سرویس سیاست حلقه وصل- «باید قواعد و علل سقوط و ثبوت انسانها در زندگی را رعایت کنیم در غیر این صورت هیچ تضمینی وجود ندارد که ما بمانیم و دیگران بروند، نشستن فروع بجای اصول در جامعه و ظاهرگرایی از عواملی است که میتواند دولتها را بداقبالی مواجه سازد» این جملات را سید حسن خمینی در سالگرد درگذشت آیتالله جمی در حسینیه جماران بر زبان آورد. قاعدتاً ایشان یادشان مانده که این اظهارنظر آن روزها در رسانههای معاند چه بازتابی پیدا کرد، اما چرخش روزگار و احوالات نشان داد چقدر مخاطب این سخنان به شرح و حال این روزهای وارث امام (ره) نزدیک است.
بعد از رحلت پیر و راهنمای انقلاب؛ فرزند ایشان در همان خانه محقر و ساده در جماران هرروز میزبان عاشقان خط خمینی بود؛ اما گذر زمان نشان داد وارث بعدی، با این راه الهی فاصلههای هزاران کیلومتری دارد.
سید حسن خمینی با ادعای آنکه صاحب راه امام خمینی است، حرم ساده و پاک آن راهنمای راستین و مرکز مقاومت ملتهای مظلوم را به کاخی اشرافی تبدیل کرده است.
اعضای بیت امام (ره) چنان کردند که امروز با شنیدن نام سید حسن واژهایی چون: دلار، میلیارد، لاکچری، تاجگذاری، اسبسواری و... در اذهانمان تداعی میشود. عجیب آنکه روابط عمومی و وبسایت اختصاصی مرکز نشر آثار حضرت امام، این روزها در تلاش است او را بیتقصیر در ساختوساز اشرافی حرم امام (ره) نشان دهد! آنها بهگونهای وانمود میکنند که انگار بهصورت خلقالساعه با حرم لاکچری جدید روبرو شدهاند!
تبدیل رگههای اشرافیت به ریشههای دنیاطلبی
قاعدتا سید حسن خمینی یادش مانده که امام (ره) در خرداد سال ۵۸ در نفی اشرافی گری از چه الفاظی استفاده کردهاند.
ایشان در آن روز تاریخی میفرمایند: شما خون دادید. شماها به میدان رفتید؛ شماها مبارزه کردید؛ ماها هیچ حقی نداریم. ما باید برای شما خدمت کنیم. خودمان نباید استفاده کنیم. نه استفاده عنوانی. خاکبرسر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! خاکبرسر من که بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفادهاش را ببرم!
حالا سوال آن است که فاصله بیت امام (ره) تا اندیشه امام در نفی فرصتطلبی؛ کاسبی، دنیاخواهی و سیاستبازی و سوءاستفاده از بیتالمال چقدر است؟
روشن است که تربیت خانوادگی سید حسن از این اشرافیت به دور بوده است، و ریشه های این گرایشات امروزی را در جای دیگری باید جستجو کرد.
وقتی حسن خمینی بهعنوان یک کودک ۱۲ یا ۱۳ ساله با کاروان دیپلماتیک ایران به سفر خارجی رفت، از همان روز در دیوار خط امام ترک افتاد. هاشمی در میان خاطرات روزانهاش مینویسد: چهارشنبه ۱۲ تیر ۱۳۶۴: درستر به چین و ژاپن مهدی را بیدار کردم که صبحانه بخورد و با بچهها دنبال کارش برود. حسن فرزند احمد آقا هم مثل بچههای من یعنی یاسر و مهدی همراه ما بود. مشخص نیست
یک کودک ۱۲ ساله با کدام عنوان دیپلماتیک راهی این سفر شده است. طبیعتاً ایشان در آن روزگار نه شأن سیاسی داشته و نه ذهن خلاق! مگر جز این بوده که جناب حسن خمینی با رانت خانواده هاشمی راهی این سفر تفریحی شده است.
البته سید حسن خمینی پس از مدتی یادش میافتد که برای سفر به کشورهای خارجی باید زبان انگلیسی نیز بداند، ایشان بهجای آنکه به سراغ یک معلم زبان یا یک موسسه در داخل شهر تهران برود، در اقدامی عجیب و اشرافی پانسیون سفارت ایران در آفریقای جنوبی را انتخاب کرده و آن کشور را برای آموزش انتخاب میکند!
محمود دعایی عضو مجمع روحانیون مبارز، در بخشی از گفتوگو خود پیرامون شخصیت سید حسن خمینی در مورد چگونگی یادگیری زبان انگلیسی ایشان میگوید: یکی از آرزوهای من این بود که یادگار ارجمند و عزیز امام حتماً یکی - دو زبان خارجی را بیاموزد. من اصرار داشتم که شما زبان بخوانید. خوشبختانه ایشان پذیرفت و زبان انگلیسی را هم در همنشینی با همسر ارجمندش که او هم لیسانس زبان انگلیسی دارد، با ایشان خواند و هم در شرایط خوب دیگری که ایجاد شد؛ با استقبال سفیر ما که به امام علاقهمند و ارادتمند بود، برای ایشان در آفریقای جنوبی شرایط خیلی خوبی فراهم شد و ایشان توانست به مدت شش ماه در پانسیونی در سفارت، اقامت کند و کاملاً به زبان مسلط شود[۱]
جالب آنکه سفیر وقت در پاسخ به خاطره دعایی اینگونه واکنش نشان میدهد: اعلام موضوعِ حضور ایشان در آفریقای جنوبی و بهکاربرده واژه «پانسیون» به مصلحت نبود[۲]سفیر وقت در قسمت دیگری از توضیحاتش درباره سفر سید حسن خمینی به آفریقا مینویسد: حضور ایشان در آفریقای جنوبی در دو مقطع بود، دوره اول در زمان سفارت اینجانب بود که سه ماه طول کشید ... در این مقطع سهماهه ایشان هرروز (بهجز روز شنبه و یکشنبه) به مدت قریب به شش ساعت در کالجی در ژوهانسبورگ در کلاس درس انگلیسی حاضر میشدند. از سه ماه مذکور دو ماه (اول و آخر) بدون حضور خانواده و با دو همراه بودند، ماه دوم، خانواده به ایشان ملحق شدند و یک ماه در آفریقای جنوبی اقامت داشتند. تنها امکاناتی که سفارت در اختیار ایشان گذاشته بودند ساختمان بازمانده از دوران رژیم سابق در شهر ژوهانسبورگ بود، به همراه یک دستگاه اتومبیل با راننده!
حسن خمینی با عبور از زندگی محقرانه و توصیههای حضرت امام (ره) در داشتن زهد و ساده زیستی، نهتنها آن مرام و مسلک را به کنار گذاشت، بلکه زمینه اشراف گرایی را نسل به نسل در خانواده خود پرورش داد.
شاید لازم است یکبار برای همیشه سید حسن خمینی برای مردم شرح دهد که فرزند او جز آنکه نوه مرحوم حاج احمد خمینی است، چه فضل و برتری نسبت به سایر همنسلانش دارد؟ بستن ساعت گرانقیمت، اسبسواری؛ زندگی اشرافی، استفاده از موبایل آمریکایی در اذهان عمومی، داشتن خدموحشم، اسکورت و تبدیل آستان حضرت امام به ملک شخصی بخشی از روایت قابلمشاهده از حسن خمینی، فرزند و خانوادهاش در همین شبکههای مجازی است که با یک سرچ ساده هر شخصی به آرشیو آن دسترسی خواهد داشت.
حتی کار فرزند این خانواده بهجایی رسیده که احمد خمینی با چند فرد معلوم الحال لایو مشترک اینستاگرامی میگذارد تا بساط عیش و نوش این گروه شیاد را گرم کند؛ و کار بهجایی رسیده که عدهای میگویند، امام (ره) بساط عشرتکدههای محمود قربانی را جمع کرد و احمد خمینی آن را برای وارثان او بازکرده است!
ترویج خط سیاست زده اشراف گرایان
درحالیکه امثال سعید حجاریان از شورش خیابانی و فائزه هاشمی از فروپاشی محتوایی نظام میگویند، سید حسن خمینی، بیت امام (ره) را در اختیار این گروه سیاسی قرار میدهد و ادعا میکند، در این خانه به روی همه باز است! متولیان امر بیت امام و چنان به ورطه اشراف گرایی و سیاستبازی افتادهاند که برای توجیه رفتار غلط و اشتباه خود تلاش میکنند تا از وجود بابرکت امام (ره) سوءاستفاده کنند؛ اما به تعبیر اسمانی آن امام بزرگوار: بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل بشود.
اوضاع این روزهای بیت امام(ره) انقدر نابسامان است که حتی گروهی که علنا مخالف ولایت فقیه هستند(نهضت آزادی) در خانه امام رفت و آمد دارند. سید حسن این روزها به صورت اشکار، در حال پاسکاری های عرضی با دشمنان ولایت فقیه است پس بهتر است او را به جمله قابلتأمل پدر بزرگوارشان رجوع داده که می گویند: اطاعت از خامنهای، اطاعت از امام است هر کس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هر کس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیتالله خامنهای است، در خط آمریکاست، امروز، مهیا هستیم که با یک اشاره رهبری به خیابانها و جبههها سرازیر شویم
حالا امروز این سؤال وجود دارد که در بزنگاهها و خطراتی که در سه دهه گذشته انقلاب اسلامی را تهدید کرده و در آینده نیز تهدید خواهد کرد، آیا سید حسن خمینی همچنان در مرزبندی خود و بیت امام ره با فتنه گران و قرار گرفتن در جبهه انقلابیون با استراتژی «یکی به نعل یکی به میخ» حرکت خواهد کرد یا آنکه؛ قرار است با فرزندان مهدی بازرگان و شورشها و داعشی صفتان و اشراف زادگان سیاست باز وارد یک جبهه جدید گردد.
[۱] هفتهنامه خبری-تحلیلی صدا، شماره ۳۸، شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۴، صفحه ۷۲
[۲] https://www.mashreghnews.ir/news/۴۳۱۷۵۹