سرویس حاشیه نگاری _ محمد مرشد: «فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفّس میکنیم؛ شما ناچار هوا را تنفّس میکنید، چه بخواهید، چه نخواهید؛ اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما؛ اگر این هوا کثیف باشد، آثار دیگری دارد. فرهنگ یک کشور مثل هوا است.»/ بیانات رهبر معظم انقلاب در نخستین روز سال 1393 در حرم مطهر رضوی
وضعیت فرهنگ این روزهای کشور مثل هوای شهرهای صنعتی و آلوده در وضعیت هشدار قرار دارد. انتشار بیحساب کتابهای مسئلهدار در آسمان نشر کشور به حدی رسیده که تنفس در هوای فرهنگ را برای همه گروههای سنی با مشکل مواجه کرده است. اما این وضعیت خطرناک تا کی ادامه خواهد داشت؟! و مسئولان حوزه نشر و متولیان این عرصه تا کی میخواهند با نادیدهگرفتن مسئولیت خود، نسبت به این وضعیت بیتفاوت باشند؟!
عمده نگاهها برای بهبود دادن به این وضعیت متوجه معاونت فرهنگی وزارت ارشاد است. جایی که وظیفه اصلی نظارتی در حوزه نشر را عهده دار است. در این یادداشت نگاهی به عملکرد متولیان حوزه کتاب در دو سال اخیر داریم.
یکم؛ نویسندگان سریع القلم و آغاز ماجرای ممیزی
بحث ممیزی در حوزه نشر و چگونگی انتشار آثار نویسندگان در دو دولت یازدهم نخستین بار توسط رییسجمهور و در یک مصاحبه تلویزیونی مطرح شد. حجتالاسلام روحانی در گزارش عملکرد صد روزه دولت گفت: «ما نویسندگان ممنوعالقلم را به نویسندگان سریعالقلم تبدیل کردهایم.»
این موضعگیری رییسجمهور انتقادات بسیاری را به همراه داشت. غیر از مسئولان سابق وزارت ارشاد در دولتهای نهم و دهم که ممنوعالقلمی نویسندگان در دورههای پیشین را به کلی منکر شدند، برخی از نویسندگان و فعالان فرهنگی نیز نسبت به این اظهارات رییسجمهور واکنش نشان دادند.
سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد نیز به طور تلویحی این موضوع را رد کرد و تاکید کرد در دورههای گذشته اعمال محدودیت برای نویسندگان و ناشران به صورت بخشنامهای و کتبی نبوده و به صورت شفاهی صورت میگرفته است.
دوم؛ تفویض حق ممیزی به ناشران!
اردیبهشتماه 93 بود که وزیر ارشاد باب تازهای در مبحث ممیزی و نظارت بر چاپ و نشر کتاب باز کرد و پیشنهاد کرد ممیزی کتاب به خود ناشران واگذار شود. علی جنتی وزیر ارشاد با بیان اینکه برخی از مجوزها در دو حوزه بزرگسال و کودک و نوجوان را میتوان به خود ناشران تفویض کرد، افزوده بود: «میتوان با تمهیدات لازم، چاپ کتاب از سوی برخی از ناشرانی را که سابقه تخلف ندارند و یا نهادها و شخصیتهایی که نیاز به ممیزی و نظارت وزارت ارشاد ندارند، به خود آنها سپرد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیشتر بر سیاستگذاری و برنامهریزی تمرکز کند.»
این موضع وزیرارشاد در مقطعی اتخاذ شد که مسئولان فرهنگی دولت یازدهم به بهانه بالا بودن حجم کتابها و ناشران توقیفی در دولت نهم و دهم در حال ایجاد ساز و کاری برای تسریعبخشی به فرآیند نظارتی خود بر حوزه نشر بودند.
معاون فرهنگی وزیر ارشاد در اینباره تصریح کرده بود: « طولانیشدن مدت زمان نظارت و بررسی کتابها در شان نظام جمهوری اسلامی ایران نیست.»
اما آنچه بیش از همه باعث سستشدن پایههای ممیزی در حوزه نشر و کتاب شد، سخنان رییسجمهور در افتتاحیه نمایشگاه کتاب سال گذشته بود. حسن روحانی در مراسم افتتاح نمایشگاه کتاب درباره ممیّزی پیش از انتشار کتاب گفت: «هیچکس در ممیزی، بالاتر از وجدان افکار عمومی نیست؛ آنها میدانند به استقبال چه کتابی بروند و چه کتابی را در انزوا قرار دهند. صاحبان فرهنگ ما نیاز به ارشاد و گشت ارشاد ندارند.»
سوم؛ کودتای نرم سریع القلمها
گرچه در ظاهر وزارت ارشاد موفق به اجراییکردن تفویض اختیارات خود در حوزه نظارت به ناشران و نویسندگان و حذف ممیزی نشد، اما در عمل آنچه خروجیهای سیستم نظراتی ارشاد نشان میدهند، تفاوت چندانی با تمایلات مدیران فرهنگی دولت یازدهم در این زمینه ندارد. فضای آلودهای که ناشی ازاباحهگری و سهلانگاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ارائه مجوزها به محصولات ناشران در دوسال اخیر بوده است.
چهرههای دینستیز و دینگریزی که تا پیش از این فرصت عرض اندام در فضای فرهنگی ایران اسلامی از آنان سلب شده بود، امروز به سریعالقلمانی تبدیل شدهاند که خودکشی، خیانت، رابطه نامشروع، الکل و مواد مخدر را شاهبیت مجموعه اشعار و رمانهای خود قرار داده اند.
در پایان بار دیگر باید بر این نکته تاکید داشت، که نباید از تاثیرات سیاست معیوب و نسنجیده ارشاد در حوزه نظارت در طول دو سال گذشته، چشمپوشی کرد. در حالی که یکی از مهمترین وظایف نهادهای نظارتی، حفظ و حراست از حریمهای اعتقادی، فکری و فرهنگی جامعه است. پریشانگویی ذهنهای بیمار نویسندگان روشنفکرنما و غزلسرایان پست مدرن، حریم پاک آسمان فرهنگ ایران اسلامی را به تیرگی کشاندهاند.