به گزارش حلقه وصل، در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، با توجه به اینکه اعضای انجمنهای اسلامی دانشگاهها و دانشجویان پیرو خط امام (ره)، مشغول مقابله با توطئههای جاسوسخانه آمریکا و یا عضویت در دستگاههای جهادی و خدمترسانی به مردم مستضعف بودند، گروهکهای تروریستی، دانشگاه را به عنوان محفلی برای پوشش تیم ترور انتخاب کرده بودند.
چشم طمع گروهکهای ترور و نفاق به دانشگاه و دانشجو
در واقع، گردانندگان گروهکهای نفاق و ترور که از انقلاب اسلامی مردم ایران خشمگین بودند، درصدد برآمدند امنیت مردم انقلابی ایران را مخدوش کنند و برای نیل به این هدف با توجه به اینکه در میان توده مردم پایگاهی نداشتند، لذا به دانشگاه روی آوردند تا با پوشش دانشجو، برای پیشبرد اغراض و اهداف شوم و تروریستی خود اقدام کنند.
البته قاطبه دانشجویان در همان اوایل پیروزی انقلاب، با آرمانهای متعالی امام راحل، پیمان بستند و انزجار خود را از افکار التقاطی و اعمال ضدانقلابی و تروریستی گروهکهای معاند نشان دادند؛ اما به هر ترتیب، سرکردگان و دستاندرکاران این گروهکها با سوء استفاده از بستر فراهم شده در دانشگاهها در اوایل پیروزی انقلاب و همچنین سرمشغولی دانشجویان پیرو خط امام (ره)، اقدام به جذب اندک افرادی منفعل و سستاراده کردند.
فضای دانشگاهی کشور در روزهای نخست انقلاب
شاید بهتر باشد برای آگاهی از حربه دشمنان جهت جذب جوانان و دانشجویان سادهلوح و خاماندیش، نگاهی به فضای دانشگاهی کشور در دو سال پایانی رژیم ستمشاهی و روزها و ماههای نخست پیروزی انقلاب اسلامی داشته باشیم.
موسیحقانی استاد دانشگاه و معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ ایران با اشاره به فضای دانشگاهها و محافل دانشگاهی در روزها و ماههای نخست پیروزی انقلاب اسلامی و سوءاستفادهای که گروهکهای معاند و مغرض از این فضا در جهت جذب جوانان سادهلوح و خاماندیش به عمل میآوردند، اظهار داشت: در دو سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، تحرکات ملموسی در دانشگاهها در جهت ضدیت با رژیم ستمشاهی وجود داشت و این تحرک و پویایی دانشجویان و دانشگاهیان مجال مناسبی برای جریانات فکری - عملیاتی مختلف جهت جذب نیرو و کادرسازی از بدنه دانشگاه و دانشجویان فراهم آورد. در این میان علاوه بر اعضای انجمنهای اسلامی که با شخصیتهای طراز اول انقلابی نظیر آیات بهشتی، مطهری، طالقانی، مهدویکنی و غیره مرتبط و نزدیک بودند؛ ردپای گروههای مارکسیستی و التقاطی نیز نمایان بود.
موضع متوهمانه چپگراها!
وی ادامه داد: مروجان تفکرات و خط مشی مارکسیستی در دانشگاهها از موضع کجاندیشانه و متوهمانهای با اسلام سرناسازگاری داشتند و آن موضع از این قرار بود که اسلام مکتب مبارزاتی نیست بلکه مکتب سازش است! لذا مارکسیستها از همان سالهای پایانی رژیم طاغوت، انگارههای ضداسلامی خود را با دستاویزهای مختلف عرضه میکردند تا مانع از جذب جوانان و پتانسیل نیروهای مستقر در دانشگاه به بدنه نیروهای انقلابی اسلامخواه شوند.
التقاطیها
حقانی تصریح کرد: در این میان، گروه سومی نیز وجود داشت و آن نیروهای التقاطی بودند که بعد از انشعاب و تغییر ایدئولوژی سازمان منافقین (مجاهدین خلق)، گسترش یافتند؛ اعضای این طیف در حیطه مبارزاتی، مشی مارکسیستها را قبول داشتند و در حوزه اعتقادی تا حدودی به نهضت آزادی و تفسیر این نهضت از اسلام نزدیک بودند.
پمپاژ تفکرات انحرافی و تروریستی در محیط دانشگاهی
معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ ایران، بیان داشت: علیایحال، فضای دانشگاهی کشور با تقسیمبندی فوقالذکر وارد مرحله و دوره پس از انقلاب اسلامی شد. پر واضح است که انقلاب اسلامی آزادی گستردهای را برای همه اقشار جامعه علیالخصوص دانشجویان و دانشگاهیان به ارمغان آورده بود؛ لذا گروهکهای معاند که رسوبات فکری پیش از انقلاب را در خود داشتند، بهترین فرصت را برای پمپاژ تفکرات انحرافی و تروریستی و ضدانقلابی و ضداسلامی خود در این محیط آزاد دانشگاهی یافتند و شروع به جذب نیرو و سمپات از میان دانشجویان کردند.
سوءاستفاده گروهکهای معاند از غیبت دانشجویان انقلابی که مشغول جهاد و خدمترسانی بودند
وی تصریح کرد: اقدامات گروهکهای معاند عمدتاً چپگرا در دانشگاهها در شرایطی بود که دانشجویان و نیروهای اسلامگرا و طرفدار انقلاب اسلامی در دوره ابتدایی انقلاب عمدتاً مشغول و سرگرم امور مربوط به سازندگی و محرومیتزدایی و یا مقابله با توطئهها و اقدامات ایذایی اشرار تجزیهطلب در حوالی مرزها بودند؛ لذا فصای دانشگاههای کشور به تصاحب گروهکهای چپگرا و معاند با انقلاب اسلامی درآمد و سرکردگان این گروهکها نیز در دانشگاهها با شعارهایی انحرافی و مغلوط نظیر «اسلام منهای روحانیت» و یا اینکه «اسلام مکتب مبارزه نیست»، شروع به جذب جوانان و دانشجویانی کردند که از عمق فکری و مطالعاتی بیبهره بودند و اسیر فضای تهییجی و احساسی میشدند؛ گروهکهای معاند چپگرا با همین حربه در جذب نیرو، محیط علمی دانشگاه را به اتاق جنگ و ستاد فرماندهی آشوب تبدیل کردند.
هدف قرار دادن شخصیتهای طراز اول انقلاب با جذب دانشجو
اما یکی از برنامههای گروهکهای معاند ضدانقلاب برای جذب دانشجویان به تیم ترور، هدف قرار دادن شخصیتهای طراز اول انقلاب بود؛ استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری که نظریهپرداز انقلاب اسلامی بود و این ایام مزین به نام و یاد این شهید گرانقدر است، توسط کوردلانی به شهادت رسید که عنوان دانشجو را یدک میکشیدند.
شهادت نظریهپرداز انقلاب اسلامی با فریب دانشجونمایان
استاد مطهری ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه سهشنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ در تاریکی شب و در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت میرسد و امام و امت اسلام در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو میروند.
اعضای تیم ترور استاد مطهری، اعضای گروهک فرقان بودند و اسامی آنها عبارت بود از محمدعلی بصیری (ضارب)، حمید نیکنام (مسئول تیم ترور) و وفا قاضیزاده (راننده). بصیری که با اسلحه رولور از فاصله دو تا سه متری به استاد مطهری شلیک کرد در یکی از دانشگاههای فیلیپین درس میخواند و اطلاعات دینی و عقیدتی کمی داشت. نیکنام در محله نارمک تهران، کتابفروشی داشت و قاضیزاده دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود.
تبارشناسی گروهک فرقان
گروهک فرقان که در استمرار گروهک منافقین بود، در سال ۱۳۵۶ به سرکردگی «اکبر گودرزی» فعالیت سازمانی خود را آغاز کرد. گروهک مذکور با پیروزی انقلاب اسلامی و اتکاء مردم انقلابی ایران به روحانیت، به آلت دست استکبار و تهماندههای رژیم فاسد پهلوی تبدیل شد و پس از آنکه در مقابله و محاجه تئوریک و ایدئولوژیک با روحانیون و انقلابیون ناکام ماند به ترور متوسل شد و در این بین برای تشکیل تیم ترور مانند سایر گروهکهای معاند نظیر منافقین، به دانشگاه و دانشجویان روی آورد که غالبا با دست رد دانشجویان مواجه میشد، اما اندک دانشجویانی که عمق فکری نداشته و دچار عارضه سفاهت و بلاهت بودند، جذب این گروهک و گروهکهای تررویستی مشابه شدند.
عزتالله مطهری (عزت شاهی) که از بازجویان اعضای گروهک فرقان پس از دستگیری بود، در رابطه با مشی فکری آنها میگوید: «سرکردگان این گروه، تحلیل و کار خود را به نام دین صورت میدادند و بچههای مذهبی را که جذب روحانیت نمیشدند، به سوی خود میکشیدند. آنها مصداق عینی خوارج بودند و مانند آنها فکر میکردند. افراد گروه به اکبر گودرزی میگفتند: امام!»
دانشجونمایان سادهلوح
در کتاب «مصلح بیدار» به نقل از اسدالله لاجوردی رئیس وقت زندان اوین آمده است: بچههایی که آلت دست اکبر گودرزی سرکرده گروهک فرقان شده بودند، بچههای سادهلوحی بودند. از جمله قاتل شهید مطهری وقتی میآید در زندان و واقعیات را میبیند، به شدت منقلب میشود. موقع اعدامش خانواده شهید آیتالله مطهری تشریف آورده بودند. در همان لحظات آخر بود که خانم آیتالله مطهری گفت: من به نوبه خود از تو میگذرم. همین گذشت این خانم در آن جوان اثرات عجیبی گذاشته بود و به کسانی که این طرز تفکر پوچ را به او القاء کرده بودند نفرین فرستاد.
ریزشهایی که حکایت از اغفال دانشجویان توسط گروهکهای تروریستی معاند داشت
حقانی با اشاره به روند ریزشی فراوان گروهکهای معاند و ارتباط این امر با جذب شدن نیروها در فضای هیجانی، بیان داشت: با مطالعه سیر عملکردی گروهکهای معاند و چپگرا که به اقدامات تروریستی علیه انقلاب اسلامی و مردم انقلابی ایران روی آوردند، متوجه میشویم که ریزشهای آنها بسیار زیاد بوده است؛ در واقع همان جوانان و دانشجویانی که در فضای احساسی و تهییجی، جذب این گروهکها شده بودند پس از مشاهده رفتار و مواضع ضدانقلابی و ضدمردمی این گروهها فوراً از ورطه و گرداب هولناک این گروهکها پای خود را بیرون میکشیدند و به دامن انقلاب اسلامی و مردم انقلابی میآمدند. سرکردگان همین گروهکها نیز که در ابتدای انقلاب شعارهای تند ضدامپریالیستی میدادند و روحانیون را متهم به سازش با استکبار و امپریالیسم میکردند، بعدها به دامن امپریالیسم و ارتجاع منطقهای پناهنده شدند.
فریبخوردگان گروهک فرقان جزو اولین افرادی بوند که به دامن انقلاب اسلامی بازگشتند
معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ ایران، تصریح کرد: در قضیه گروهک فرقان نیز که اعضای آن اقدام به ترور شخصیتهای انقلابی از جمله شهید مطهری کردند، ریزش نیروها بسیار زیاد بود و از قضا اعضای گروهک فرقان جزو اولین افرادی بودند که به دامن انقلاب اسلامی روی آوردند و از گروهک تروریستی فرقان اعلام برائت کردند چرا که رفتار ترویستمآبانه و ضدمردمی و ضداسلامی سرکردگان این گروهک را به وضوح مشاهده کردند و دریافتند که وقتی ملت ایران بواسطه دم مسیحایی حضرت امام (ره) به عنوان یک روحانی جامعالاطراف بر طواغیت و استکبار و امپریالیسم غلبه کرده است، شعار اسلام منهای روحانیت که سرکردگان فرقان سر میدهند تا چه حد بیمحتوا و کجاندیشانه است.
خسارتی که کشور از ناحیه دسیسه دشمن در جذب دانشجویان خاماندیش متحمل شد
حقانی بیان داشت: البته اگرچه اعضای گروهکهایی نظیر فرقان بواسطه فهم باطل بون این گروهکها و ایضاً رفتار خیرخواهانه و مصلحانه افرادی نظیر شهید لاجوردی به دامن انقلاب اسلامی بازگشتند اما نمیتوان کتمان کرد که دسیسه دشمنان انقلاب و خباثت سرکردگان گروهکهایی نظیر فرقان موجب جذب دانشجویان سادهلوح و خاماندیشی شد که با حماقت خود شخصیتهای وارسته و متفکری نظیر شهید مطهری را از انقلاب اسلامی گرفتند؛ شهید مطهری شخصیتی بود که وجودش منشاء خیر و تحول بود و با ایدهپردازیهایش برای انقلاب و کشور گرهگشایی میکرد اما توطئهای که دشمن بواسطه خاماندیشی معدود دانشجویان ترتیب داد، کشور و انقلاب ما را از وجود متفکران بزرگی چون شهید مطهری محروم کرد.
به هر روی تجربه ترور استاد شهید مرتضی مطهری که به گفته رهبر معظم انقلاب «عقبه تئوریک انقلاب بود» ثابت کرد در هر دورهای از تاریخ امکان استفاده از پوشش دانشجویی برای اقدامات تروریستی وجود دارد.