
سرویس حاشیه نگاری _ محمد مهدی جهانی: افزایش دانش و گسترش حیطه علم، نو آوری و پیشرفت همیشه با تمام فواید و نکات مثبت و حائز اهمیتش، تهدیدات و تخریب هایی را برای بشر به دنبال داشته است.
حوزه ارتباطات اجتماعی و فناوری های مرتبط، از آنجایی که ملموس ترین حوزه علمی برای تمام اقشار یک جامعه محسوب می گردد، بیش از باقی علوم مورد توجه قرار گرفته و حساسیت ها بر روی این مقوله نیز بیشتر است. از آنجایی که مساله امنیت مستقیما با فناوری های این حوزه در ارتباط است و باید مورد توجه قرار گیرد، آسیب ها و تهدیدات فراوانی پیش روی کاربران این حوزه قرار می گیرد. ظهور کامپیوتر بعد از تلفن های ثابت نخستین گام بلند برای ارتباطات دوجانبه محسوب می شد. در دهه های گذشته تلفن های همراه ساده در دسترس ترین و ساده ترین وسیله ارتباطی به شمار می آمد. فراگیر شدن اینترنت و در دسترس عموم قرار گرفتن آن همزمان با پیشرفت چشمگیر و یکباره فناوری در تلفن های همراه و رایانه ها توانست انفجار بزرگی را در حوزه فناوری ارتباطات رقم زند که شاید این امر را بتوان انقلاب فناوری ارتباطاتی دانست. شاید بشر هم آنروز تصور انقدر سریع رسیدن به این فناوری را نمی کرد.
بعد از ظهور این موضوع، پدیده شبکه های اجتماعی بود که در مقابل جوامع قرار گرفت. این شبکه ها احتمالا با بایدهاو نبایدهای فرهنگی جامعه ای که در آن شکل گرفته بود ساخته شده و دارای پروتکل های فرهنگی و اجتماعی مربوط به همان جامعه بوده اند اما گسترش و فراگیر شدن آنها و خروج آنها از حدودات زمینی مشکلات فرهنگی، امنیتی،اقتصادی و اجتماعی گوناگونی را در فرای مرزها و در جوامع دیگر پدید آورد.
اقتضائات فرهنگی هر جامعه مختص همان جامعه است و بسط و تطابق آن با جوامع دیگر قابل پذیرش نیست. هر چند شاید بتوان در اشتراکات اندک فرهنگی، موضاعات و معضلات و راهکارهای موجود را منتقل کرد که آن هم در شرایطی دشوار و محدود اتفاق خواهد افتاد. بهرحال گسترش این شبکه ها با حضور مخاطبان بسیار گسترده و متنوع از هرلحاظ مشکلات فراوانی را پیش روی واحد های اجتماعی خرد و کلان قرار داده است.
از عالم و دانشمند تا مجرم و بزه کار از هر نوع جنسیت و سن و ملیتی در این فضا حضور دارند. شبکه های اجتماعی حیات بدون هویت و غیر ملموس را ترویج داده اند. سبکی از زندگی را ارائه داده اند که فقط روی ماجرا را آنگونه که کاربر میخواهد نشان می دهد و مخاطب آن چه را می بیند که کاربر می پسندد. این امر بدیهی است که در چنین شرایطی کاربران محتواهایی را منتشر میکنند که مخاطب پسند باشد هرچند هیچ ردی از واقعیت در آن نباشد. این عدم مواجهه واقعی این اجازه را به طرفین می دهد که آن طور که دوست دارند خود را بنمایانند.
کاربران فضای مجازی که اصولا در این فضا سیر می کنند بسیار سرخوش و شیک به زندگی مجازی شان می رسند اما وقتی به زندگی واقعی خود باز می گردند دچار دوگانگی شده وآسیب های فراوان فرهنگی و اجتماعی را نصیب خود می کنند. و ممکن است برای از بین بردن این اختلاف فاحش از مجاز تا واقعیت به هر اقدام ناهنجار اجتماعی دست بزنند.
تهدیدات امنیتی در حوزه های اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هر روز به شکل ویژه تری در این فضا بروز می کند. در حوزه امنیت اقتصادی علاوه بر فواید فراوانی که این شبکه ها در راستای کارآفرینی و عرضه و تقاضاهای صحیح اقتصادی داشته اند آسیب های فراوانی را نیز به این موضوع وارد ساخته اند.
شایعات اقتصادی که مبرهن ترین این مثال می تواند باشد در چند ماه گذشته خود را بیش از پیش به نمایش گذارده است. ما می پذیریم که تحولات اقتصادی صرفا بر اساس شایعات شکل نگرفته، اما این را هم باید قبول کنیم که شایعات و ایجاد شبکه های کاذب اقتصادی در فضای مجازی به شدت یه این موضوع دامن زده و در فوران هیجانات و استرس های اجتماعی نقش بسزایی داشته و توانسته ماهیت اقتصادی یک جامعه را تا مرز فروپاشی پیش ببرد. این تحولات اقتصادی با تمام آسیب هایش در بازه های زمانی دیگر در دهه های گذشته هم اتفاق افتاده بود اما از آنجایی که اطلاع رسانی ها و دسترسی مردم به اطلاعات بازار و شایعات بدین سرعت نبوده، بسیاری از این ترکش ها به انان اصابت نمی کرد و مسولین در آرامش نسبی می توانستند پیگیر اصلاح امور شوند.
در حوزه امنیت سیاسی هم همانند بقیه حوزه ها این مشکلات و تهدیدها به وفور حس می شود و مهمترین تهدید از دیدگاه اجتماعی برای یک ملت هم همین مقوله است. بدون مرز بودن شبکه های اجتماعی این اجازه را به هرکس و نهادی در فرای مرزها خواهد داد تا به اهداف خود برای نابودی ملتهای غیر همسوی خود برسند. سیاستمداران معاند با نظام جمهوری اسلامی اتاق فکرهای فراوانی برای سنجش و تحلیل و کاوش و تبیین و بررسی افکار اجتماعی ایرانیان تشکیل داده اند تا بتوانند بر افکار این ملت سلطه یابند و آنان را در مسیر مد نظرشان هدایت کنند. آنها از ابزار های اجتماعی خاص در این خصوص استفاده مستقیم و غیر مستقیم کرده اند. اظهار نظر یک چهره علمی یا سیاسی، فرهنگی یا اجتماعی و اقتصادی و حتی سلبریتی ها و اشخاص خودشناسانده در این فضاها توانسته اند جریاناتی را در جامعه رقم بزنند. جریاناتی که گاه تا نابودی یک انسان و یا فروپاشی یک خانواده و یا جریان اجتماعی و اقتصادی و ... پیش رفته است.
از شناخت و بهره مندی از فرصت های این شبکه ها نمی بایست غافل شد. و باید بدان ها توجه کرد و در مسیرهای مفید از انها به نحو احسن استفاده نمود. عدم شناخت صحیح فرصت ها و تهدیدهای این فضا و عدم مطالعه دقیق، موضوعیست که امروز شبکه های اجتماعی را در ایران به یک معضل همه جانبه تبدیل کرده است.
روزی هر کدام از این شبکه ها به عنوان یک فضای مناسب از سوی مسئولین امر به ملت معرفی شده و خودشان نیز در رده های مختلف در آن حضور پیدا کردند و به انتشار محتواهای مد نظر خود پرداخته و با استقبال عظیمی هم از سوی کاربران مواجهه شدند. حتی در تبلیغات انتخاباتی هم به مردم وعده آزادی در فضای مجازی را میدادند. گزارش ها و خبرها را از منابع همین شبکه های اجتماعی در رسانه های ملی،دیداری، شنیداری و مکتوب و ... بیان کردند و خواسته و یا ناخواسته قریب به یک دهه به ترغیب مردم از استفاده از این شبکه ها پرداختند، غافل از اینکه به فکر ایجاد بستر جایگزین و بومی و مناسب با امکانات همطراز برای نیل کاربران از این شبکه های بیگانه به شبکه های داخلی باشند. و حال که با تنش ها و معضلات اجتماعی در این موضوع مواجهه گشته اند بنا بر پاک کردن صورت مساله ای دارند که سالهاست با خط خوش و با آب تاب در حال نگارش آن برای ملت بوده اند. و حتی انسجام و برنامه مدون و محکمی برای حضور فعال در این جبهه فرهنگی نداشته اند. چرا که یک حضور فعال و سرمایه گذاری اصولی در این جبهه می توانست معادلات را به سمت مناسبات اجتماعی مد نظر در این فضا سوق دهد.
بررسی توانمندی ها و مستندات موجود نشان می دهد، ایجاد یک شبکه اجتماعی بومی با امکانات متناظر با شبکه های خارجی در ایران وجود دارد و با حفظ کیفیت هم توانسته مخاطبان زیادی را جذب نماید، اما این همه ماجرا نیست و باید به دومقوله اساسی دیگر در این زمینه نیز توجه نمود. یک بحث امنیت اطلاعات فردی و دیگری ارائه آن در زمان مناسب و فضای رقابتی و آزاد است تا مخاطب بتواند بر حسب نیازهایش به انتخاب آزادانه به نرم افزار جایگزین روی آورد. البته این جایگزین باید به گونه ای طراحی گردد که گونه غیر بومی را مغلوب و یا حداقل در سطح همان باشد. و در زمان مناسبی هم معرفی گردد، نه اینکه این اتفاق پس از یک فیلترینگ تلخ به وقوع بپیوندد. چرا که در این فضا علاوه بر اجبار به کاربران با حساسیت و ناراحتی آنها نسبت به موضوع فیلترینگ مواجهه خواهد شد. اصل فناوری خطرساز نیست، آنچه آن را خطرناک می کند کاربردش است. و اینکه فناوری قدرتمندترین سلاح برای مقابله است و در مواجهه با آن تنها چیزی که آن را مغلوب می سازد سلاحی است از جنس خودش. و نمی توان با اقدامات سنتی به جنگ پیشرفته ترین سیستم ها رفت. چرا که پیشرفت متقابل در آینده ای نه چندان دور، این فضاها را طوری طراحی خواهدکرد که قابل فیلتر نخواهند بود.
فیلترینگ موقت شاید بتواند علاج خوبی برای خروج بازه ای از بحران ها باشد. اما دایمی شدن آن می تواند بستر بزهکاری شود. در مواجهه با فیلترینگ با دو نوع برخورد روبرو می شویم:یکی مخاطبی که توانایی استفاده از فیلترشکن ها و پروکسی ها را دارد که به هر طریق به مسیر خود ادامه می دهد، و دیگری مخاطبی که توانایی استفاده از مسیرهای ارتباطی جایگزین را ندارد و مجبور به انفصال اجباری از این شبکه ها می شود و دچار فهم نامناسب درخصوص سیاست های اجتماعی موجود می گردد. فیلترینگ یعنی ناهنجاری اجتماعی در برابر ناهنجاری اجتماعی.
سیاستگذاری روشن ،تدوین وتصویب پروتکل ها و مقررات همه جانبه توسط متخصصین اجتماعی و علمی در خصوص شبکه های اجتماعی و اطلاع رسانی دقیق به مخاطبین می تواند توجیهات مسولین امر در خصوص انجام فیلترینگ را با پذیرش عمومی مواجهه سازد. تاکید می گردد این سیاست گزاری ها ها می بایست توسط متخصصین امر با نگاه فراگیرانه صورت پذیرد. این قوانین که با اقتضائات امنیتی و اجتماعی جامعه تدوین گشته می تواند به مسولین شبکه های مجازی ارائه گردد و از آنها درخواست شود تا این ملاحضات را در خصوص کاربران این منطقه یا کشور مد نظر داشته باشند تا اجازه استفاده به کاربران داده شود.
جرم انگاری و ایجاد فضای رصد همه جانبه با توجه به فضای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حاکم و مقابله صریح و سریع با مجرمین نیز می تواند از تنش ها در این فضا به طرز چشمگیری بکاهد . نظارت و برخورد درست می تواند بزه ها را کاهش داده و کاربران را در چارچوب مقول قانونی قرار دهد تا مورد سوء استفاده قرار نگیرند.
مسئولین متخصص امر می بایست با قرار گرفتن در منظر مناسب امنیتی و اجتماعی به موضوع شبکه های مجازی نگاه کرده و این پدیده مهم اجتماعی را فدای مسائل و تنش های سیاسی میان خود نکنند. و تصمیمات مناسبی را در راستای مثبت نمودن پیامدهای این فضا برای مخاطبین اتخاذ نمایند.