
به گزارش حلقه وصل، نجمه زارع مولف کتاب «یکی به نعل یکی به میخ» درباره ویژگی طنز زنده یاد کیومرث صابری گفت: طنز امروزی، ساختارش از بعد مشروطه شکل گرفته است، با بررسی طنز بعد مشروطه که در راس آن دهخدا است مشاهده میکنیم که طنزنویس در آن دوران قلمش با خشم به دنبال تغییر است، اما وقتی به طنز کیومرث صابری میرسیم میبینیم که وی دلسوز نظام است اما اعتقاد دارد که نقاط ضعف و قوت و خصوصا نقاط ضعف برای اصلاح در قالب طنز باید گفته شود.
وی در ادامه به عنوان کتاب اشاره کرده، اظهار داشت: این ضربالمثل حاکی از یک جور تعادل است که اتفاقا مخالفان صابری این قضیه را در مخالفت با وی عنوان میکردند در صورتی که در این ضرب المثل که مصداق نوشتار کیومرث صابری است یک تعادل قشنگ وجود دارد.
زارع همچنین درباره گردآوری کتاب افزود: از آنجایی که در حوزه پژوهش طنز آثار چندانی وجود ندارد فکر میکنم این اثر میتواند برای پژوهشگران حوزه طنز مفید باشد.
در مقدمه کتاب، زارع اینگونه نوشته است:
«نخستین بار با خواندن مصاحبه کوتاهی از حجت الاسلام و المسلمین دعایی درباره ستون «دو کلمه حرف حساب»، به طور جدی، تصمیم گرفتم کیومرث صابری را بیشتر بشناسم. آقای دعایی در این مصاحبه گفته بودند که صابری در کل سالهایی که روزانه برای اطلاعات طنز مینوشت هرگز حق التحریری دریافت نکرد و در عوض درخواستش این بود که در نوشتن آزاد باشد و هیچ محدودیت یا سانسوری بر نوشتههایش اعمال نشود. با خواندن آن خاطره بسیار تحت تأثیر شخصیت گلآقا قرار گرفتم و مشتاق شدم بدانم او با استفاده از این آزادی چه نوع طنزی را ارائه کرده است. این گونه بود که شروع کردم به خواندن مقالهها و نوشتههایی که درباره کیومرث صابری و ستون طنزش، یعنی «دو کلمه حرف حساب»، نوشته شده بود. مؤلف کتاب معتقد است صاحبنظران صابری را پدر طنز سیاسی پس از انقلاب اسلامی میدانند. نوشتههایی که به سبک او اختصاص یافته است بسیار کم و پراکنده است».
چاپ اول کتاب «یکی به نعل، یکی به میخ»: بررسی طنز گلآقا در «دو کلمه حرف حساب»، تألیف نجمه زارع بنادکوکی، در ۳۱۲ صفحه، با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه، از سوی انتشارات سوره مهر به تازگی منتشر شده است.
چند خط از یک کتاب
... صابری به طنز نگاهی هنری و ادبی داشت و از شگردها و ترفندهای ادبی چون ایهام و کنایه به فراوانی استفاده می کرد. ظرافت بسیاری از طنزهایش را مردم عادی، به خصوص جوانان، درک نمی کردند؛ چون باید حداقل آشنایی با ادبیات کهن می داشتند. صابری سبکی کنایی داشت و عدم صراحت را شرط طنزنویسی می دانست. می گوید: «آخر این کار قشنگ نیست که آدم در سرزمین حافظ طنز بنویسد بدون رمز و راز» (صابری 1372 الف: 214).
او بر این باور بود که خواننده باید در فهم متن شریک باشد و خودش پیام طنزنویس را درک کند. به همین دلیل، هیچگاه توضیح نمی دهد و نمی گوید که پیام اصلی طنز کجاست (همان). انتخاب این شیوة طنزنویسی به این مسئله بازمی گردد که صابری اساساً نمی خواهد سوژة طنزش را تخریب کند. می گوید:
من با همة دنیا رفیقم. با همه برادرم. تلخی و تندی را نمی توانم به خود بقبولانم. خود را برتر نمی بینم. بی عیب نیستم که عیبجویی از دیگران را بی محابا از قلم جاری کنم. هدفم ساختن است نه تخریب و از هیچ کس نمی پذیرم که بگوید فلان شخصیت را باید «کوبید» و هیچ استدلالی را در این زمینه قبول ندارم. حتی اگر اشتباه هم باشد، محور حرکت گل آقا و طنز گل آقایی همین است (صابری 1374: 77).
و همین سبب میشد طنز گل آقا محافظه کارتر از طنزهای تند و آتشین سال های 1376 به نظر برسد. البته اتفاقات همان سال ها نشان میدهد که شیوه طنزنویسی صابری تا چه اندازه سبب تداوم حیات طنز سیاسی در جامعة ایران بعد از انقلاب اسلامی بوده است.
درمجموع، میتوان گفت که چند عامل درونی و بیرونی سبب ماندگاری طنز گل آقایی شده است. عوامل درونی چون توجه به زبان، قالب و شگردهای طنز، و در یک کلام خلق طنز هنری و بیان مشکلات اصلی جامعه (اغلب مسائل اقتصادی و معیشتی) در طنز با نگرشی معتدل. عوامل بیرونی چون ظرف زمانی که طنزهای «دو کلمه حرف حساب» در آن چاپ شده، مخاطبان طنز «دو کلمه حرف حساب»، و تأثیر طنزها بر مخاطب.
در این کتاب ما به عوامل بیرونی، که سبب ماندگاری طنز می شود، کاری نداریم و بیشتر بر عوامل درونی تأکید داریم. در بخشهای بعدی، به این مسئله میپردازیم که صابری چگونه از زبان، شگردهای ادبی، و قالب استفاده می کند تا طنزهایش را ژرفا و اوج بخشد و آن را از زبان اخباری و پیام ساده و صرف پیراسته کند.