به گزارش حلقه وصل، امروز جمعه سوم آذرماه و پنجم ربیع الاول مصادف با سالروز وفات حضرت سکینه(س) دختر امام حسین(ع) است. ایشان همراه مادر خود؛ حضرت رباب(س) در جریان کربلا حضور داشتند. او پس از ماجرای عاشورا، همراه اهل بیت امام حسین(ع) و دیگر بانوان به اسارت درآمد و با کاروان اسرا به کوفه و شام برده شدند.
حال به مناسبت فرا رسیدن سالروز وفات ایشان بر آن شدیم تا بار دیگر نحوۀ وداع ایشان با سرزمین کربلا و همچنین اجساد مبارک و مطهر خاندانشان را از نگاه خود بگذرانیم.
در کتاب «ریاحین الشریعه، ج3، ص280 – 278» و «نفس المهموم، ص217» روایتی را دربارۀ رؤیای حضرت سکینه(س) و دیدار با حضرت زهراء (سلامالله علیها) نقل میکند:
در یکی از شبها که در شام بودم، خوابی دیدم طولانی، در آخر آن خواب، زنی را مشاهده کردم که دست بر سر نهاده و نالان است. پرسیدم: این بانو کیست؟ گفتند: «فاطمه» دختر محمّد رسول خدا و مادرِ پدر تو است. گفتم: به خدا، نزد او میروم و از آنچه با ما کردند، به وی شکایت میکنم. پس نزد او رفته، مقابلش ایستادم و گریستم و گفتم: مادرجان! حق ما را منکر شدند، جمع ما را از هم جدا کردند و حُرمت ما را نگه نداشتند، مادرجان! به خدا، پدرم حسین را کشتند.
پس آن بانو به من فرمود: سکینه جان! دیگر سخن مگو که دلم را سخت لرزاندی و قلبم را پاره کردی، این پیراهن پدر توست، آن را نگه داشتهام تا زمانی که خدا را ملاقات کنم.
* حضرت سکینه(س) و دیگر اهلبیتِ امام حسین(ع)، هنگام ترک سرزمین کربلا، حال و هوایی وصف نشدنی داشتهاند، در این میان حضرت سکینه بسیار گریستند و بانوان را به وداع با مرقد شریف امام فراخواندند و اینچنین نوحهسرایی کردند:
ای کربلا! با تو در مورد پیکری وداع میکنیم که بدون غسل و کفن در این مکان دفن شد
ای کربلا! ما همراه امینمان (امام سجّاد(ع)) با تو وداع میکنیم
در مورد حسینی که روح پیامبر و روح وصیّ او حضرت علی(ع) بود
منبع: (معالی السّبطین، ج 2، ص198)