به گزارش حلقه وصل، متاسفانه چند سالی است که بازار جهانی فیلم و سریال ایرانی سیر نزولی به خود گرفته و کشورهای دیگر مثل ترکیه ورود خوبی به این بازار به خصوص در کشورهای اسلامی داشتهاند که این میتواند زنگ خطری برای سینمای ایران باشد.
بی بی سی در گزارشی به بررسی موانع سر راه نمایش آثار سینمای ایران در عرصههای بینالمللی پرداخته است؛ با در نظر گرفتن این موضوع که این رسانه معارض همیشه به سیاهنمایی از اوضاع ایران مبادرت مینماید، در این گزارش در برخی موارد تحلیل درستی از وضعیت سینمای ایران دارد. که این میطلبد مسئولین مرتبط با این عرصه به خود بیایند و چارهای در این خصوص بیاندیشند.
بی بیسی در گزارش خود آورده است: «به دلایل متعدد از بین همه هنرها این سینماست که به محبوبترین کالای فرهنگی صادر شده از ایران تبدیل شده است و قدرت آنی تصاویر متحرک و تأثیر بیواسطهشان در انتقال حسی از حقیقت باعث میشود تا خارج از ایران، سینمای ایران سندی مهم از آن چه در این کشور میگذرد قلمداد شود».
البته این نکته را باید مدنظر قرار دهیم اگر فیلمهای غیرقانونی و ساخته شده توسط معارضین مدنظر بیبیسی را که هر از چندگاهی به صورت بسیار ضعیفی ساخته شده و در فستیوالهای سیاسی – سینمایی به نمایش گذاشته میشوند را کنار بگذاریم، نکته مطرح شده در این گزارش بسیار مهم و دقیق است.
در ادامه این گزارش آمده است: «اما مهمتر از همه که سینمای ایران سینمای خلاقیت ها و ایدههاست و هر کسی که به این هنر علاقه داشته باشد در جایی از مسیر تاریخ سینما خواسته یا ناخواسته به نام ایران برخورد میکند و کنجکاو میشود تا آثار کارگردانانی مثل ابراهیم گلستان، داریوش مهرجویی، سهراب شهید ثالث، عباس کیارستمی و رخشان بنیاعتماد را ببیند».
گزارشگر BBC در ادامه به مطلب بسیار مهمی که متأسفانه در سینمای ایران نیز تا حدودی واقعیت دارد میپردازد و میگوید: «در حالی که فیلمهای ایرانی دیرزمانی است سفیران فرهنگی کشور شدهاند، به نظر میآید اهمیت آنها در خود ایران هنوز چندان جدی گرفته نشده است. شاهد این مسئله موانع متعددی است که هنوز سر راه دسترسی و نمایش فیلمهای سینمای ایران وجود دارد».
خبرگزاری فارس در سال گذشته گزارشی مفصل در خصوص این موضوع منتشر کرد که در آن به صورت تخصصی به بازار فیلم و سریال ایران در جهان عرب پرداخته شده بود که در قسمتی از این گزارش آمده است: «چهار ـ پنج سال پیش هنگامهای در جهان عرب برپا بود؛ آنها از موج سریالهای مذهبی ایرانی در این کشورها نگران بودند اما امروز شاهد غلبه سریالهای ترکی و روش ساخت آنها در جهان عرب هستیم.»
گزارشگر بی بی سی در ادامه گزارش خود به موارد بازدارنده بر سر راه نمایش فیلمهای ایرانی در خارج کشور پرداخته است که به عقیده این گزارشگر، جدی گرفتن و غلبه بر این کاستیها میتواند به گسترش بیشتر فرهنگ و سینمای ایران بینجامد.
در این گزارش راهیابی فیلمها به بازار جهانی و به دست آوردن فیلمهای ایرانی توسط فستیوالها و مراکز خارجی به طور مثال دانشگاهها اولین مشکل سینمای ایران مطرح شده است.
در مطلب مذکور آمده «معمولاً در عصر دیجیتال اولین کاری که آدم میکند رجوع به اینترنت و جستجو برای یافتن رد و نشانی از فیلم و پخش کننده آن است. اما این پروسه بسیار ساده در مورد فیلمهای ایرانی معمولاً بسیار دشوار میشود و با این که بیشتر موسسات و پخشکنندههای ایرانی وبسایتهای دو زبانه دارند، اما این وبسیاتها در اطلاعرسانی به مخاطب غیرفارسی زبان چندان سرراست نیستند».
وی در ادامه راه اندازی وبسایتهای ساده و سرراست به زبان انگلیسی با قابلیت جستجوی در آرشیو و کاتالوگ فیلمها و بخش تماس مستقیم و آسان با پخش کننده را راهحل این مشکل میداند.
گزارشگر بیبیسی دشواری تماس با پخشکنندهها را دومین مشکل دستیابی به فیلم و سریالهای ایرانی میداند و میگوید: «حتی وقتی وبسایت و آدرسی وجود دارد، سازمانهای دولتی و غیر دولتی ایران چندان در پاسخ دادن به ایمیلهایشان عجله به خرج نمیدهند. اما در بیشتر مواقع میشود حدس زد که این خود ارتباطات الکترونیک هستند که هنوز جدی گرفته نمیشوند».
وی دشواری نقل و انتقال پول را مشکل بزرگی بر سر راه صدور سینمای ایران میداند و برداشته شدن تحریمهای اقتصادی وضع شده علیه ایران را، راهحل این مشکل میداند.
به طور مثال در این گزارش آمده است که «مدیر یک فستیوال بریتانیایی به ما میگوید که برای پرداخت حق نمایش چند فیلم ایرانی او مجبور شده به حسابی در کره جنوبی مبلغ لازم را واریز کند. دور زدن تحریمها معمولاً نه تنها باعث تأخیر جدی در رسیدن پول به طرف ایرانی میشود، بلکه به علت نقل و انتقالات جانبی، بخشی از این پول در حقالزحمههای بانکی از بین میرود».
در این گزارش روشن نبودن مالکیت فیلم، بهعنوان یکی از معضلات سینمای ایران در این گزارش مطرح شده است که شفافیت در کار و جدی گرفتن قراردادها و پخش فیلم توسط پخشکننده قانونی آن به عنوان راه حل توسط گزارشگر بیبیسی مطرح شده است.
گزارشگر بیبیسی در ادامه گزارش خود میگوید: «وقتی برای فیلمی به اندازه کافی تبلیغ نشود، تماشاگران آن به همان نسبت کاستی میگیرند. نمایش هر فیلم نیاز به وجود مواد تبلیغاتی اعم از آنونس، پوستر و عکس دارد و اما در بیشتر موارد پخشکنندههای فیلمهای قدیمیتر سینمای ایران یا این مواد تبلیغاتی را در آرشیوشان ندارند، یا آنچه دارند با استانداردهای امروز کیفیتهای مطلوبی ندارد».
ایجاد یک آرشیو منسجم از عکس و پوستر فیلمها و اسکن آنها با کیفیت بالا، راه حلی است که در این گزارش به آن اشاره شده است.
BBC در ادامه گزارش میافزاید: «ارسال فیلمها از ایران خودش داستان دیگری است. به خاطر تحریمها، بعضی از سرویسهای پستی مشهور در ایران نمایندگی فعال ندارند، و این در حالی است که هر موسسهای در خارج از ایران به طور ثابت با یکی از این سرویسها کار میکند و این باعث میشود تا ارسال فیلم از ایران با دشواری و بعضا تأخیر روبرو شود که همیشه باعث نگرانی گردانندگان فستیوالهای خارجی است».
فرمتهای از دور خارج شده یکی دیگر از معضلات سینمای ایران مطرح شده که این گزارشگر به عنوان راهحل این مشکل میگوید: «تهیه نسخههای دیجیتال (ترجیحاً دی سی پی و در سطحی پایینتر دیسک بلوری) از فیلمهای قدیمی سینمای ایران یا لااقل آن دستهای که محبوبیت ویژهای دارند و به طور متناوب در گوشه کنار دنیا به نمایش در میآیند».
در گزارش بیبیسی آمده است که «بعضی فرمتها دیگر که فیلمهای ایرانی روی آنها ذخیره شدهاند، مثلاً دیجی بِتا، دیگر قابلیت پخش در خیلی از سینماها را ندارند. معمولا هزینه کرایه یک دستگاه مخصوص پخش دیجی بتا آنقدر زیاد هست که گرداننده فستیوال قید نمایش را به خاطر هزینههای جانبی و دردسرش بزند».
گزارشگر بیبیسی در ادامه گفت: «تقریبا بیشتر آثار کلاسیک سینمای ایران که در فستیوالهای خارجی نمایش داده میشوند کیفیت پایینی دارند. نسخههای دیجیتال موجود از آنها از روی نسخههای کهنه، رنگ پریده و پر از خط و لک تهیه شدهاند و در عصر سینمای آیمکس و تکنولوژی سه بعدی، این فیلمها به نسخههای خطی به جا مانده از دوران فراعنه میمانند و این مسئله باعث فراری دادن آن دسته تماشاگرانی میشود که میخواهند تازه با سینمای ایران آشنا شوند».
این گزارش در ادامه به عنوان راه حل میگوید: «کشیدن کپیهای تازه دیجیتال یا آنالوگ از فیلمهای ایرانی، به خصوص با در نظر گرفتن این که بیشتر آنها متعق به سازمانهای دولتی (بنیاد سینمایی فارابی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و صدا و سیما) هستند که باید امکانات فنی تولید نسخههای پاکیزه و قابل نمایش را داشته باشند».
زیرنویسهای انگلیسی ضعیف یا بعضا غلط فیلمها بهعنوان یکی از بزرگترین آفتهای سینمای ایران در غرب مطرح شده است و ترجمه دوباره کلاسیکهای سینمای ایران یا لااقل ویرایش ترجمههایشان، جوری که با انگلیسی امروزی و با استاندارهای جهانی زیرنویس (اندازه، رنگ، طول مدت) مطابقت داشته باشد، برای حل این مشکل مطرح شده است.
گزارشگر BBC در ادامه افزود: «شاید در حال حاضر مهمترین مسأله فیلمهای سینمای ایران از آغاز تاریخ این سینما تا ابتدای عصر دیجیتال، مسأله حفظ و مرمت آنها باشد و مرمت فیلم که اهمیت آن از مرمت ابنیه تاریخی کمتر نیست سالهاست در دنیا جدی گرفته شده و بخشی از بودجههای دولتی صرف حفظ و نگهداری و بهینهسازی کیفیت فیلمهای تاریخ سینمای یک کشور میشود».
در ادامه گزارش آمده است: «نمایش دوباره گاو و اون شب که بارون اومد که توسط فیلمخانه ملی ایران مرمت شدهاند نشان میدهد که این آثار برجسته چطور میتوانند جان دوبارهای بگیرند و تماشاگران نسل تازه را جذب کنند و با این وجود نسبت بسیار ناچیز آثار مرمت شده به فیلمهای در آستانه اضمحلال باید زنگ خطری باشد برای سینمادوستان».
وی در ادامه گزارش خود میگوید: «دورههای مرمت فیلم که به تازگی در هندوستان راه افتاده با برگزاری کارگاههای آموزشی و با حضور کارشناسان بینالمللی نیروهای جوان را برای حفظ میراث سینمایی هند آماده میکند».
گفتنی است که محمدحسن خوشنویس مدیر سابق فیلمخانه ایران در مردادماه سال 92 گفته بود: «در طول ۲۰-۳۰ سال گذشته تلاشهای زیادی برای جمعآوری فیلمها صورت گرفته تا امروز فیلمخانه ملی ایران با در اختیار داشتن بیش از ۸۰ درصد تولیدات ملی کشور خود، یکی از غنیترین آرشیوهای جهان از این منظر محسوب شود.»
وی اذعان داشت: «برای پیدا شدن این فیلمها زحمت زیادی کشیده شده و حتی برخی از آنها فریم به فریم پیدا و چسبانده شدهاند و باید به همه مردم ایران گفت که خیالتان راحت باشد. در ۲۹ سال گذشته، حتی یک فریم از میراث تصویری کشور را از دست ندادهایم. همه چیز به خوبی شناسایی و با مطلوبترین شرایط قابل حصول در کشور، حفظ، مرمت و نگهداری شده است. بنابراین امیدوارم از آنها به خوبی بهرهبرداری شود و این امانت با سلامتی کامل به نسلهای بعدی منتقل شود.»
خبرگزاری فارس نیز در گزارش خود درخصوص وضعیت ارسال آثار سینمایی و سریالهای ایرانی که در تیرماه سال گذشته منتشر شده بود، آورده است: «اینک این سوال مطرح است که چه اتفاقی افتاده است که جریان قدرتمند سریالهای ایرانی جای خود را به سریالهای ترکی داده است.
در این بین عوامل بسیاری وجود دارد که میتوان از جمله آنها کاهش کیفیت ساخت سریالهای داخلی را عنوان کرد که بسیاری از کارشناسان بر آن صحه میگذارند».
در گزارش فارس آمده است: «بر پایه این گزارش شاید بتوان دلایل دیگری نیز ذکر کرد اما مهمتر این است که مسئولان صداوسیما پاسخ دهند برای کیفی کردن آثار خود و بازاریابی بهتر چه میکنند؟»