سرویس سیاست حلقه وصل- روز ۱۰ تیر ۹۳، در زمانی که تازه شروع مذاکرات بینالمللی بود و رفته رفته نوای توافق برجام طنینانداز شده بود، حسن روحانی، اعلام کرد:
" والله بالله تالله سال های ۸۴ تا ۹۲ گذشت و دیگر تکرار نمی شود."
البته ظاهرا مرجع حرفهای رییس دولت «تدبیر و امید»، مسایل اقتصادی و بحث تورم بود (دلار ۳۰۰۰ تومانی و سکه ۱ میلیون تومانی)، اما چند سال بعد، معلوم شد که قرار بود شاخصههایی چون «جهش هستهای»، «پرواز موشکی» و انقلاب علمی و نرمافزاری هم تکرارناپذیر شود.
از قضاء، یکی از کسانی که «قسم جلاله» معروفی در یک دهه گذاشته داشته و در افکار عمومی بابت آن به یاد مانده، کسی است که ماموریت تکرار نشدن سالهای ۸۴ تا ۹۲ در حوزه هسته ای به او سپرده شد: علی اکبر صالحی
در ۱۹ مهر ۹۴، در جریان مذاکرات مربوط به مذاکرات هستهای در مجلس نهم، علی اکبر صالحی، فریاد کشید:
"والله، والله، والله، در مسایل هستهای نه با کندی رو به رو خواهیم شد، نه با توقف. آب سنگین ما خواهد بود، تحقیقات ما سرجای خود خواهد بود. غنی سازی خواهد بود و اجرا خواهیم کرد. "
باز هم از قضاء، شخص علی اکبر صالحی، یک مثال و مصداق نقض برای قسم جلاله رییس جمهور (مبنی بر تکرار نشدن ۸۴ تا ۹۲) بود، چرا که آقای دکتر صالحی که «قرهالعین» (تعبیر مورد علاقه صالحی) احمدینژاد بود و بابت انتصاب او به وزارت خارجه در بهمن ۸۹، اقدامی زشت و توهین آمیز با منوچهر متکی در حین ماموریت دیپلماتیک صورت گرفت، ظاهرا قرهالعین روحانی هم شد و شاید تنها مدیر ارشدی بود که از دولتهای نهم و دهم در کابیته اعتدالی حسن روحانی باقی ماند و ماموریتی راهبردی هم از سوی رییس جمهور جدید به او واگذار شد.
اما در روزهای اخیر، پایگاه خبری «انتخاب»، مصاحبهای تفصیلی با صالحی انجام داد که دربرگیرنده نکات و مسایلی بسیار قابلتامل است.
او در جای جای این مصاحبه به منتقدان عملکرد هستهای دولت و شخص او در مقام ریاست سازمان انرژی اتمی انتقاد کرد و آنها را به بیانصافی، دروغگویی، ماکیاولیسم و عدم پایبندی به اخلاق اسلامی متهم کرد و در پذیرش انتقادات، راه رئیس خود حسن روحانی را ادامه داد. صالحی در این مصاحبه چنان دفاعی از «برجام» صورت داد که شاید خود روحانی و اعضای اصلی تیم مذاکرهکننده هم به گرد پای او نمی رسند. و البته همان حرفهای هزار باره درباره «سایه جنگ» و «اجماع جهانی» و «اثبات حقانیت اخلاقی» و...را به عنوان مزایای برجام تکرار کرد.
صالحی همواره مدعی است که حرفها و ادعاهای منتقدین درباره کشیده شدن ترمز هستهای کشور در دولت اعتدال و ریاست شخص او بر سازمان انرژی اتمی، کاملا دروغ است و هیچ وقفه و خدشهای بر فعالیتهای هستهای ما وارد نشده و بحث «بتن ریزی» در تاسیسات هستهای (قلب راکتور اراک) دروغ محض و «فتوشاپی» بوده است.
صالحی مدعی شد:
" می گویند چرا قسم خوردی؟ قسمم را الان دو برابر می خورم؛ الان در همه امور صنعت هسته ای در حال پیشروی هستیم / چرا زمانی که دوستان متولی بودند نرفتند نیروگاه هسته ای احداث کنند / سازمان انرژی اتمی از سال ۵۳ تا الان نزدیک به ۴۷ سال ازعمرش می گذرد. دوستان نزدیک به دوسال و نیم در سازمان بودند چرا نیامدید نیروگاه راه بیندازید؟ "
در جای دیگر مصاحبه صاحبان تریبون را به عناد با خود و دولت متهم می کند:
" بزرگوارانی را می بینم که با وجود این که واقعیت به آن ها منتقل شده اما همچنان در تریبون های خودشان می گویند که صنعت هسته ای نابود شده / عباراتی می گویند که برای ما خیلی سنگین است. مثلا می گویند سانتریفیوژها را که جمع کردند با لگد زدند نابودکردند. حداقل عقل حکم می کند ما لگذ نزنیم. آخر این چه حرفی است؟ / طوری صحبت می کنند که انگار ما یک قوم دشمن هستیم که متولی سازمان انرژی اتمی شده ایم! چرا؟ / هرکسی هر حرفی ولو غلط از نظر فنی در مورد هسته ای بگوید همه باور می کنند. "
صالحی، که علیرغم ظاهر محجوب و متین خود، زبان بسیار تلخ و طعنهزنی هم دارد، در واکنش به این حرف که بسیاری از دانشمندان هستهای در دوران ریاست او، از صنایع هستهای منفک شدند، روش تمسخر و استهزاء را برگزید:
" دیگر دانشمند هسته ای هم تعریفش را از دست داده؛ مثل اینکه جوان طلبه را یکدفعه آیت الله العظمی خطاب کنیم / از نگاه اینها، هر کسی که از در سازمان انرژی اتمی وارد می شود می شود دانشمند هسته ای؛ الان شما جزو دانشمندان هسته ای هستید؛ حواستان باشد / می خواهند ما را خسته کنند؛ به جای اینکه خودشان قد بکشند، می خواهند دیگری را پایین بکشند و روی شانه اش بایستند. "
او که ظاهرا خود را موظف می دیده نه تنها از عملکرد خود، که از عملکرد تیم سیاست خارجی هم دفاع کند، باز شمّه دیگری از بیتحملی و انتقادناپذیری رییس خود را به نمایش گذاشت و از این که چرا «مقامات» دیگر در کار وزارت خارجه دخالت می کنند، عصبانی شد:
" وزارت خارجه در ایران خیلی مبسوط الید نیست؛ مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیریمان متعدد است / وزارت خارحه با قید و بند باید حرکت کند / رویکرد بین المللی ایران باید به یک اجماع ملی بدل شود که هر مقامی در آن دخالت نکند / امیر قطر به من گفت مطمئنید درمورد امنیت خلیج فارس میخواهید صحبت کنید؟ گفت فلانی در ایران چنین صحبتی کرده؛ من گفتم ترجمه اشتباه است، گفت شوخی نکنید / مسوولان مختلف ما در جاهای مختلف راجع به سیاست خارجی حرف می زنند اما شما هیچ وقت شنیده اید وزیر خارجه ما راجع به صنعت هسته ای اظهار نظر کند؟ / دیگر مسوولان شبانه روز راجع به سیاست خارجی صحبت می کنند. "
به عبارت دیگر، بعد از چند سال که کل پرونده هستهای به دست وزارت خارجه سپرده شد و دیپلماتها با اختیار کامل عمل کردند و نتیجه آن برجامی شد که هر امتیازی که میشد دادند و هر امتیازی که میشد، نگرفتند، باز به سبک روحانی و دیگر مدیران ارشد دولت، صالحی نه تنها تاب انتقاد ندارد، که «اظهارنظر» را هم درباره عملکرد خود و دولت محبوب و متبوعش برنمی تابد.
اما در بخشی دیگر از این مصاحبه، صالحی خبری می دهد که برای هر فرد دلسوز و متعهد به وطن، به ویژه بعد از ترور خبیثانه و ناجوانمردانه شهید فخریزاده، تکاندهنده است. صالحی گفت:
" از همکاری های فنی آژانس ما کلی داریم استفاده می کنیم. در هرسال چه قدر کارگاههای آموزشی برقرار می شود. مهندسان و کارشناسان ما هر سال چند بار به اژآنس می روند به کشورهای مختلف می روند. بسترش را اژانس فراهم کرده که آموزش ببینند و خدمت کنند. "
به بیان سادهتر، دانشمندان و کارشناسان هستهای ما، طبق گفته صالحی، نه تنها برای جاسوسخانهی آژانس انرژی اتمی آشنا هستند، که حتی برای دوره دیدن به آنجا اعزام می شوند! البته وقتی ذهنیت و خوشبینی مفرط صالحی به آژانس را در همین مصاحبه ببینم، دیگر چندان جای تعجبی باقی نمی ماند. او می گوید:
" ادعای مصاحبه بازرسان آژانس با شهید فخری زاده کذب است؛ اگر سند دارید منتشر کنید / اینکه می گویند بازرسان آژانس جاسوسند را قبول ندارم / اخراج بازرسان آژانس؟ با این روش ها که نمی شود کشورداری کرد / نمی شود که خود را معزول از دنیا کنیم / از همکاری های فنی آژانس ما کلی داریم استفاده می کنیم / این تعریف زندگی بین المللی نیست که از همه جا بیرون بیاییم و و هر چه می خواهیم باید اجرا شود و هر چه خواستند را رد کنیم. "
اما «شاهکار» صالحی در این گفتگو آنجاست که مدعی می شود اگر بخواهیم صنعت هستهای را ارتقاء دهیم و مثلا سانتریفیوژ نسل ۶ را راه بیاندازیم، پولش را از کجا می آوریم؟
در واقع دکتر صالحی، ریاست باسابقه سازمان انرژی اتمی و دیپلمات ارشد کشورمان که وزیر امور خارجه نیز بوده، به همین صراحت پیام نداری، ضعف و ذلت به بیرون از مرزها می دهد که اگر بخواهیم هم نمی توانیم در هستهای جلو برویم، چون «پول نداریم»؟!
قضیه وقتی جالبتر می شود که به یاد بیاوریم، دکتر صالحی، در ۲۱ آذر ۹۷، با همان اعتماد به نفسی که آن قسم جلاله را در مجلس نهم خورده بود، گفت که «نظام اراده کند، محدودیت ۳۰۰ کیلو را کنار می گذاریم و غنی سازی را در هر سطحی و حجمی، انجام خواهیم داد!».
آقای صالحی مرتب در طول مصاحبه منتقدان خود را به بی اخلاقی و دروغ و تخریب بلاوجه متهم می کند. حتی وبسایت انتخاب هم در مقدمه مصاحبه، شخصیت صالحی را اینچنین تشریح میکند:
" دکتر علی اکبر صالحی، از مُتأدِب، محترم و باپرنسیب ترین شخصیتهاییست که در جمهوری اسلامی دیدهام؛ انسانی آرام و بردبار که آهسته سخن میکند و هنگام مصاحبه، همهی جوانب را در نظر میگیرد که نکند با زبانش، کسی را بیازارد؛ و از همین روست که در میان اهالی سه دولت خاتمی، احمدینژاد و روحانی مشهور به دولتمردی «متقی»، «متدین» و «وطن دوست» است. "
به بهانه همین مصاحبه و اظهارات دکتر صالحی، روندنگاری عملکرد و ادعاهای جناب صالحی را در مقام سکاندار برنامه هستهای کشور در دولت اعتدال، مروری کنیم.
علی اکبر صالحی، در ۲۵ مرداد ۹۲ از سوی روحانی به عنوان رییس سازمان انرژی اتمی منصوب شد و از ۲۷ مرداد کار خود را آغاز کرد.
یکی از اولین اقدامات او در بازگشت به سازمان، تعلیق فعالیتهای اکتشاف و استخراج در زیرمجموعه انرژی اتمی بود.
زمانی در دولت احمدی نژاد، صالحی می گفت کف خواسته ما غنی سازی ۱۹۰ هزار سو است و آنچه غربیها می خواهند رقم بسیار مسخرهای است که اصلا کفاف ما را نمی دهد. بعد از انتساب در دولت روحانی، همین صالحی گفت که حالا اگر با عصای موسی ۱۹۰ هزار سوی ما آماده باشد، با کدام اورانیوم، این چه حرفی است که بعضی ها می زنند!
در گام بعدی، در همان یکی دو هفته نخست آغاز به کار، صالحی دستور توقف ساخت ماشینهای سانتریفیوژ نسل ۱ را صادر کرد. این در حالی بود که طبق نظر ابراهیم کارخانهای، رییس کمیته هستهای مجلس نهم (۲۵ تیر ۹۳) برای رسیدن به حجم غنیسازی ۱۹۰ هزار سو در یک سال( سوخت مورد نیاز یک سال نیروگاه بوشهر، رآکتور تهران و رآکتور اراک)، نیاز به ۱۵۸ هزار سانتریفیوژ نسل ۱ داشتیم.
با فاصلهای اندک، دستور توقف راهاندازی ماشینهای سانتریفیوژ نسل دو و بعد از آن هم توسط صالحی صادر شد. در صورتی که برای تامین ۱۹۰ هزار سو، ما نیازمند دستکم ۴۸ هزار سانتریفیوژ نسل ۲ بودیم.
در همین دوره، علی اکبر صالحی، تیم همکاران شهید مصطفی احمدی روشن را از سازمان اخراج کرد و در توجیه آن مدعی شد که «هر سازمانی» از این تعدیلها و جابهجاییها دارد! او در همین مصاحبه اخیر هم باز با طعنه و تمسخر از «طلبههایی که ناگهان آیتالله العظمی شدند»، در اشاره به متخصصان اخراجشده گفت.
اما همین علی اکبر صالحی، در فروردین ۹۲، یعنی چند ماه قبلتر در گفتگویی تلویزیونی گفته بود شهید احمدی روشن و همکاران او هر کدام یک گوشه کار را گرفتهاند و مجموعه نطنز را سرپا کردهاند!
در گام بعدی، با دستور شخص صالحی، روند تکمیل نیروگاه آب سنگین اراک به طور کامل متوقف شد. باید توجه داشت که همه این اقدامات در همان هفتههای نخست روی کار آمدن صالحی صورت گرفت. به به عبارت دیگر، روند تعلیق و توقف برنامههای هستهای ایران، قبل از انعقاد رسمی هر توافقی، توسط صالحی کلید خورد.
روز ۳۰ دی ماه ۹۲ (۲۰ ژانویه ۲۰۱۴)، درست همزمان با آغاز رسمی اجرای توافق ژنو، یکی از دانشمندان برجسته هستهای که نقش کلیدی در «جهش هستهای» سالهای ۸۴ تا ۹۲ داشت (سالهایی که روحانی برای عدم تکرار آن قسم جلاله خورد)، کسی که مسوول تاسیسات هستهای نطنز بود، مدیر پروژه غنیسازی ۲۰ درصد و مدیر و موسس تاسیسات فردو بود، یعنی «مجید خوانساری» ، توسط شخص صالحی از کار برکنار شد و به عنوان یک عنصر «ناراحت» و «مسالهدار» و حتی «نفوذی» برچسب خورد و منزوی شد. این دانشمند هستهای، بعدتر یک کارگاه تولید ابزارآلات شبکه فاضلاب در یکی از شهرها راهاندازی کرد! احتمالا ایشان و همکاران ایشان جزو همان «طلبه» های مد نظر صالحی در این مصاحبه اخیر بوده است!
اما این دانشمند برجسته تنها اخراجی دوران آقای صالحی نبود. دهها شرکت مرتبط با صنایع هستهای تعطیل، و صدها کارشناس، متخصص و دانشمند هم یا بخش تعدیل و به جاهای بی ربط منتقل شدند، یا به بخش خصوصی(در حوزههای غیرمرتبط با تخصص ارزشمند خود) رفتند یا شوربختانه مهاجرت کردند.
با اینحال، صالحی هر بار اتهام اخراج متخصصانی را که بانی «جهش هستهای» ایران بودند، انکار کرده و مدعی شده که هیچ دانشمند هستهای در دوره او اخراج نشده است و حتی سازمان انرژی اتمی در اردیبهشت ۹۶ در این باره بیانیه داد و چنین مسالهای را تکذیب کرد.
اما در واکنش به این بیانیه، مهندس حسین آبنیکی، رئیس سابق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی در دولت دهم، درباره «هالوکاست نرم» دانشمندان هستهای در دوره ریاست آقای صالحی، توضیحاتی داد. او در ۷ اردیبهشت ۹۶ گفت:
" تیم مدیریت ارشد شرکتهای غنیسازی، سال ۹۲ از سازمان اخراج شدند. علاوه بر اینها مدیران میانی که با اینها در ارتباط بودند از جمله تیم همکاران شهید احمدی روشن را نیز از سازمان بیرون کردند. "
آبنیکی اضافه کرد که حتی شرکتهایی هم که در غنیسازی ۳/۵ و ۲۰ درصدی نقش داشتند تعطیل کردند. این مدیر سابق سازمان انرژی اتمی افزود:
"آقایان پاسخ دهند مسئول غنیسازی ۲۰ درصد نطنز الآن کجا کار میکند؟ در سازمان انرژی اتمی است یا آب و فاضلاب؟ جمعی که از سال ۸۳ تا ۹۲ برنامه هستهای کشور را پیش بردند الآن کجا هستند؟ خود من الآن در سازمان اوقاف مشاور هستم. یکی از مدیران ارشد غنیسازی الآن در یک شرکت کامپیوتری کوچک کار میکند. دو نفر از دوستان که تولید ماشینهای غنیسازی را برعهده داشتند الآن در پتروشیمی مشغول هستند. بسیاری دیگر از مدیران هم به همین سرنوشت گرفتار شدند. "
آبنیکی با تأکید بر اینکه بیانیه سازمان انرژی اتمی به هیچ وجه صحت ندارد، اظهار داشت:
روز ۱۱ آذر امسال، جواد کریمی قدوسی، عضو کمیسیون امنیت ملی، در جلسه علنی و در جریان بررسی جزئیات طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران، بعد از چند سال، یک افشاگری تکاندهنده انجام داد. قدوسی گفت:
" دولت و تیم مذاکرهکننده هستهای از خط قرمز مقام معظم رهبری عبور کردند این در حالی است که یکی از خط قرمزهای رهبر معظم انقلاب آن بود که غنیسازی در فردو متوقف نشود، ولی دولت و تیم مذاکره کننده از همه این خط قرمزها عبور کردند حتی یک قرمز را هم حفظ نکردند که به میتوانم به غنیسازی در سایت فردو اشاره کنم. "
وی افزود:
" بعد از اجرای پنج گام کاهش تعهدات برجامی ایران از سایت فردو بازدید کردیم و اعضای کمیسیون امنیت ملی دیدند که ۵۰ درصد سایت فردو جمعآوری شده و حتی اسکلتهای آن هم هوابرش زده بودند. "
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد:
"رئیس کمیسیون امنیت ملی تلفنی به من اعلام کرد دانشمندان هستهای اعلام کردند که حتی اسکلتهای فردو را هوابرش زدهاند و آن قسمت از سایت به یک میدان فوتسال تبدیل شده بود. "
قدوسی از قول یکی از مسوولان وقت سازمان گفت:
" یکی از مسئولین سازمان انرژی اتمی در آنجا بود و حسن روحانی به او زنگ زد و اعلام کرد که چرا اینها را جمع نمیکنید به بیرون بریزید؟ اگر کارگر ندارید و نیرو ندارید، بگویید ما از ریاست جمهوری کارگر برایت بفرستیم. "
آقای صالحی در ماجرای بتنریزی در قلب کالندریای راکتور آب سنگین اراک هم در دی ماه سال ۹۴، در گفتگو با سیمای جمهوری اسلامی، صراحتا گفته بود:
" مخزن فولادی رآکتور اراک با بتن پر میشود و نه محل قلب رآکتور آب سنگین. همچنین به علت رعایت مسائل ایمنی حتی اگر مخزن با بتن پر نشود امکان استفاده مجدد از این مخزن نیست زیرا استفاده دوباره از آن خطرات زیادی دارد.
صالحی در گفت و گوی مذکور در پاسخ به این پرسش که «تعهد ما درباره اراک برگشتپذیر نیست؟» گفته بود:
"بله، زیرا اگر مخزن را در بیاوریم حتی اگر آن مخزن سالم باشد به علت مسائل ایمنی نباید آن را دوباره بر سر جای خودش برگرداند بلکه باید مخزن جدید ساخت. "
اما رییس سازمان انرژی اتمی، دو سال بعد، در جریان رقابتهای انتخاباتی سال ۹۶ ریاست جمهوری، در دفاع از عملکرد هستهای روحانی، باز منتقدان را به دروغگویی متهم کرد و از اساس بتنریزی در راکتور اراک را تکذیب کرد!
و البته بهروز کمالوندی (سخنگوی آقای صالحی در انرژی اتمی که در روز ترور نماد صنعت هستهای کشور، شهید محسن فخریزاده، مدعی شد که همه دانشمندان هستهای ما سالم هستد!)، در فروردین ۹۸، در یک شعبدهبازی با کلمات، ادعای صالحی را نقض کرد و بالاخره تایید کرد که در کالندریای راکتور اراک بتن ریزی صورت گرفته، ولی در چاله راکتور نبوده، بلکه در لولهها بوده است! البته این اظهار نظر مشابه نظر عباس عراقچی درباره «نقض فاحش یا غیر فاحش» برجام بود که تا مدتها سوژه طنز شده بود.
[۱] https://www.mashreghnews.ir/news/۷۲۰۷۸۱