به گزارش حلقه وصل، برگزیدگان و شایستگان تقدیر سیزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد در بخشهای «مستندنگاری»، «داستان بلند و رمان»، «نقد ادبی»، «مجموعه داستان کوتاه» و «بخش ویژه؛ پاسداشت چهلمین سال آغاز جنگ تحمیلی و آغاز دفاع مقدس» معرفی شدند.
در بخش «مستندنگاری» داوران از بین ۴۷۴ عنوان کتاب ارسالی به دبیرخانه، دو کتاب «فرکانس ۱۱۶۰ (اینجا آبادان؛ صدای مقاومت و ایستادگی)» به قلم فضلالله صابری از انتشارات سوره مهر و «گوهر صبر (خاطرات گوهرالشریعه دستغیب)» به قلم طیبه پازوکی از انتشارات سوره مهر را به عنوان «برگزیده مشترک» این بخش انتخاب و معرفی کردند.
همچنین کتاب «از ری تا شام (روایت ناتمامِ شهید احمد غلامی)» نوشته علی مژدهی از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به عنوان شایسته تقدیر این بخش معرفی شد.
مصطفی رحیمی، سعید علامیان و گلعلی بابایی به عنوان داوران بخش «مستندنگاری»، آثار مرتبط با این بخش را بررسی کردند.
معرفی کتاب «فرکانس 1160»
کتاب «فرکانس 1160» اثری از فضلالله صابری به چاپ انتشارات سوره مهر است. این کتاب حاصل بیش از یکصد ساعت مصاحبه با راویان رادیو آبادان، فرکانس 1160، است؛ یک شبکه رادیویی که در دوران هشت ساله جنگ ایران و عراق با تلاش و جانفشانی متصدیانش، آوای مقاومت، پایداری، امیدواری و پا برجایی مردم یک سرزمین را از دریچه تنها وسیله ارتباطی آن دوران فریاد میزد و پرداختن به آن میتواند گوشهای از تاریخ و نمایی از مجاهدات فعالان گمنام صنعت صدا را نمایان سازد.
گزیدهای از کتاب
«یاد دارم که یک روز بچههای نگهبانی به فردی سی و چند ساله که اطراف رادیو تردد میکرد مشکوک شدند. او را به اتاقک نگهبانی آوردند و خوب تفتیش کردند و موفق شدند درون کفشهایش برگهای رمزدار به خط عربی پیدا کنند. پرسیدم: اینها چیست؟ گفت: اسامی دوستان و تلفنهای آنهاست. گفتم: پس به یکی از آنها زنگ میزنم تا شما را تأیید کنند. به این بهانه رفتم و به سپاه تلفن کردم. آنها فوری آمدند و بررسی کردند و گفتند: ما مدتهاست دنبال این فرد خائن هستیم. معلوم شد از افراد ستون پنجم دشمن بود که جاهای حساس و حیاتی شهر را شناسایی و با بیسیم به دشمن گزارش میکرده است.»
معرفی کتاب «گوهر صبر»
کتاب «گوهر صبر» خاطرات خانم گوهرالشریعه دستغیب است. او نماینده مردم تهران در دورههای اول، دوم و سوم مجلس شورای اسلامی و از فعالان سیاسی بود. این کتاب نوشته طیبه پازوکی است و در ۴۹۲ صفحه از سوی انتشارات سوره مهر راهی بازار شده است.
گزیدهای از کتاب
«یک دفعه در باز شد. سرم را به سمت در برگرداندم و دیدم دو نفر زیرِ بغل پیرمردی را گرفتهاند و کشانکشان او را به اتاق میآورند. توجهی نکردم و دوباره با محسن حرف زدم. جوانی که اخطار داده بود نباید صحبتی رد و بدل شود، صدایم کرد و با لحن معنیدار و تمسخرآمیزی گفت: «خانم! آقای دکتر!» وقتی برگشتم، دیدم پیرمردی که آوردهاند داخل اتاق، خودِ آقای اسدی است. باورم نمیشد. مات و مبهوت، ناخودآگاه گفتم: «اِ! اِ!» جوان به گمان اینکه میخواهم حرف بزنم، پرید سمتم که سیلی بزند زیرِ گوشم؛ اما سریع خودم را کشیدم عقب و نگذاشتم دستش به صورتم بخورد. نمیخواستم با دیدن این صحنه درد دیگری به دردهای این مرد اضافه شود.»