به گزارش حلقه وصل، دولت جدید امریکا پس از یک مانور پر سر و صدای تبلیغاتی، سرانجام گزارشی درباره قتل جمال خاشقچی منتشر کرد. در این گزارش تاکید شده است که قتل فجیع خاشقچی، با اطلاع و دستور مستقیم بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی انجام گرفته است. انتشار این گزارش رسمی، باعث شد دوباره نام این روزنامهنگار بر سر زبانها بیفتد و واکنشهای جهانی در پی داشته باشد. اینکه چرا دولت بایدن تلاش دارد این موضوع را برجسته سازد و به عنوان سر خط خبرها در رسانههای جهان پین کند، به تحلیلی مجزا نیاز دارد. اما او چه کرده بود که مستحق چنین مجازات دردناکی از سوی شخص ولیعهد بود؟
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد!
خاشقچی یکی از منتقدان جدی سیاستهای سعودی بود که به لحاظ رسانهای، دامنه اثرگذاری قابل توجهی داشت. ستون نویسی در واشنگتن پست، تحلیلهای انتقادی در «الوطن»، نویسندگی در «میدل ایست آی» و مدیریت شبکه خبری «العرب» در کارنامه حرفهای او به چشم میخورد. اما این تمام ماجرا و علت ترور او نیست.
پیش از قتل او، روزنامه گاردین در گزارشی به افشای پشت پرده منابع مالی شبکه «ایران اینترنشنال» پرداخته بود.
گاردین افشا کرده بود که سعودیها تامین بودجه و در واقع، سیاستگذاری کلان این شبکه ضد ایرانی را بر عهده دارند. اما ارتباط این افشاگری روزنامه گاردین با قتل خاشقچی چیست؟ سعید کمالی دهقان، خبرنگار گاردین در توییتی نوشت: «می توانم تاکید کنم که جمال خاشقچی به این دلیل کشته شد که صبح ۲۶ سپتامبر (۶ روز قبل از مرگ) از استانبول با من تماس گرفت و فاش کرد که محمد بن سلمان و سعود القحطانی، شبکه ایران اینترنشنال در لندن را تامین مالی میکنند.» بنابراین، منبع آگاهی که اطلاعات مربوط به این افشاگری پر هزینه را در اختیار گاردین قرار داده بود، همان جمال خاشقچی، روزنامهنگار سعودی-آمریکایی است.
سعید کمالی دهقان از راز قتل خاشقچی پرده بر میدارد
کمالی دهقان، خبرنگار ایرانی گاردین پیش از انتشار این توییت، از دوستان و آشنایان خود خواسته بود با او تماسی بر قرار نکنند. همچنین میتوانیم نگرانی او را از توییت دیگری که خطاب به مادرش نوشته بود دریابیم. او که خبر قتل دلخراش همکارش را شنیده بود، به خوبی میدانست که ممکن است هدف ترور بعدی خودش باشد. از همین رو، سفارت ایران در انگلستان او را تحت حمایت خود قرار داد و نسبت به خطرات احتمالی که جان او را تهدید میکرد، به مسئولین ذیربط هشدار داد. حال باید پرسید علت این خشونت بی حد و حصر سعودیها نسبت به اهالی قلم و رسانه چیست؟ چرا روزنامهنگاران بین المللی تا این اندازه از تیمهای ترور سعودی وحشت دارند؟ این در حالی است که امروز سعودیها مدعی ایجاد فضای باز رسانهای و آزادی گردش اطلاعات شدهاند!
سیاستهای ضدایرانی و هزینههای سرسامآور ایران اینترنشنال، شبکهای ماهوارهای و فارسی زبان است که ۲۴ ساعته و بدون پخش حتی یک آگهی بازرگانی، علیه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکند. شبکهای که به گفته عواملش، بیشترین تعداد تهیهکننده، مجری و گزارشگر، بزرگترین اتاق خبر رسانههای فارسیزبان و بهروزترین امکانات تهیه و تولید را در اختیار دارد. ایران اینترنشنال در گرانترین شهر اروپا یعنی لندن و با سرمایهای بالغ بر ۲۵۰ میلیون دلار تاسیس شده است و نسبت به دیگر شبکههای خبری، حقوقی چند برابری به کارمندانش میدهد. گفته میشود هزینه سالانه این تلویزیون، چیزی در حدود ۵۰ میلیون دلار است. نگار مرتضوی، گزارشگر سابق تلویزیون ایران اینترنشنال نوشته بود: «عربستان سعودی بسیار سیستماتیک و پیگیر در حال جهتدهی جدید به رسانههاست. عربستان سعودی به دنبال نفوذ و اعتبار است و برای تحقق این خواسته هزینههای زیادی پرداخت میکند.»
ایران اینترنشنال، شبکهای با هزینههای گزاف و در خدمت سیاستهای سعودی
ایران اینترنشنال، همان رسانهای است که پس از حمله تروریستی اهواز، با سخنگوی گروهک تروریستی «الاحوازیه» به مصاحبه پرداخت. همچنین پوشش زنده مراسم گردهمایی منافقین در آلبانی، از جمله اقدامات این شبکه ضدایرانی است. پشتیبانی از دیگر گروهکهای تروریستی، حمایت همهجانبه از همایش تجزیهطلبان، پوشش لحظه به لحظه اعتراضات و آشوبها در ایران، حمله به نهاد دین و خانواده، سیاهنمایی پیوسته از وضعیت داخلی ایران و بزک چهره دشمنان انقلاب اسلامی از سیاستهای تعریف شده این شبکه ماهوارهای است.
رسانههای جنایتکار و اعتمادسازی
همیشه یکی از بزرگترین دغدغههای رسانهها، اعتمادسازی برای مخاطب است. اعتماد مخاطب یعنی اعتبار رسانه و اگر رسانهای از اعتبار کافی نزد افکار عمومی برخوردار نباشد، اساسا از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته است. یعنی توان ارتباطگیری با مخاطب و اثرگذاری بر او را از دست داده است. رسانه تدریجا و به دشواری اعتبار کسب میکند، اما این اعتبار انباشت شده، ممکن است به طور ناگهانی فرو بریزد.
حتما مدیران ایران اینترنشنال از حجم نفرت مردم ایران نسبت به سعودیها و چهرههایی، چون بنسلمان آگاهی دارند. قاتل زنان و کودکان یمنی در میان جامعه ایرانی، کمترین جایگاه و محبوبیتی ندارد. به همین علت، ایران اینترنشنال که ذهن و اراده مخاطبان ایرانی را هدف گرفته، هرگونه ارتباط خود با سعودیها را انکار میکند تا بتواند به مرور، اعتباری به هم بزند. افشاگریهای امثال خاشقچی، میتوانست این نقشه را به نابودی بکشاند و دلارهای سعودی که خرج اعتمادسازی شده بود را به باد دهد. گرچه علت کینه بن سلمان با این منتقد عربستانی بسیار ریشهدار بود و به نقدهای تند و تیز او در سالهای گذشته بر میگشت؛ اما نمیتوان نقش این افشاگری را قتل او نادیده گرفت؛ بنابراین خاشقچی نه تنها باید حذف میشد، که باید آیینه عبرتی میشد برای دیگران.