به گزارش حلقه وصل، « ابوالحسن موسوی طباطبایی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
سخنان بیمایه، سست و بیاساس علی شکوری راد دبیر کل حزب اتحاد ملت در تحلیل اغتشاشات اخیر و مصادره دنبه و روده این گوسفند مسروقه به نفع جریان مدعی اصلاحطلبی یا از سر جهالت بوده که در این صورت باید اظهار تأسف کرد و یا به جهت فریب افکار عمومی است که این دومی را باید امری طبیعی و مسبوق به ذهن دانست. وی در مصاحبه با خبرنگاری که در فضای مجازی منتشر شده مدعی میشود در جریان آشوبها و اغتشاشات اخیر، رأی اصلاحطلبان ریزش نکرده است!!!
وی در اثبات این مدعای مضحک از طریق آسمان و ریسمان بافتن و به شیوهای بسیار غلط و شاید هوشمند و سفسطه گرانه دلایلی مضحکتر میآورد.
وی مدعی میشود که:
- اعتراضات در حواشی شهرهای بزرگ و مناطقی که مردم از برخورداری مالی کمتری بهرهمند هستند اتفاق افتاده است.
- درحاشیه شهرها و مناطق محروم، مردم به طور سنتی و مناسکی رأی دادهاند یعنی همانطور که نماز میخوانده و روزه میگرفتند، برای رأی دادن نیز پای صندوقها میرفتهاند.
- این معترضان کسانی هستند که در آینده، در انتخابات شرکت نخواهند کرد.
- از آنجایی که این معترضان از اقشار ضعیف و محروم هستند، حامیان اصولگرایی محسوب میشوند. بنابر این به طور طبیعی آرای اصولگرایان دچار ریزش میشود. اما اصلاحطلبان زیانی ندیده یا خیلی کمتر دچار ریزش رای شدهاند!!!
این شیوه مضحک و تأسفآور در استدلال و نتیجهگیری، موضوع تازهای نیست بلکه سال هاست که از دهان مدعیان اصلاحطلبی، نمونههای آن را میشنویم. ما در اینجا به اختصار، سخنان نسنجیده و سراسر باطل شکوری راد را تشریح میکنیم. وی در ابتدا به شیوهای ماهرانه، اغتشاشات، فتنه، آتش سوزی و قتل هموطنان را «اعتراضات» نام مینهد و سپس آن را منسوب به حواشی شهرهای بزرگ و مناطق محروم میکند. اما واقعیت این است که آشوبگران با هدف ساقط کردن نظام، اغتشاشات را در مراکز شهرها و از طریق فلج کردن زندگی مردم و نابودی زیرساختهای شهری انجام دادند. تخریب اموال دولتی و عمومی، به آتش کشیدن بانکها و مغازهها، شعلهور ساختن مراکز خدماتی و خصوصی اتفاقاتی نبوده که در حاشیه شهرها رخ دهد. نگاهی به آمار مراکز آسیب دیده این مدعا را رد میکند.
اما انتساب اغتشاش به مردم محروم و مستضعف: هر چند در شروع امر، مردم در اعتراضی به حق به خیابانها آمدند ولی خیلی زود با توصیه مقام معظم رهبری، صفوف خود را از اغتشاشگران جدا کردند. پس اولا آن چه در خیابانها دیده شد اغتشاش و فتنه بود و نه اعتراض و همچنین این اعمال وحشیانه کار مردمی که سالها پای صندوقها آمده و به نظام رأی دادهاند نبوده است.
اما این که آقای شکوری راد رأی دادن مستضعفان و محرومان را مناسکی و سنتی میداند مقصودش چیست؟ آیا وی قصد دارد بگوید مردم سالها از روی عادت و نه درایت و تعقل پای صندوقهای رأی آمده و به نیتی فارغ از انگیزههای روشنفکری و لیبرالیسم رأی دادهاند؟! وی در اینجا چه چیزی را به استهزا میگیرد؟ مناسک و عبادات قشر محروم یا پایبندی آنها به سنتها را؟ یا رأی دادن و پای صندوق رای رفتنشان را؟
راستی مردم محروم و مستضعف چه جایگاهی در تفکرات اصلاحطلبی دارند؟ آیا میتوانند انسانهایی آزاد و مستقل به شمار آیند که از حقوق شهروندی برخوردارند؟ یا شاید در تفکر این قشر، آنان چون بردگان سیاهپوستی هستند که نباید با اشراف و مرفهین در یک تراز قرار بگیرند. معلوم نیست تا چه زمانی در مقابل اهانتهای سخیف، بیشرمانه و کثیف اصلاحطلبان به مردمی که امام راحل ولی نعمتان انقلابشان خواند باید سکوت کرد؟
اساسا قشر اصلاحطلب از خود بپرسند که دغدغه شان در این کشور چیست. چه ننگی بالاتر از رفتار اصلاحطلبان در مجلس ششم وجود دارد؟ آن زمان که هم قوه مجریه و هم مقننه در اختیارشان بود اما هیچگاه به موضوعات اساسی مانند معیشت مردم، تورم، اشتغال، مشکلات جوانان و صدها مشکل دیگر نپرداختند اما تا بخواهی بر سر مسائل پوچ در مجلس بر سر هم زدند و وقت و عمر مردم و بیتالمال کشور را تباه کردند و کار به جایی رسید که در مسئله بررسی قانون مطبوعات، رهبری مداخله کرد و به مباحث بیفایدهشان خاتمه داد. اما این بیخردان مست قدرت، عبرت نگرفتند بلکه بر سر موضوعی دیگر در مجلس بست نشستند و اعتصاب نمودند حتی از همان مجلس با کنگره آمریکا تماس گرفته از دشمن خونخوار استمداد کردند.
تاریخچه آلوده و پرونده سیاه جریان اصلاحطلبی مشحون از مسایل شرمآور و ننگ نشان است. همین الان اگر به لیست عریض و طویل فراریان جبهه اصلاحات در خارج از کشور نگاهی کنیم ماهیت و نفاق این جریان برایمان آشکار خواهد شد. آنان که نتوانستند در داخل کشور به اهداف ننگین خود برسند و به ناچار از کشورگریختند و اکنون در غرب به دریوزگی و بدبختی افتاده و مجبورند آنچه دشمن به آنها دیکته میکند تکرار کنند.
شکوری راد در قسمتی از ادعاهای سخیف خود اظهار میدارد این قشر(محروم) در انتخابات شرکت نخواهد کرد! اولا معلوم نیست مقصود وی دقیقا کیست اگر منظورش افراد اغتشاشگر و عناصر داعش صفتی است که کشتند و تخریب کردند و به آتش کشیدند که ما اینها را در شمار ملت خود نمیدانیم. اینها کسانی هستند که از سوی آمریکا، رژیم صهیونیستی و سعودی، آموزشهای بلند مدت دیده و منتظرند از کوچکترین آشوب در کشور بحرانهای بزرگ بسازند. این افراد، دشمنان بیرحمی هستند که به راحتی دست به خون هموطنان بیگناه ما میآلایند تا با پروژه کشته سازی، رژیم را متهم به کشتن ملت کنند. این عضو اردوگاه اصلاحات متأسفانه چشم بصیرتی ندارد تا موج خروشان ملت را در شهرهای مختلف و نیز در پایتخت ببیند که چگونه بساط آن راهزنان بیاصل و نسب را دو روزه برچیدند. آیا جمعیت انبوهی که خودجوش به خیابانها ریختند و اعمال ددمنشانه اغتشاشگران را محکوم کرده و بار دیگر از نظام و رهبری حمایت خود را اعلام داشتند از چه قشری بودند؟ شاید به زعم آقای شکوری راد، اغتشاشگران، مستضعفان و محرومان بودند و راهپیمایی کنندگان در شهرهای کشور، قشر مرفه و ثروتمند جامعه بودهاند!
آقای شکوری راد در ادعایی مضحکتر اظهار میدارد این معترضان که از طرفداران اصولگرایان بودهاند در انتخابات شرکت نخواهند کرد، در نتیجه آرای اصولگرایان ریزش پیدا میکند. اما جبهه اصلاحات که در جریانات اخیر اعتراضی نداشته است کما فی السابق پای صندوقهای رأی خواهد آمد و رأی خود را خواهد داد!!
تغافل علی شکوری راد از بیتدبیریهای دولت تدبیر و امید و خسارتهای بیشماری که در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به کشور وارد کرده و نقش اصلاحطلبان در روی کار آمدن این دولت و حمایتهای همه جانبه آنها از دولت روحانی و رسیدن محبوبیت رئیسجمهور و جریان حامی او به پایینترین نقطه ممکن، بسیار شگفت انگیز است. گویا وی این همه خرابی را در ریزش آرای جبهه اصلاحات دخیل نمیداند. اما واقعیت آن است موضوع تا اندازهای بحرانی شده که چهرههای معروفی که در انتخابات ریاست جمهوری، مردم را به رأی دادن به دولت تدبیر و امید تشویق میکردند، امروز گروه گروه با اظهار برائت و توبه و گاه با عذرخواهی از مردم از این جریان پر آسیب خارج میشوند.
همچنین سه برابر شدن ناگهانی بنزین بیهیچ مقدمه و بدون اقناع افکار عمومی و شوک عمیقی که این مسئله در جامعه ایجاد نمود را میتوان بر خرمن بیتدبیریهای دولت افزود. اما متأسفانه آقای شکوری راد هیچ اشارهای به این موضوع نداشته و ظاهرا این مطلب را در آرای ملت بیاثر دانسته است. به علاوه وی بدون اشاره به گرانی بنزین که علت اصلی اعتراض مردم و بهانه شورش اغتشاشگران بوده تنها با تحلیلی غلط و بیمایه از آن بهرهبرداری سیاسی کرده است. وی ابایی ندارد که حامیان اصلاحطلبی را قشر مرفه و سرمایهداران بخواند و ساحت این جریان غربگرا و لیبرال را مبرا از گرایش مردم محروم بداند.
در نگاه جریان اصلاحطلبی مردم فقط پلههایی هستند که میبایست پا بر فرقشان گذاشت و از آن بالا رفت. این نگاه تحقیرآمیز و سراسر موهن که از اندیشه متکبرانه اصلاحطلبان نشأت میگیرد ماهیت متفرعنانه آنها را آشکار میسازد. آنان که به شکلی آشکار با چند درصد قشر سرمایهدار جامعه دم خور و محشورند، عملا هیچ دغدغهای در موضوعات معیشتی قشر مستضعف ندارند. اصلاحات جریانی است بیگانه با فرهنگ این مرز و بوم و بدون درک انقلاب و اسلام که تنها در این میاندیشد با تکیه بر مسند قدرت، کشور را بیشتر به قهقرا برده و پای آمریکا را دوباره بر این خاک آغشته به خون شهدا باز کند اما این غافلان نمیدانند که «ملت ما هرگز به عقب باز نخواهد گشت».