به گزارش حلقه وصل، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
علی صوفی وزیر دولت اصلاحات به خبر آنلاین گفت: کاهش مشارکت در انتخابات موضوع غیر منتظرهای نبود و از همان سال ۹۶ که اعتراضات به وضعیت اقتصادی و معیشتی شکل گرفت میشد حدس زد که وضعیت مشارکت در یازدهمین انتخابات مجلس با آنچه در ادوار قبل شاهدش بودیم متفاوت باشد. در حقیقت از سال ۹۶ مردم در اعتراضات علیه گرانی و اوضاع بد معیشتی شعار میدادند.
مشاور خاتمی در پاسخ این سؤال که چرا لیست اصلاحطلبان (با سرلیستی مجید انصاری) نتوانست برخلاف سال ۹۴ رأی بیاورد، به ضعف پایگاه رأی مستقل اصلاح طلبان اشاره کرد و گفت: در سال ۹۴ مردم در انتخابات مشارکت کردند و هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان با تمام نیرو وارد صحنه شدند. این بود که نرخ مشارکت افزایش پیدا کرد و آرا در یک فضای رقابتی متوجه دو لیست اصلاحطلب و اصولگرا شد. در آن انتخابات اصولگرایان همان رأی سنتی خودشان را داشتند که به هر حال قابل توجه است اما آن چیزی که سرنوشت انتخابات را مشخص کرد رأی اصلاحطلبان در کنار آرای خاکستری بود.
وی با اشاره به نارضایتی مردم گفت: آرا اصلاحطلبان به شدت پایین آمد. مثلاً آرای آقای محجوب با اینکه خانه کارگر یک آرای مشخصی دارد و باید در اینجا خودش را نشان میداد ولی مثلاً آرا آقای محجوب خیلی پایین آمده است. یعنی خانه کارگر هم در انتخابات با وجود اینکه کاندیداهای همیشگی خودش را داشت، اما کارگران به آنها رأی ندادند.
صوفی در بخش دیگری از این گفتوگو با وجود معرفی چند فهرست ۳۰ نفره از سوی گروههای اصلاحطلب و با حضور کسانی چون انصاری، محجوب، جلودارزاده، مقیمی، وکیلی و...) مدعی شد: اصلاحطلبان اصلاً لیست ندادند، اصل مسئله این است که اصلاحطلبان به این جمعبندی رسیدند که ما براساس راهبردی که اعلام کرده بودیم کاندیداهایمان، کاندیدای اصلاحطلب باشد و به هر تعداد هم کاندید اصلاحطلب داشته باشیم لیست میدهیم، اما اصلاً کاندید اصلاحطلبی برای ما نمانده که لیست بدهیم. بنابراین اصلاحطلبان کلاً کنار کشیدند.
اما یک عده احزاب اصلاحطلب وارد صحنه شدند که رنگ و بوی همان سال ۹۴ را بدهند یعنی در این صحنه انتخابات دو تفکر نمود یافت، یک تفکر اینکه مشارکت در انتخابات باید مشروط به حضور کاندیداهای اصلاحطلب باشد و یک تفکر هم همان حضور بیقید و شرط بود؛ یعنی به هر شکلی در انتخابات حضور پیدا کردن، یا به عبارتی حضور بیقید و شرط همان چیزی که ما در سال ۹۴ آن را اعلام کردیم و برای همین لیستی دادیم که از جنبههای اصلاحطلبی قابل توجیه نبود ولی به هر حال مجبور شدیم و با وجودی که کاندیداهای اصلاحطلبمان را رد صلاحیت کرده بودند آن لیست را معرفی کردیم.
او در ادامه آشفتهگویی، پا را فراتر گذاشته و با ادعای مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ گفت: رد صلاحیت آقای هاشمی در انتخابات ۹۲ یک نوع مهندسی انتخابات بوده و اینکه اصلاحطلبان را مجبور کردند که به حمایت از آقای روحانی غیراصلاحطلب تن دهند، این چیزی بوده که اینها آن را برگ برنده خود میدانستند. فکر نمیکردند که در این حد هم مردم به صحنه بیایند و از مورد حمایتهای اصلاحطلبان، حمایت کنند. آنها کار را تمام شده میدانستند و اینها را هم رقیب خودشان نمیدانستند یعنی حسن روحانی و آقای عارف را رقیب خودشان نمیدانستند.
ادعای اخیر صوفی در حالی است که هاشمی هرگز خود را اصلاحطلب نمیدانست و اصلاحطلبان هم او را اصلاحطلب نمیشمردند بلکه در گذشته از آن مرحوم بهعنوان عالیجناب سرخپوش قتلهای زنجیرهای یاد کرده بودند. صوفی توضیح نمیدهد که چرا در سال ۹۲ و ۹۶ از نامزدهای مدعی اصلاحطلبی مانند عارف و جهانگیری حمایت نکردند؟ آیا نامزد در صحنه انتخابات نداشتند یا پایگاه رای حداقلی برای حمایت از نامزد منسوب به طیف خود؟
وی با این حال در ادامه مدعی شده: سال ۱۴۰۰ هم ممکن است که اینها کمی سختتر عمل کنند و ریسک سال ۹۲ را هم نکنند، یعنی حتی اگر دکتر عارف هم کاندید شود ممکن است به شکلی عذر او را هم بخواهند. یا اگر آقای جهانگیری میخواهد کاندید شود به او اجازه ندهند. یادآور میشود صوفی چند ماه قبل ضمن گفتوگویی تصریح کرد که محبوبیت روحانی زیر ۱۰ درصد رسیده است.