به گزارش حلقه وصل، محمدایمانی فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت: بر خلاف برخی فضا سازی، اقدامات تروریستی و خرابکارنه هسته ای، نه مستقلا توسط اسرائیل بلکه مشترکا توسط آمریکا و اسرائیل و با همکاری برخی سرویس های جاسوسی اروپایی انجام می شود.
ماجرای دیروز در تاسیسات نطنز، نه اولین بلکه سومین اقدام خرابکارانه ظرف دهه گذشته است. نوبت دوم، ۱۲ تیر ۱۳۹۹ بود که اقدام خرابکارانه در مرکز مونتاژ سانتریفوژ رخ داد. نوبت اول، اواسط تیرماه ۱۳۸۹ بود که تاسیسات نطنز مورد حمله سایبری قرار گرفت. بانی این حمله، دولت اوباما بود و اسرائیل نیز مشارکت داشت.
دو اقدام خرابکارانه از سه مورد، در دوره دموکرات ها و با نقش آفرینی آنها انجام شده است. نشریه دیلی بیست دو سال پس از ماجرای سال ۸۹ فاش کرد که دستور حمله سایبری به سیستم کامپیوتری تأسیسات هستهای نطنز را باراک اوباما صادر کرده است.
همچنین وب سایت خبری یاهونیوز دو سال قبل گزارشی منتشر کرد که نشان می داد حمله استاکس نت، با درخواست سیا و موساد و مشارکت هلند، انگلیس، آلمان، و فرانسه عملیاتی شده است.
در این گزارش از یک مهندس اجیر شده توسط سرویس اطلاعاتی هلند، به عنوان عامل نفوذی سیا و موساد نام برده و تصریح شده بود فرد نفوذی، داده های حساس برای ورود بدافزار استاکسنت به تاسیسات نظنز را در اختیار واشنگتن قرار داده و سپس به وسیله یک حافظه فلش بدافزار را وارد تاسیسات کرده است.
برخی محافل سیاسی و رسانه ای توجیه کننده مذاکره، هم در ماجرای دیروز و هم در ماجرای تیر ماه و همچنین ترور شهید فخری زاده، ادعا کردند که این اقدامات تروریستی و خرابکارانه منحصرا کار اسرائیل، و برای کارشکنی علیه مذاکره ایران و آمریکاست !
به دروغ ادعا کردند این تله نتانیاهو است و بنابراین ایران نباید وارد تله اسرائیل شد. حتی در موضوع ترور شهید سلیمانی هم گفتند این، تله تنش است که ترامپ چیده و ما نباید وارد تله او شویم. به عبارت دیگر، در برابر ضرباتی که وارد می شود، هیچ برخورد تادیبی و مجازات بازدارنده ای با اسرائیل نداشته باشیم.
به غلط، اسم این نسخه نفوذ زده منفعلانه را هم صبر راهبردی گذاشتند. حتی هنگامی که آمریکا از برجام خارج شد و سه کشور اروپایی هم عهد شکنی کردند، ادعا شد نباید واکنش متقابل نشان دهیم. بلکه باید با صبر استراتژیک داشته باشیم؛ چرا که اروپایی ها قول داده اند ظرف دو ماه جبران کنند(!)
دولت با این توجیه موهوم، برجام را دو سال و نیم، به شکل یکطرفه اجرا کرد و حال آن که تحریم ها، از دولت اوباما و سپس ترامپ، به شکل فزاینده چند برابر شده بود.
خروجی این نسخه، ارائه تضمین به صهیونیست ها، اوباما، ترامپ و بایدن است که هر غلطی انجام دهید، ما شما را با توجیه خود در حاشیه امنیت قرار می دهیم و بنابراین خاطرتان برای ایراد ضربات بعدی و خدعه و عهد شکنی آسوده باشد!
اگر تا امروز درباره موضوع نفوذ غفلت شده، از امروز باید به شکل کلان و قاطع با این عارضه خطرناک برخورد کرد. هیچ یک از سه اقدام خرابکارانه علیه نطنز، توسط موشک دشمن انجام نشده، بلکه پای عوامل نفوذی در میان بوده است. این را نمی شود صرفا به فلان کارمند یا مهندس مجموعه نسبت داد.
نکته مهم تر، دعوت به انفعال در مقابل خباثت مشترک آمریکا و اسرائیل است. یکی از اهداف مذاکرات مزمن برجامی، سرگرم سازی و غافل کردن مسئولان ما از عملیات موازی دشمن است است. کانه غرب وقتی مذاکره می کند، دنبال دوستی و حل مسئله است و بنابراین دشمنی نمی کند.
برجام با همه اهمیتش برای غرب، یک ایستگاه و ابزار است، نه هدف و مقصد. آنها به موازات سرگرم کردن هشت ساله دولت ما در مذاکرات، به نفوذ در عمق و هدف گرفتن اقتدار فنی و اقتصادی و نظامی و منطقه ای ما از این طریق اهتمام داشته اند.
در واقع مدل خرابکاری از درون، از طریق نفوذ دادن ویروس (عنصر) خرابکار، نقشه موثر و تکراری آنهاست. ضربات موثری را که از این طریق می شود وارد کرد، هیچ بمب و موشکی نمی تواند.
آنها گوشه ای از قدرت نظامی ایران را در سرنگونی گلوبال هاوس، موشکباران قدرتمند عین الاسد و دیر الزور، و همچنین قدرت نمایی فرزندان مقاومت در لبنان و یمن دیده اند و حاضر نیستند با چنین قدرت ویرانگری همآوردی کنند.
آنها افرادی را داخل ایران می شناسند که به دلایل مختلف، ویروسی و آلوده شده اند؛ کسانی که حاضرند گرای خرابکاری بدهند، دیگرانی که حاضرند از داخل به توانمندی ها ضربه بزنند؛
طیف سومی هم هستند که به محض هر اقدام خصمانه دشمن، میان اسرائیل، دولت و کنگره آمریکا، و دموکرات ها و جمهوری خواهان (و حتی برخی دولت های اروپایی) فاصله گذاری می کنند؛ حال آن که همه اینها در زدن ضربه به ایران اتفاق نظر دارند و حداکثر، تقسیم کار کرده اند کدام ضربه بزند، و کدام نقش پلیس خوب یا بد را در مذاکرات بازی کند.
اکنون وقت انجام چند کار است. نخست، توقف مذاکرات و برداشتن همه تعلیق های هسته ای. آمریکا و تروئیکا باید صراحتا درباره سه خرابکاری و یک اقدام تروریستی مورد اشاره اعلام موضع کنند؛ دوم، تدارک ضربات نامتقارن به نیروها و مراکز و منافع آمریکا در منطقه.
سوم، مجازات بدون معطلی رژیم صهیونیستی و زدن ضربات دردناک به آن، که در اتفاقات اخیر -به تلویح و تصریح- خود را متهم ماجرا نشان می دهد. درباره قدرت بازدارنده کشور و کاربست آن بهنگام خبط دشمن، به هیچ وجه نباید مسامحه و کوتاهی کرد.
اما از همه مهم تر، شناسایی و انهدام شبکه نفوذی است که در دو حوزه خرابکاری و ماست مالی ماجرا نقش بازی می کند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.