سرویس سیاست حلقه وصل - «وبلاگ حلقه وصل» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی حلقه وصل همراه باشید.
***
جیببُری شهرداری از جیب تهرانیها؛ سازمان تعزیرات وارد شد
سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی از جریمه ۲۶ میلیارد تومانی شهرداری تهران به دلیل گرانفروشی اماکن ورزشی این نهاد خبر داد.
به گزارش ایسنا، آقای سیدیاسر رایگانی گفته است: با اعلام شکایت سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان و تولیدکنندگان از شورای شهر تهران مبنی بر گرانفروشی در بحث استفاده از اماکن ورزشی شهرداری تهران و همچنین افزایش نرخ عوارض ورود به محدوده طرح ترافیک در شعبه بدوی و تجدید نظر ما در استان تهران هر دو مورد برائت گرفتند که با اعتراض مجدد سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان و تولید کنندگان و ارجاع امر از طرف وزیر دادگستری و ریاست سازمان در شعبه ۴ عالی سازمان تعزیرات مجدد مورد بررسی قرار گرفت.
وی افزود: در بحث عوارض محدوده طرح ترافیک، مجدد ما شهرداری و شورای شهر تهران را برائت دادیم، اما در بحث استفاده گران و گرانفروشی در موضوع اماکن ورزشی شهرداری تهران مبلغ ۲۶ میلیارد تومان جریمه نقدی به میزان دو برابر تخلف انجام شده در مدت زمان مورد نظر سازمان حمایت رأی صادر شد.
سخنگوی سازمان تعزیرات گفت: این حکم قطعی و لازم الاجرا است و در حال حاضر در مرحله اجرای حکم است که انشاءالله جریمه وصول خواهد شد.[1]
*اسباب تأسف است که افرادی که از مردم رأی گرفتند تا کارآمدی و آسایش بیشتر را در دامان آنها بگذارند اما امروز خود به بلای جان تبدیل شده و در پیشاپیش مشکلات مردم و گرانیها، سلسله جنبانی میکنند.
این مسئله البته نیاز به اقتراح تحلیلگران و بحثهای گسترده دارد که چرا اصلاحطلبان در این حد از دشمنی با مردم قرار دارند که نه به امنیت آنها وقعی میگذارند (تأکید بر تکرار آبان 98 و سابقه فتنه 88) و نه از پاشیدن نمک به زخم آنها در مقولات اقتصادی واهمهای دارند.
برخی محافل تحلیلی پیش از این تأکید کردهاند که نشانههایی از عامدانه بودن برخی رفتارهای اصلاحطلبان در عصبانی کردن مردم وجود دارد.
محکومیت شهرداری تهران به دلیل گرانفروشی به مردم در حالی است که افرادی از داخل شورای شهر به طور روزمره و همچنان مشغول سیاهنمایی پیرامون دوران شهرداری قالیباف و تقلا برای پروندهسازی علیه دوران پیش از خود هستند.
آنها البته تاکنون حتی یک برگ سند نیز برای ادعای خود در چنته نداشتهاند و یکی از آنها نیز به دلیل همین دروغپردازیها علیه قالیباف به حبس و شلاق محکوم شد.
گفتنیست، رسوایی گرانفروشی شهرداری تهران به مردم در حالی است که پیروز حناچی، شهردار تهران، پیش از این رسما تأکید کرده بود که بایستی حق اعتراض خیابانی را برای مردم به رسمیت شناخت!
***
چرا مشکل اصلاحطلبان با قربانی کردن حزب کارگزاران حل نمیشود؟!
عبدالله ناصری، از فعالان اصلاحطلب و عضو شورای مشورتی اصلاحات در گفتوگو با جماران با بیان اینکه اظهارات سیاسی –اخیر- غلامحسین کرباسچی مبنای تحلیلی ندارد، گفت: متاسفانه عواطف و علقههای شخصی در نگاه دبیرکل حزب کارگزاران به مسائل بسیار نقش دارد. درباره اظهارات اخیر او و محمد قوچانی باید گفت که آن دو اصولا مسیر دیگری را در کارگزاران در پیش گرفته اند. اما از سوی دیگر به نظر می رسد که مشکل آقای کرباسچی بیشتر از آنکه دغدغهای حزبی باشد، مسأله ای شخصی است. به نظر می رسد که دلیل این گونه اظهارات از سوی کرباسچی به ماجرای بازداشت او در سال 77 بازمی گردد. گفته می شود آقای کرباسچی انتظار داشته که آقای خاتمی به خاطر بازداشت او از سمت خود استعفا دهد.
وی افزود: این روزها حرفی که آقای کرباسچی می زند با زبان ژورنالیسم از سوی محمد قوچانی تحریر می شود. این دو معتقدند که باید تحت هر شرایطی با اصحاب قدرت کنار آمد و با آنها کار کرد.[2]
*اظهارات ناصری ناظر به صحبتهای اخیر غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران است که انتقاداتی را از رویکرد سیاسی عارف و خاتمی در اردوگاه اصلاحات مطرح کرده و اینطور گفته بود که اگر کسی نمیتواند خوب کار کند باید برود.
پس از این انتقادات نیز سیلی از اظهاراتی شبیه به آنچه که ناصری در بالا گفته است روانه سمت کرباسچی و حزب کارگزاران شد و اگرچه حسین مرعشی در این رابطه اقدام به عذرخواهی کرد اما حواشی این رخداد همچنان ادامه دارد.
اصلاحطلبان ستادی در حملات خود به کارگزاران تأکید دارند که آنها میخواهند به هر قیمتی در ساختار نظام بمانند.
(انتقادی که البته در یک قضاوت عقلانی انتقاد درستی نیست و رویکرد تمام گروهها و رجال سیاسی بایستی همین باشد!)
علیرضا علویتبار نیز به تازگی در یادداشت تأکید کرد که کارگزاران در رویکرد خود موفق نخواهد شد![3]
در اینجا لازم به اشاره است که مشکلات بزرگ اردوگاه اصلاحات با به مذبح کشاندن حزب کارگزاران رفع نخواهد شد و از طرفی کارگزاران نیز به لحاظ ساختار سیاسی یکی از پیشرفتهترین محافل اصلاحطلب محسوب میشود که ریشخند آن مثل چاقو زدن به شکم خود میماند.
ضمن اینکه چپها با تحریم انتخابات مجلس یازدهم مرتکب یک انتحار سیاسی شدند که تا سالها بایستی تبعات آنرا پذیرا باشند. و این معضل هم با حمله به کارگزارانیهایی که معتقد به حضور در انتخابات بودند و این کار را هم کردند، رفع نمیشود.
***
سفیر ویژه رهبری را برای سازش با اعراب اعزام کنید!
محسن رنانی، استاد دانشگاه و از فعالان اصلاحطلب، اخیراً در یک مقاله مفصل، اقدام به انتشار یک مانیفست اعتراضی و جانبدارانه نسبت به اغتشاشات آبان 98 کرد.
مانیفستی که ما در 3 شماره گذشته مجموعه وبلاگ حلقه وصل، بخشهای ابتدایی و میانی آنرا در تیترهای زیر بررسی کردیم.
_ تصویر ایران در پایاننامههای جعلی میدان انقلاب
_ حاکمیت در برابر "تکرار آبان" توان مقاومت ندارد!
_ رنانی: ایدئولوژی نظام، دروازههای عقلانیت را مسدود میکند!
هماکنون نیز بخشهایی انتخابی از قسمت پایانی یادداشت رنانی که به زعم خود پیشنهاداتی برای یک مفهوم برساخته به نام "افقگشایی از سوی نظام در حوزههای مختلف" (با فرض در بن بست بودن نظام و عامالبلوی بودن جامعه!) مطرح کرده است را در اختیار مخاطبان میگذاریم:
1_ کاهش سهم نظامیان در شرکتهای بزرگ اقتصادی و شرکتهای حاضر در بورس به زیر 50 درصد و حرکت در مسیر کاهش حضور نظامیان در اقتصاد
انحلال و ادغام نهادهای بلاتکلیف مداخلهگر در حوزه اقتصاد (بنیادهای تعاون، نهادهای خصولتی، نهادهای اقتصادی وابسته به نظامیان و ...)
توقف تخصیص اعتبار از منابع بودجه عمومی به نهادهای غیرحاکمیتی (نهادهای فرهنگی غیرحکومتی و ....)
انتشار گزارش علمکرد نهادهای اقتصادی زیر نظر رهبری و سایر نهادهایی که تحت نظارت دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور نیستند.
2_ پذیرش و آغاز رسمی مذاکره به منظور حل مسائل فیمابین
پذیرش مرجعیت فلسطینیها
اعزام سفیر ویژه رهبری برای مذاکره با کشورهای عربی و اصلاح روابط منطقهای با این کشورها
3_ اعلام آشتی ملی برای وقایع پس از انتخابات ۸۸
پایان دادن به حصر سران جنبش سبز
انتخابات کاملا آزاد و تایید صلاحیت، تنها بر اساس نظر مراجع چهارگانه
جایگزینی کلیه اعضای روحانی شورای نگهبان با روحانیان جوان دارای ادبیات قابل فهم برای نسل جدید
برگزاری رفراندوم قانون اساسی به منظور اصلاح برخی مواد مورد اختلاف
ایجاد بستر قانونی و فضای باز و امنیت برای اعتراضات مردمی
4_ اعلام رسمی پایان دخالت در حوزه زندگی شخصی افراد
آشتی با چهرههای فرهنگی (سرمایه های نمادین) حوزه موسیقی و سینما و ادبیات که پیش از این از فعالیت آنها جلوگیری شده
*
گفتنیست، رنانی در بخش پایانی مانیفست اعتراضی خود مدعی شده "صبر اجتماعی رو به پایان است و کارآمدی نظام تدبیر به سرعت در حال سقوط."
او خواستار تشکیل شورای عالی افقگشایی ملی نیز شده است.[4]
*ما آنچه که رنانی بعنوان راهکار برای رفع مشکلات کشور نوشته است را به قضاوت مخاطبان محترم میگذاریم؟!
پیش از این، سعید حجاریان در یک یادداشت با محتوای مشابه نوشته بود: "اصلاحطلبی در این وضعیت (بروز اغتشاشات شبیه آبان) تعمداً دعواهای موجود در سطح پایین و بالای جامعه سیاسی را نادیده میانگارد و میانه را بهعنوان عرصه سیاستورزی برمیگزیند و ذیل این راهبرد شورایی از عقلای کشور را تشکیل خواهد داد تا در آن وخامت شرایط کشور ترسیم شود و ضمن روشن کردن قواعد بازی، راهکاری ملی برای نجات کشور عرضه شود. "[5]
ما در وبلاگ حلقه وصل از این تئوری حجاریان با عنوان "تشکیل شورای انقلاب" یاد کرده بودیم.
و اکنون این سؤالات را مطرح میکنیم که علت شباهت آنچه که حجاریان گفته با آنچه که رنانی در اقتفای او مطرح کرده چیست و چرا تئوریسینهای اصلاحات اولا اصرار دارند که شرایط کشور را رو به سقوط جلوه دهند و ثانیا چرا هرگز در مذمت سقوط یک نظام اسلامی چیزی نمیگویند؟!
آیا آنها قصد "تندیسسازی ذهنی" را دارند و میخواهند ضمن بزرگنمایی از مشکلات کشور، راه عجیب براندازی را در ذهن مخاطبان خود بگذارند؟
***
1_ https://www.isna.ir/news/99021510603/
2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1425364
3_ mshrgh.ir/1068702
4_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1422440
5_ mshrgh.ir/1042700