سرویس سیاست حلقه وصل - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای حلقه وصل" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای حلقه وصل» همراه شوید.
*******
** چاره ای نیست، باید با ورزشکاران اسرائیلی مسابقه دهیم
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «با اسرائیلی ها مسابقه نده!» نوشت: «فدراسیون بینالمللی جودو به دلیل خودداری جودوکاران ایرانی از تقابل با رقبای اسرائیلی، جودوی ایران را به صورت موقت به حالت تعلیق درآورده و در نظر دارد این تعلیق را دائمی کند... فدراسیون بینالمللی جودو با اشاره به اینکه طرف ایرانی به مفاد منشور المپیک پایبند نبوده و دست به تبعیض در ورزش زده و سیاست را دخالت داده، تصمیم به تعلیق فعالیتهای جودو در ایران گرفت».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «حالا آن دادگاه هنوز برگزار و وضعیت جودو مشخص نشده، نمایندگان مجلس مادهای را تصویب کردهاند که میتواند به وخامت حال ورزش ایران سرعت بیشتری ببخشد. سهشنبه همین هفته و در شرایطی که مجلس دهم واپسین روزهایش را سپری میکند، بهارستانیها دو فوریت طرح 14مادهای علیه اقدامات خصمانه اسرائیل را به تصویب رساندهاند که یکی از این مادهها ممکن است در آیندهای نهچندان دور گریبان ورزش را بگیرد. موضوع به ماده یازدهم این طرح برمیگردد که در آن عنوان شده "برگزاری هرگونه مسابقه یا رقابت ورزشی اعم از رسمی یا تدارکاتی میان ورزشکاران و تیمهای ورزشی ایران با حریفان رژیم صهیونیستی ممنوع است".».
شرق در ادامه نوشت: «دادگاه جودو علیه ایران و پرونده شطرنجبازان از سوی دیگر، به اندازه کافی خطر چنین تصمیمات سیاسیای در ورزش را پررنگ کرده است...سه نفر از ورزشکاران ایرانی حاضرند در دادگاه علیه ایران شهادت دهند که به زور و تهدید از مقابله با ورزشکاران اسرائیلی سر باز زدهاند! سعید ملایی، وحید سرلک و محمد منصوری (مربی سعید ملایی) قرار است در دادگاه حکمیت ورزش در شهریور علیه مسئولان ایرانی شهادت دهند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد یا موضوعی مشابه در هر زمان دیگری رقم بخورد، آن وقت به این سادگی نمیتوان با این استدلال که چنین طرحی خواسته مردم است، از تعلیق کل ورزش ایران جلوگیری کرد».
در آذر 96، روزنامه اصلاح طلب همدلی در گزارشی با عنوان «می بازیم؛ چون سیاستمداران ما افسانه می بافند» نوشته بود: «ورزش تنها عرصهایست که باید با تمام قوا از آن سیاستزدایی و ایضا ایدئولوژیزدایی کرد... آنچه بدیهی است، این است که تا سیاستمداران ما به جای دیدن حقیقت، ره افسانه بزنند، خواهیم باخت؛ چه خودمان با میل و اراده و چه با دستور و بخشنامه؛ در همه میدانها... هنوز هیچکس در ایران نمیداند چه کسی دستور شرکت نکردن در مسابقاتی را که یک طرف آنها شرکتکننده یا شرکتکنندگانی از اسرائیل حضور دارند، داده است؟ هیچ سند رسمی در این زمینه در دست نیست».
جالب اینجاست که «تایمز اسرائیل» نیز چندی پیش در مطلبی مشابه نوشته بود: «ورزشکاران ایرانی که از رقابت با حریف اسرائیلی امتناع می کنند، قربانیان ایدئولوژی نفرت هستند»!
چندی پیش یکی از فعالین فضای مجازی در پاسخ به سهل اندیشی طیف تندروی اصلاح طلب درخصوص به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی در مسابقات ورزشی نوشت: «همین قاتلان محسن حججی که سرش را بریدند، همان تروریستهایی که هموطن من و تو را در ساختمان مجلس با زبان روزه به گلوله بستند، همانهایی که دخترک آن باغبان حرم امام خمینی (ره) را یتیم کردند، همینهایی که زنان و دختران مردم را به اسیری جنسی میبرند و در بازار برده فروشان حراج میزنند، همینهایی که در تهران و پاریس و لندن و بروکسل و ... به مردم غیرنظامی و بی گناه حمله میکنند، همین تروریستهای تکفیری که از همه جای دنیا در عراق و سوریه جمع شدهاند، شاید زورشان میرسید و دولت تشکیل میدادند».
این فعال فضای مجازی در ادامه نوشت: «این دولت بعد از چند دهه حتماً میتوانست تیم فوتبال هم تشکیل دهد؛ با حمایت اسپانسر سعودی و لابی آمریکایی عضو سازمان ملل و فدراسیون فوتبال هم میشد؛ آن وقت ما باید با برخی هموطنانمان که در سایهی امنیت حاصل از ایثار امثال محسن حججیها و از صدقه سر پول بیت المال مردم ایران به نان و نوایی رسیدهاند، میجنگیدیم و دعوا میکردیم که این دولت، جعلی و تروریستی است، این تیم فوتبال روی خونهای ریخته شده و ناموسهای هتک شدهی مردم بنا شده، محض "اخلاق" و "شرافت" با آنها بازی نکنید».
طیف تندروی اصلاح طلب به بهانه ورزش در پی تطهیر و ایجاد مشروعیت برای اسرائیل است. این در حالی است که هر روز روشنفکران غیرمسلمان، خوانندگان راک و هنرمندان غربی بیشتری به تحریم فزاینده این رژیم کودک کش، غاصب و جعلی می پیوندند.
«محمدرضا یزدانی خرم» رئیس اسبق فدراسیون کشتی چندی پیش گفته بود: «در گذشته وقتی قرعه ورزشکاران ما به نمایندههای رژیم صهیونیستی میخورد آنها راهش را بلد بودند. به پزشک مراجعه میکردند و نسخهای میگرفتند که توانایی انجام مبارزه ندارند. یا دستشان را گچ میگرفتند. الان هم راهحل فنی دارد اما توطئه برخی در داخل باعث شده مشکلاتی به وجود بیاید».
** در سیاست خارجه، دوست و دشمن معنا ندارد
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «در جهان معاصر راهبرد روابط خارجه مبتنی بر مفاهیم دشمن و دوست به هیچوجه کارآمد، کم هزینه، عملی و سودمند نخواهد بود. ایران میتواند در جهانی که مملو از دشمنان بالفعل و بالقوه است؛ در صلح، آرامش و امنیت زندگی کند. صلح و نه تقابل، راهکار کمهزینه و پایدار مقابله با دشمنان بالفعل و بالقوه است. عبارت صلح با دیگر کشورها حاکی از اقتدار و صداقت و تنش حاکی از ضعف و هراس یک کشور است، باید در تمام اتاقهای وزارت امور خارجه، نهادهای دفاعی و منازل دستاندرکاران مدیریت روابط خارجه، نصب شود».
چندی پیش روزنامه اصلاح طلب اعتماد با تاخیری حداقل ۴ ساله- از زمان امضای برجام- اذعان کرد که رویکرد دولت روحانی و وزارت خارجه به ریاست ظریف، با سیاست واقعگرایانه منطبق نیست و روابط بینالملل به گفتوگو و صلحخواهی تقلیل داده شده است و فاکتور بسیار مهمی به نام قدرت و اقتدار نادیده گرفته شده است.
«عباس عراقچی» معاون وزیر خارجه و نفر دوم تیم مذاکره کننده هسته ای در دولت روحانی نیز چندی پیش گفت «یکی از درس های برجام این بود که رویکرد مقاومت، بهتر از رویکرد فعلی دولت در سیاست خارجی جواب می دهد».
در دنیایی که قانون جنگل بر آن حاکم است، نشان دادن ضعف عواقب خطرناک و تاسف باری به دنبال دارد.
رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب تاکید کردند: «سردمداران نظام سلطه(از عزت جمهوری اسلامی ایران) نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملت ایران علاوه بر آمریکای جنایتکار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعهگر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملی خود، یک گام هم عقبنشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همهحال، عزت کشور و ملت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحتجویانه و البته از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با آن جز زیان مادی و معنوی محصولی نخواهد داشت».
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» بنا شده است. اما متاسفانه در دولت آقای روحانی در اهتمام به این سه اصل، قصور و تقصیرهای فراوانی رخ داد.
اساس و بنیان دولت آمریکا(چه جمهوری خواهان در کاخ سفید باشند و چه دموکرات ها) بر پایه غارتگری، جنایت، تروریسم و دیکتاتوری بنا شده است. قطعا مواجهه با این دولت تروریست از منظر صلح خواهی، خسارات بسیاری در پی خواهد داشت.
** کارنامه قالیباف، کابوس تمام نشدنیِ «بی کارنامه ها»
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «خداحافظی رسمی با سردار» نوشت: «تنها 13 روز زمان باقی است تا منتخبان دوره یازدهم مجلس ردای نمایندگی را به تن کرده و با حضور در صحن سبز ساختمان بهارستان، بر کرسیهایی تکیه بزنند که دستکم یکسوم ساکنان فعلیاش به لطف نظارت شورای نگهبان و البته تفسیر اعضایش از نظارت استصوابی، با مُهر رد صلاحیت بر کارنامهشان از رقابت در انتخاباتی بازماندند که هم میزان شرکتکنندگان در آن رکورد زد و هم رد صلاحیتهای شورای نگهبان. حالا اصولگرایان ماندهاند و کرسیهایی که برخی از آنها هم قدرت بیشتری دارند و هم اعتباری والاتر. از اینرو در روزهای اخیر رقابت درونجناحی آنان چنان افزایش یافته که نه در خفا که علنا و در شبکههای اجتماعی یکدیگر را متهم به خروج از دایره "انقلاب" کنند، همانند واکنش حامیان محمدباقر قالیباف پس از انتشار خبر ائتلاف اعضای جبهه پایداری و حزب موتلفه با حامیان محمود احمدینژاد، رییسجمهوری سابق ایران برای دستیابی به کرسی ریاست مجلس».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «عدمحضور قالیباف در آخرین نشست وفاق اصولگرایان زمانی جالبتر میشود که بدانید اولین مصوبه این نشست عدم کاندیداتوری رییس مجلس آینده در انتخابات ریاستجمهوری 1400 بوده و این یعنی از قرار معلوم شهردار اسبق تهران هنوز در ذهن و دلش گوشهچشمی به پاستور و ردای ریاستجمهوری دارد».
این روزها اخبار خوبی از منتخبان مردم در مجلس یازدهم به گوش می رسد. تشکیل فراکسیون های رسیدگی به مناطق محروم، حمایت از تولید داخلی و موارد مشابه دیگر در کنار دیدارهای منتخبان مردم با صاحبنظران، تولیدکننده ها، کارآفرینان و متخصصان حوزه های مختلف، این نوید را می دهد که مجلس یازدهم با تمام قوا در پی رسیدگی و رفع مشکلات مردم است.
این مسئله برای طیف اصلاح طلب بسیار نگران کننده است. رفوزه های مجلس دهم عصبانی هستند. عصبانی از اینکه ماجرای مقایسه کارنامه پربار قالیباف در شهرداری با کارنامه خالی اصلاح طلبان در شهرداری، قرار است یکبار دیگر در مقایسه کارنامه مجلس دهم با مجلس یازدهم تکرار شود.
برای همین این طیف در پی آن است تا با القای اختلاف میان منتخبان مردم در مجلس یازدهم، بر این بغض و عصبانیت و آشفتگی در اردوگاه اصلاحات مرهمی بگذارد.