گاردین در روایت خود به داستان پدر و مادری اشاره میکند که در جستجوی دختر خود راهی آلبانی شدهاند تا وی را که از پیوستن به گروهک منافقین پشیمان شده است به آغوش خانواده بازگردانند حال آنکه با اعتراف اجباری وی مبنی بر تمایل به ادامه همکاری با این گروه مواجه میشوند.
این آغازگر انتقاد گاردین از شکنجهها، ترورها، طلاقهای اجباری، بیبند و باری و بیعاطفهگی است که به اسم مبارزه انجام میشود- اما به راستی این مبارزه علیه چه کسانی است؟ آیا میتوان آنها را که به اسم آرمانگرایی حاضر به همدستی با صدام حسین و خیانت به مردم خود هستند، آنها را که با شعار «مرگ بر آمریکا» به میدان آمدند و اکنون برای حفظ ماهیت دروغین خود به آغوش آمریکا پناه بردهاند؛ مبارز نامید؟
گاردین در بخشی از گزارش خود به این نکته اشاره میکند که دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به خوبی از عدم محبوبیت منافقین در میان مردم ایران آگاه است و در سناریوی «تغییر رژیم» روی آنها حساب باز نکرده است. در واقع، آمریکا و انگلیس با حمایت از گروه ناچیزی که در آلبانی سنگر گرفتهاند؛ بازی سادهای را برای آزردن تهران در پیش گرفتهاند. گروهک منافقین بخش کوچکی از راهبرد ترامپ در خاورمیانه است که هدف از آن منزوی کردن ایران و اعمال فشار اقتصادی علیه این کشور است.
منافقین در زمان جنگ تحمیلی از سوی صدام تامین مالی میشدند و اکنون ادعا میکنند که بودجه خود را از گروهها و افراد مخالف ایران میگیرند حال آنکه احتمال نزدیک به یقین حاکی از نوکری آنها برای عربستان سعودی است.