
سرویس حاشیهنگاری: روز نکبت (یوم النکبة) نامی است که فلسطینیان و کشورهای عربی برای اشاره به سالگرد بیرون راندن صدها هزار فلسطینی از سرزمین خود در روز 14 مه 1948 استفاده میکنند. در این روز هزاران فلسطینی به علت ایجاد رژیمی با خوی وحشیانه در کشور مادری خود عزا میگیرند.
به همین بهانه به سراغ فیلمهای مرتبط با مسئله فلسطین رفتهایم تا ببینیم سهم سینمای ایران از پرداختن به مظلومیت مردم فلسطین و نشان دادن جنایات رژیم صهیونیستی به جهانیان به چه میزان بوده است.
بازمانده
فيلم سینمایی «بازمانده» به كارگردانی مرحوم سيف الله داد در سال 1373 آغازگر ساخت فيلم با موضوع فلسطين بود و نشان داد كه اين مسأله دارای قابليت دراماتيك بسيار زيادی است.
داستان این فيلم درباره زن و شوهر جواني است كه به همراه فرزند نوزادشان در بيت المقدس زندگي ميكنند كه صهيونيست ها به آنجا حمله میكنند و كانون اين خانواده از هم مي پاشد. پس از آن، فرزند این خانواده به سرپرستی یک خانواده یهودی در میآید. ولی مادر بزرگ آن کودک با نفوذ به خانه تحت اشغال به عنوان پرستار بچه، در نقش يك مبارز سياسی ظاهر میشود و عملياتی خطرناك را براي ضربه زدن به اسرائيلیها با موفقيت اجرا میكند. در واقع، فيلم «بازمانده» ماجراي اشغال فلسطين توسط صهيونيست ها را در قالب مالكيت نامشروع يك زن و شوهر عقيم بر فرزند ديگران روايت كرده است.
قناری
فيلم «قناری» به كارگرداني جواد اردكانی تنها فيلمی است كه به يكي از مهمترين ابعاد مسأله فلسطين پرداخته است. موضوع اين فيلم، مقاومت كودكان فلسطيني و حضور اين نسل در متن مبارزه است. داستان فيلم «قناری» درباره کودکی فلسطيني است كه دچار لكنت زبان است. يك كشيش مسيحي به نام پدر سيمون براي كمك به رفع اين مشكل، قناري كوچكي را به او هديه ميدهد. اما به سفارش پدر سيمون بايد براي قناري خود محيطي آرام و كم سر و صدا ايجاد كند تا قناري بتواند برايش آواز بخواند. تلاش اين كودك براي يافتن محيط امن و آرام او را با مسائل مختلفي روبرو مي كند.
اين فيلم روايتي از تلاش يك كودك فلسطيني براي يافتن آرامش در دل هجوم و هياهوي دشمن است. قناري، در واقع نمادي است از صلح و آشتي و اين فيلم استعاره اي است از صلح طلب بودن كودكان فلسطيني.
يكي از ويژگي هاي منحصر به فرد مقاومت فلسطين، مشاركت كودكان و نوجوانان در خط اول مبارزات خياباني و انتفاضه است. متأسفانه درباره چنين موضوع مهمي كه اتفاقاً قابليت دراماتيك بسيار بالايي هم دارد، تقريباً ديگر هيچ فيلمي ساخته نشد. نكته قابل توجه اين است كه فيلم «قناري» هم با حمايت شبكه دوم سيما ساخته شد. البته فيلم هيچ گاه اكران عمومي نشد و فقط در چند جشنواره و همچنين تلويزيون به نمايش درآمد.
هيام
فيلم «هيام» كه ابتدا «زيتون شكسته» نام داشت به كارگرداني محمد درمنش از ديگر محصولات سينماي ايران با موضوع اشغال فلسطين و مبارزات و از جان گذشتگي هاي مردم اين كشور براي آزادي وطنشان است. فيلم داستان يك دانشجوي مهندسي و تبعه انگلستان به نام حسان است كه براي ازدواج با دختري به نام هيام از انگليس به جنين در فلسطين اشغالي سفر مي كند. مراسم ازدواج برگزار مي شود و آن دو در شرايطي كه قصد خروج از سرزمين خود و سفر به انگليس را دارند اما با حمله اسرائيلي ها به جنين و دستگيري شوهر هيام مواجه مي شوند.
فيلم «هيام» روايتي است درباره اهميت دفاع از كشور در مقابل خواسته ها و زندگي شخصي. هيام زندگي زناشويي خود را آغاز مي كند و حتي براي ادامه زندگي خود در شرايطي آسوده و مرفهانه، عزم مهاجرت به غرب را دارد. اما يك اتفاق زندگي او را دستخوش تحول قرار مي دهد و او را وارد متن مبارزه مي كند. اين فيلم البته داراي نوعي نگاه واقع نگارانه و استنادي نيز به ماجراي هجوم صهيونيستها به جنين است.
بيگانگان
فيلم «بيگانگان» به كارگرداني عباس رافعي از ديگر محصولات سينماي ايران درباره مسأله فلسطين است كه در اصل براي مخاطب برون مرزي ساخته شده است. در اين فيلم كه توسط شبكه جهاني الكوثر سرمايه گذاري و توليد شده، همه عوامل به جز نويسنده و كارگردان آن، غير ايراني و عرب هستند.
اين فيلم داستان يادآوري يك عشق ناكام در فلسطين است. جواني به نام حسام عاشق دختري ليلا نام مي شود. آن دو قصد ازدواج با يكديگر را دارند، اما حمله صهيونيست ها به آن كشور و به وجود آمدن جنگ و سپس آواره شدن ساكنان شهر، باعث مي شود كه اين دختر و پسر يكديگر را گم كنند. اما پس از گذشت بيش از نيم قرن از اين حوادث و در شرايطي كه حسام و ليلا هر دو در سالخوردگي به سر مي برند، اتفاقاتي رخ مي دهد كه زمينه پيوند آنها را فراهم مي كند.
فيلم «بيگانگان» داراي رويكردي اسنادي است. به اين معني كه بخش اعظم سكانس هاي آن به قضيه اشغال سرزمين فلسطين، چگونه آواره شدن مردم آن كشور و شكل گيري ناجوانمردانه يك كشور جعلي و نامشروع به نام اسرائيل اختصاص دارد.
از نكات قابل توجه اين فيلم، اشاره پررنگ آن به نقش انگلستان در شكل گيري رژيم صهيونيستي است. در فيلم «بيگانگان» صحنه هاي گوناگوني از حضور سياستمداران و نيروهاي نظامي بريتانيا در كنار اشغالگران صهيونيست ديده مي شود.
شكارچی شنبه
يكي از متفاوت ترين فيلم ها در زمينه تقابل صهيونيست ها و فلسطيني ها در سينماي ايران «شكارچي شنبه» به كارگرداني پرويز شيخ طادي است. فيلمي كه به يكي از غريب ترين ابعاد اين مسأله پرداخته است. اين فيلم در ساختار كاملا جديد از پرداختن به مسائلي چون اشغال و جنگ و حمايت هاي دولت هاي استعماري از اسرائيل يا روابط انساني و عشقي گذر كرده و موضوعي ريشهاي را هدف نمايش قرار داده است.
داستان فيلم درباره يك كودك اسرائيلي به نام بنيامين است كه سرپرستياش به پدربزرگش واگذار مي شود. پدربزرگي كه يك خاخام صهيونيست است و با توجيهات مذهبي سعي مي كند نسل كشي و قتل عام ديگر نژادها، از جمله فلسطيني ها را توجيه كند. كشتار فلسطيني ها براي او يك سرگرمي روزانه است و در همين حين اين مرام را به نوه خود نيز تدريس مي كند.
فيلم به افشاي بسياري از مناسبات فاسد و ضد انساني رايج در مجامع صهيونيستي مي پردازد. اين فيلم همچنين براي اولين بار در جهان، فرايند مغزشويي شهروندان اسرائيلي از همان كودكي را نشان مي دهد. در «شكارچي شنبه» مي بينيم كه چگونه يك كودك ساده و بي آزار تحت آموزش هاي پدر بزرگش تبديل به يك جاني خون آشام و متوحش ميشود.
چشمان آبی زهرا
«چشمان آبي زهرا» در اصل يك سريال بود كه از شبكه هاي داخلي و برون مرزي صدا و سيما به نمايش درآمد. اما يك نسخه سينمايي هم از روي آن تهيه شد كه در برخي محافل از جمله كنفرانس بين المللي انتفاضه اكران شد.
اين اثر به كارگرداني سعيد سلطانی درباره جستجوي يك گروه پزشكي اسرائيل در اردوگاه هاي فلسطيني براي يافتن يك كودك است تا چشمان او را به جاي چشمان فرزند يكي از مقامات بلندپايه اسرائيل پيوند بزنند. اين فيلم روايتي نمادين از به وجود آمدن كشور جعلي اسرائيل است. به اين معني كه تئودور، به عنوان يك كودك ناقص الخلقه، استعاره اي از رژيم صهيونيستي است كه با دزديدن اجزاي سايرين در پي زنده نگاه داشتن خود است.
پخش «چشمان آبي زهرا» در سال هاي ابتدايي دهه 1380 واكنش هاي فراواني را در پي داشت. از جمله اين كه در آن زمان نمايش اين سريال از شبكه جهاني سحر باعث شد كه دريافت تصاوير اين شبكه در فرانسه قطع شود!