به گزارش حلقه وصل، علی صوفی عضو جبهه اصلاحات ایران در گفتگو با مهر، درباره اینکه کاندیدای جریان متبوعش در انتخابات ریاست جمهوری چه زمانی تعیین میشود؟ گفت: در حال حاضر اگر هم مشخص شود، افرادی هستند که باید در انتخابات ثبت نام کنند از این رو گزینه اصلی فعلاً تعیین نشده و بعید بدانم به این زودی هم نهایی و اعلام شود.
«کاندیدای پنهان» نداریم
وی درپاسخ به این پرسش که سخنگوی جبهه اصلاحات ابراز امیدواری کرده بود که تا قبل از ثبتنامها، نامزد جریان اصلاحات مشخص شود پس چرا فرآیند انتخاب گزینه اصلی به تعویق افتاد؟، اظهار داشت: به اعتقاد بنده، اصلاح طلبان باید منتظر باشند تا نتیجه بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان اعلام شود. براین اساس دوهفته مانده به انتخابات درباره گزینه خود تصمیم میگیرند.
عضو جبهه اصلاحات در عین حال «کاندیدای پنهان» اصلاحات در انتخابات که از سوی سخنگوی حزب کارگزاران مطرح شده است را رد میکند و میگوید: ما عضو جبهه اصلاحات هستیم و مرعشی هم در آنجا حضور دارد، در این جمع خبری از طرح «کاندیدای پنهان» نیست!
صوفی با بیان اینکه ما الان گزینه شاخص نداریم و هیچیک از آقایان که نام آنها رسانهای شده، به عنوان گزینه شاخص و نهایی نیستند، تصریح کرد: عارف هم یکی از کاندیداها محسوب میشود اما از آنجا که هنوز نمیتوانیم گزینه شاخص را تعیین کنیم، همه کاندیداها باید خود را عرصه انتخابات نشان دهند و بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند. پس از آن، میتوان تصمیم گرفت.
وی به ویژگیهای کاندیدای جریان متبوعش در انتخابات پیش رو پرداخت و گفت: اول باید قدرت و توان اداره کشور را داشته باشد و این توان باید متکی بر پشتوانه عملکرد و تجربه سنگین او باشد؛ در این صورت مردم میپذیرند که او میتواند اداره کشور را برعهده بگیرد.
دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات در تبیین دومین ویژگی کاندیدای جریان متبوعش، افزود: رویکرد او نیز مهم است، باید دید چه رویکردی از خود به مردم ارائه میدهد. آیا رویکرد عدالت محور و مردم محور دارد؟ بالاخره این رویکردها و برنامههایی که از سوی نامزدهای ما مطرح میشود برای مردم مهم است.
گزینه اصلاحات به سختی میتواند نظر مردم را جلب کند
صوفی تصریح کرد: گزینههای مطرح در جریان اصلاحات که عارف، جهانگیری، پزشکیان و ظریف هستند به زحمت میتوانند نظر مردم را برای آمدن پای صندوقهای رای جلب کنند و کار سختی پیش رو دارند.
وی افزود: باید منتظر ماند و دید کدامیک از آنها در آینده میتوانند رو به جلو حرکت کنند، فعلاً نمیشود قضاوت کرد.
عضو جبهه اصلاحات ایران درباره اینکه آیا «تکرار میکنم» رئیس دولت اصلاحات میتواند به نفع اصلاحطلبان تمام شود، تاکید کرد: دراین رابطه باید به دو نکته اذعان داشت. نخست آنکه معتقدم خاتمی اعتبار خود را در جریان اصلاحات از دست نداده است اما نکته دوم که مهم تلقی میشود اینکه دیگر راهبرد ۹۲ و ۹۶ جواب نمیدهد، یعنی مردم منتظر این نیستند که با یک کلمه یا حرف به جوش بیایند و وارد میدان شوند؛ مردم گلایه دارند.
اصلاحطلبان باید از مردم عذرخواهی کنند
صوفی در پاسخ به این سوال که جریان اصلاحات نقش تاثیریگذاری در به روی کارآمدن دولت روحانی، مجلس سابق و شورای شهر تهران ایفا کرد، آیا با توجه به عملکرد ضعیف آنها نگران شکست و عدم اقبال مردم در انتخابات نیستید؟، گفت: عملکرد دولت، به رابطه دولت و مردم آسیب وارد کرده است و امکان بازسازی آن وجود ندارد. در این میان اصلاحطلبان هم از روحانی و هم از فهرست امید در انتخابات مجلس حمایت کرده بودند و عملکرد آنها باعث نارضایتی و بیرغبتی مردم به انتخابات شد و تاثیر خود را هم در جریان اصلاحات گذاشت.
وی اضافه کرد: بالاخره اصلاحطلبان از مردم درخواست کردند در دو انتخابات به روحانی اعتماد کنند اما او نتوانست تعهداتی که داده بود را انجام دهد، البته میگویند موانعی پیش روی آنها گذاشته شده بود اما باز مردم دولت را مقصر میدانند و فکر میکنند نسبت به انجام تعهدات خود احساس مسئولیت نمیکرد و پشت پا به آنچه وعده داده بود زد، از این رو معتقدم ما باید به نوبه خود از مردم عذرخواهی کنیم.
عضو جبهه اصلاحات ایران تاکید کرد: از سوی دیگر هنوز فضا و موج اصلی از سوی مردم در صحنه سیاسی ایجاد نشده و این نشان دهنده آن است که آنها گلایه دارند و این نگاه مردم نیز در جریانهای سیاسی هم تاثیر خود را گذاشته و کار را سخت کرده است به همین جهت باید اتفاقی رخ دهد تا انتخابات برای مردم اهمیت پیدا کند و از حالت قهری که پیدا کردهاند بیرون بیایند.
روحانی امیدوار بود با «برجام» اقتصاد بهبود یابد
صوفی درپاسخ به پرسش دیگری مبنی براینکه چرا دولت روحانی تمام تخم مرغهای خود را در سبد مذاکره گذاشت و علت بروز مشکلات اقتصادی چه بود؟ افزود: بالاخره روحانی پیشبرد مذاکرات هستهای را هدف قرار داده و امیدوار بود که با برجام بتواند اوضاع داخلی را کنترل کند، نرخ سرمایهگذاری را رشد بدهد و اوضاع اقتصادی را بهبود ببخشد اما با محدودیتهایی که آمریکا برای ما ایجاد کرد، منابع خارجی را از دست دادیم و سرمایهگذاری در ایران، مجدداً به حالت قبلی برگشت.
عضو جبهه اصلاحات ایران گفت: بر این اساس، آن سرمایهگذاری که روحانی پیشبینی میکرد عملی نشد. بنابراین، همه این عوامل دست به دست هم داد تا رشد اقتصادی که پیش بینی میشد، محقق نشود.
وی عامل دیگر در مشکلات اقتصادی را عدم شفافسازی از سوی مسئولان ذیربط عنوان کرد و گفت: دولت باید کاملاً یکدست و هماهنگ عمل میکرد و سعی میکرد جلوی افسار گسیختگی در اقتصاد را بگیرد زیرا فشار سنگینی بر مردم وارد کرده است. از طرف دیگر، برای شفافسازی باید دولت توضیحات کافی را به مردم میداد تا اتفاقاتی که در آبان سال ۱۳۹۸ به وقوع پیوست، رخ ندهد. همه اینها کوتاهیهایی است که از طرف دولت روحانی صورت گرفته است.
دولت روحانی شباهت زیادی به رویکرد اقتصادی دولت سازندگی دارد
وزیر تعاون دولت اصلاحات درپاسخ به پرسشی مبنی براینکه قبول دارید ضعف تیم اقتصادی باعث بروز مشکلات و کوچک شدن سفره مردم شده است، اظهار داشت: به اعتقاد بنده، رویکردهای اقتصادی دولتِ روحانی شباهت زیادی به رویکردهای اقتصادی دولتِ هاشمی دارد، در آن دوره نیز شاهد بودیم که رویکردهای غلط اقتصادی دولت که مبتنی بر اجرای فرمولهای دیکته شده از سوی بانک جهانی بود، موجب شد تا قیمت ارز به شکل افسارگسیختهای افزایش پیدا کند.
صوفی تاکید کرد: رویکردهای اقتصادی دولتِ روحانی شباهت زیادی به رویکردهای اقتصادی دولتِ هاشمی دارد؛ متأسفانه تیم اقتصادی دولت با تکرار سیاستهای غلط اقتصادی دولت سازندگی، زمینه افزایش فزاینده قیمت ارز در کشور را فراهم کرد.
وی با بیان اینکه تفکر اقتصادی که بر دولتِ روحانی حاکم است، میگوید قیمت ارز باید واقعی شود، گفت: به این معنا که نرخ ارز رسمی کشور باید کمترین فاصله را با نرخ آزاد بازار داشته باشد و به جای نظارت بر قیمت ارز، بر این باورند که نسبت عرضه و تقاضا است که اختلافات میان ارز رسمی و آزاد را تعیین کند و همین نگاه منجر به افزایش بیدلیل قیمت بسیاری از کالاها شد.
مردم دیگر با حرف این و آن به کسی رأی نمیدهند
این فعال سیاسی اصلاحطلب دباره اینکه با این اوصاف در این دوره از انتخابات، کاندیدای پوششی دیگر نمیتواند برای جریان اصلاحات تاثیرگذار باشد، تصریح کرد: توجه داشته باشید که کانون تصمیمگیریها تغییر کرده است. در سالهای ۹۲ و ۹۶ کانون تصمیمگیریها، احزاب و فعالان سیاسی بودند و مردم به یکی از گرایشها نزدیک میشدند، اما اکنون فضا فرق کرده است و دیگر مردم به راحتی نمیپذیرند که با حرف «این و آن» بخواهند به گزینهای رای بدهند.