به گزارش حلقه وصل، نشست نقد و بررسی کتاب «حماسه حسینی» شهید مطهری با حضور محمدرضا سنگری رییس هیئت علمی بنیاد دعبل خزاعی و محمد اسفندیاری بهعنوان ناقدان کتاب، سهشنبه 14 دیماه در موسسه دعبل خزاعی برگزار شد.
«حماسه حسینی» مجموعهای مشتمل بر همه سخنرانیها و یادداشتهای استاد شهید آیت اللّه «مرتضی مطهری» درباره حادثه کربلا است. این کتاب در چاپهای اولیه در سه جلد انتشار یافت، ولی در چاپهای اخیر در دو مجلّد ارائه شده است. جلد اول این مجموعه شامل هفت فصل است. فصل اول با عنوان «حماسه حسینی»، مجموعه سه سخنرانی استاد شهید، تحت همین عنوان ایراد شده است. فصل دوم را سخنرانیهای استاد تحتعنوان «تحریفات در واقعه تاریخی کربلا» تشکیل میدهد.
«ماهیت قیام حسینی» عنوان فصل سوم این کتاب است و فصل چهارم را سخنرانی آن شهید بزرگوار پیرامون «تحلیل واقعه عاشورا» تشکیل میدهد. «شعارهای عاشورا» عنوان فصل پنجم این کتاب است. فصل ششم شامل هفت سخنرانی استاد شهید تحت عنوان «عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی» است. در این فصل، علاوه بر مورد بحث واقع شدن موضوع اصلی، «امر به معروف و نهی از منکر» مسائل اجتماعی و سیاسی روز نیز مطرح شده و «کارنامه مسلمین در قبال مسأله فلسطین» بررسی شده است.
«عنصر تبلیغ در نهضت حسینی» فصل هفتم این کتاب است که هفت سخنرانی استاد تحت همین عنوان را شامل میشود.جلد دوم مجموعه «حماسه حسینی» شامل نوشتهها و یادداشتهای استاد شهید آیت اللّه مرتضی مطهری در این باب است. این کتاب حاوی مطالبی است که استاد شهید به مرور ایام نگاشتهاند و هدف از این نگارش، یادداشت مطالب قابل توجه جهت مراجعات بعدی یا آمادگی برای سخنرانی بوده است. این مطالب از نظر اجمال و تفصیل متفاوت می باشند، به طوری که برخی از آن ها به صورت یک مقاله است و برخی دیگر چند سطری بیش نیست و در موارد اندکی، مطلب با اشاره بیان شده است.
در دوازدهمین نشست نقد و بررسی کتاب های عاشورایی به نقد کتاب حماسه حسینی پرداخته شد که مشروح مطالب عنوان شده به شرح ذیل است.
ویژگیهای کتاب «حماسه حسینی» شهید مطهری
محمدرضا سنگری در ابتدای این بحث، به ابعاد مختلف این کتاب اشاره کرد و گفت: این کتاب توسط شخصیت بزرگی همچون آیتالله شهید مطهری تالیف شده است که اهمیت آن را دو چندان میکند؛ همچنین پرداختن به زاویهای تازه در حماسه عاشورا و روشمندی آن در کنار دانشمندی به این کتاب ارزش داده است.
وی به روشمند بودن کتاب حماسه حسینی اشاره کرد و گفت: گاهی اوقات مجموعه سخنرانیها به سامان نیست و هنرمند مشخصی ندارد اما استاد مطهری برخلاف آن، بسیاری روشنمند بود و برای هر سخنرانی 30 ساعت مطالعه میکرد.
سنگری با بیان اینکه شهید مطهری در این کتاب شجاعانه به ستیز با تحریفات و بدعتها پرداخته است، گفت: شهید مطهری واقعه عاشورا را در این کتاب به گونهای، فتنه بزرگ عاشورا میخواند و به دنبال آن به تحریفات عاشورا که به قول امام علی(ع) مبدا همه فتنهها است، اشاره میکند .
رییس هیئت علمی بنیاد دعبل، با بیان اینکه استاد شهید مطهری در این کتاب به مباحثی بسیار قابل فهم پرداخته است، افزود: کتاب حماسه حسینی مانند، زبان فلسفه نیست که دیرفهم باشد بلکه مخاطبان میانه هم میتوانند از آن مطالب بهرهمند شوند.
سنگری به ویژگی دیگر این کتاب اشاره کرد و گفت: کتاب حماسه حسینی تکاملبخش مطالب پیش از آن است و همانند کتاب «الاحمر» و «لولو و المرجان» نقد و نظرهای افرادی همچون نعمتالله صالحی نجفآبادی، دکتر شریعتی و غیره را در برداشته است.
نعمتالله صالحی نجفآبادی اولین منتقد «حماسه حسینی»
رییس هیئت علمی بنیاد دعبل به اولین منتقد کتاب حماسه حسینی اشاره کرد و گفت: اولین نقد کتاب حماسه حسینی توسط نعمتالله صالحی نجفآبادی در سال 1379 تحت عنوان نقد بر کتاب حماسه حسینی صورت گرفت که صالحی در آن به تناقضها و اشکالات موجود در کتاب حماسه حسینی اشاره کرد.
سنگری با بیان اینکه برخی از مطالب این کتاب، سبب برانگیختن برخی مداحان و شعرا شده است، گفت: یکی از مسائل مطرح شده در این کتاب راجع به حضرت رقیه(س) و مربوط به عدم حضور حضرت لیلا و انکار سفر اسرای کربلا در اربعین اول و عروسی حضرت قاسم(ع) و حتی شعر محتشم است که مورد نقد زیاد قرار گرفته است.
اسفندیاری با بیان اینکه سالهای گذشته، امکان نقد کتابهای شهید مطهری فراهم نبود، اظهار کرد:جای امیدواری دارد که کتاب ارزشمندی همچون حماسه حسینی مورد نقد قرار میگیرد.
وی به تاثیرات نقد در جامعه اشاره کرد و گفت: «کانت» میگوید، همه باید تسلیم نقد شوند و هیچ چیزی فراتر از نقد نیست.امام صادق(ع) در حدیثی فرمود:( خداوند رحمت کند آن کس که عیبهایم را به من یادآوری میکند).
اسفندیاری کتاب حماسه حسینی را بسیار ارزنده و آموزنده دانست و گفت: اگر تمام نقدها را در مورد آن درست بدانیم از ارزش و اهمیت آن کاسته نخواهد شد.
وی به ویژگیهای این کتاب اشاره کرد و گفت: استاد مطهری عهدهدار ماهیتشناسی قیام امام حسین(ع)است و او نشان داد، قیام آن حضرت در جهت رسوا کردن حکومت اموی بوده است.
اسفندیاری اظهار کرد: شهید مطهری توانست امر به معروف و نهی از منکر را در نهضت امام حسین(ع) نمایان کند؛ برمبنای فقه سنتی، امر به معروف و نهی از منکر با نهضت حسینی سازگار نیست چرا که امر به معروف و نهی از منکر باید تاثیر گذار و دور از هر گونه ضرر جانی و مالی باشد؛ بر این اساس گذشتگان نمیتوانستند قیام را با امر به معروف تعریف کنند و آن را در تعارض با آن مقوله میدانستند.
وی با بیان اینکه امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی، سیاسی و اجتماعی بود، تصریح کرد: حضرت میخواست یک حکومت را امر به معروف کند، امر به معروف حضرت امر به فرادستان بود نه فرودستان.
ناقد کتاب حماسه حسینی با بیان اینکه استاد مطهری عهدهدار تحریفشناسی قیام عاشورا و ابداع کننده تحریفشناسی است، افزود: پیش از این کتاب، مواردی که بهصورت صریح به تحریف شناسی بپردازد، وجود نداشت و به نوعی استاد مطهری ابداع کننده تحریف شناسی در حماسه عاشوراست.
وی افزود: از جمله کارهای استاد مطهری، ارزش نهادن به کتابهای «لولو والمرجان» محدّث نوری بوده است چرا که اسناد محدث نوری به جز این کتاب بسیار ضعیف است و با تالیف کتاب حماسه حسینی، کتاب محدث نوری هم ارزش واقعی خود را نمایان کرد.
اسفندیاری با بیان اینکه نقش زنان در نهضت عاشورا از ویژگی های دیگر این کتاب است، گفت: شهید مطهری اعتقاد داشت در تاریخ اسلام، علاوه بر مردان، زنان نیز نقشآفرینی کردند و در این کتاب هم از نقش موثر زنان خصوصاً زینب کبری(س) اشاره داشته است.
وی ویژگی پنجم این کتاب را تحلیلی بودن آن برشمرد و گفت: اغلب کتب ما توصیفی و مقتلنگاری است اما استاد مطهری در این کتاب علاوه بر تاریخنگاری و تجزیه تاریخ به تحلیل تاریخی عاشورا پرداخته است.
محمد سنگری به واژه حماسه در این کتاب اشاره کرد و گفت: استاد شهید مطهری سوالی را تحت عنوان کربلا تراژدی است یا حماسه؟ در کتاب بیان کرده که اثبات می کند واقعه عاشورا علاوه بر بعد های عاطفی و مصائب به عنوان یک حماسه تعریف می شود.
رییس هیئت علمی بنیاد دعبل، با بیان اینکه حماسه حضرت اباعبدالله(ع) چند فرق عمده با دیگر حماسهها دارد، گفت: حماسههای دیگر، بیشتر برای توسعه و به نفع خود تلاش میکنند و محبوبیت آنان مقطعی و برای ملت و اقشار خاص بوده در حالی که شاید برای دیگران آن شخصیت منفور باشد در حالیکه شهید مطهری در این کتاب گفته حماسه عاشورا الهی است و به تقدسی بودن حماسه اشاره کرده است.
وی افزود: در حماسههای دیگر جهتگیری الهی منظور نیست بلکه آنها میخواهند از هویت قهرمان خودشان دفاع کنند اما در قیام سیدالشهدا(ع) جنبه قدسی آن بیان شده است.
سنگری با اشاره به تفاوت قهرمانهای اسطورهای و انسانی افزود: منطق قهرمانان اسطورهای عادی نیست و آنان همانند افراد خردورز، نیستند در حالیکه امام حسین (ع) یک منطق نیرومندی دارد که تَن را به دنبال خود میکشاند و به تعبیر استاد مطهری( ریختن خون امام حسین(ع) جریمه حقپرستی است و حقپرستی جریمه حماسه است)؛ این حماسه باعث بازسازی و خودباوری در جامعه شده و در پی آن جامعه تحقیر شده را احیا کرده است.
نقدهای موجود در کتاب حماسه حسینی
رییس هیئت علمی بنیاد دعبل با اشاره به کاستیهای موجود در کتاب شهید مطهری، اظهار کرد: یکی از اشکالات، تفاوتش با دیگر حماسههاست؛ همه شخصیتهای یک حماسه، نقص دارند مثلا رستم در برخی اوقات به نیرنگ پناه میبرد اما این نکته در حماسه حسینی که یک حماسه بینقص است بیان نشده است.
وی در این رابطه افزود: حماسهها فرا انسانی هستند؛ در اسطورهها ما با فرا انسانها مواجهیم که نمیشود همانند آنها شد. اما در حماسه حسینی ما با انسان فراتر برخورد داریم و آن را به عنوان یک اسوه و الگو قرار میدهیم. در روز عاشورا جنّیان به کمک حضرت امام حسین(ع) آمدند اما امام دست رد به سینه آنها زد تا یک حماسه انسانی رخ دهد.
رییس هیئت علمی بنیاد دعبل، عدم توجه به حماسه عرفانی عاشورا را از کاستی های این کتاب خواند و گفت: جایگاه حماسه عرفانی امام حسین(ع) در این کتاب مغفول مانده است.
اسفندیاری در تائید سخنان سنگری گفت: عرفان هیچگاه از امام حسین(ع) جدایی پذیر نیست همانطور که امام برای برپایی نماز از دشمن خود وقت میگیرد و ظهر حادثه نماز جماعت به پا می دارد نشانگر این است که سراسر وجود او عرفان است.
رییس هیئت علمی بنیاد دعبل با اشاره به اشکالات موجود در کتاب حماسه حسینی گفت: یکی از انتقادات موجود در این کتاب، در باب هدف امام است که شهیدمطهری به سخنی واحد نرسیده است.
وی افزود: شهید مطهری در جایی آورده؛ امام حسین(ع) خونی شدن صحنه عاشورا و تمام یارانش را میخواست در حالی که در جایی برعکس آن میگوید مثلا در صفحه 539 آورده امام درصدد به دست آوردن حکومت بود و یا در صفحه 547 میگوید امام میخواست زمام حکومت را در دست بگیرد در حالی که در جای دیگر گفته، امام هیچ وقت نمیخواست حکومت تشکیل دهد و این تناقضات در باب هدفگذاری وجود دارد.