به گزارش حلقه وصل، پایگاه آمریکایی «ریسپانسیبل استیت کرفت» در یادداشتی به واکاوی موضوع ناکامی دولت آمریکا در خروج از باتلاق خودساخته واشنگتن در خاورمیانه پرداخت.
یادداشت «ریسپانسیبل استیت کرفت» با اشاره به تاریخ پرواز آخرین هواپیمای باری «C-۱۳۰» و هلی کوپترهای باری «Chinook» از پایگاه هوایی «بگرام» در افغانستان که به عنوان مرکز شکنجه سیا شناخته می‌شود، به نکته مهمی اشاره کرد «آن‌ها فقط یک پایگاه نظامی را ترک نمی‌کنند، بلکه این امر نشان دهنده پایان ناگوار استراتژی درگیری مستقیم نظامی برای تغییر شکل گسترده خاورمیانه است.»
از این منظر، جنگ ۲۰ ساله آمریکا در خاورمیانه همزمان با پایان دادن به قدرت سلطه آمریکا، قطبشی داخلی در این کشور ایجاد کرد.
به باور «ریسپانسیبل استیت کرفت»، با وجود این که در سطح داخلی آمریکا این امید وجود دارد که پایان جنگ افغانستان، شرایط بازسازی اساسی سیاست خارجی آمریکا را فراهم می‌کند، بسیاری تردید دارند که آمریکا واقعا از این جنگ درس آموخته باشد و «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا به دنبال یافتن راه دیگری برای ادامه حضور نظامی در افغانستان نباشد.
اگرچه موضوع‌هایی مانند شیوع کرونا در آمریکا، شورش علیه کنگره، تیراندازی‌های جمعی هفتگی، اسامه بن لادن، ۱۱ سپتامبر، ... در گذر زمان رنگ باخته اند، اما تاثیر مهمی در به وجود آمدن شرایط فعلی دارند.
در واقع این موضوع‌ها در کنار بی توجهی به تجربه جنگ ویتنام و عاقبت حضور نظامی انگلیس و روسیه در افغانستان، سبب شد تا جنگ‌های بی نتیجه آمریکا در عراق، افغانستان و سوریه در دوره روسای جمهوری مانند «جورج بوش»، «باراک اوباما» و «دونالد ترامپ» ادامه پیدا کند؛ اگرچه در دوران پس از بوش، پایان دادن به جنگ در خاورمیانه به شعار تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری تبدیل شده بود.
ترامپ که تا حد زیادی موفقیت خود را در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ رمدیون احساسات ضد جنگ و مقصر خواندن رقبای خود در ادامه جنگ‌های خارجی آمریکا بود، از طریق حمایت بی حد و حصر از رژیم صهیونیستی مانند انتقال سفارت آمریکا به «بیت المقدس»، خروج از برجام، قراردادهای کلان تسلیحاتی با عربستان که دست این پادشاهی را در جنگ یمن باز می‌گذاشت و نادیده گرفتن قوانین بین المللی در ترور سردار «قاسم سلیمانی»، بر بی ثباتی خاورمیانه افزود.
یادداشت در ادامه با اشاره به پیامدهای جنگ‌های مذکور مانند سرریز جنگ به کشورهای همسایه و قتل عام غیرنظامیان، به افغانستان به عنوان یک نمونه پرداخت و نوشت که تحت مدیریت رایانه‌ای جنگ آمریکا علیه افغانستان، صدها هزار غیرنظامی جان خود را از دست دادند؛ تلفاتی که ارتش آمریکا آن را خسارت جانبی جنگ خواند.
نکته قابل توجه در تداوم روند مذکور، واقعیت نارضایتی داخلی در آمریکا و بیگانگی سایر کشورها با این کشور در عرصه بین الملل بود که به کاهش قدرت آمریکا منجر شد.
یادداشت در بخش پایانی مهم‌ترین دلایل ناتوانی آمریکا از خروج از باتلاق خاورمیانه را این گونه معرفی کرد:
- اولویت همیشگی خاورمیانه در برنامه پنتاگون
- دشوار بودن خروج از افغانستان
- پیامدهای خروج از باتلاق جنگ‌های خاورمیانه