سخنگوی حزب ندای ایرانیان، گفت: جبهه اصلاحات به مباحث اولیه انتخابات ورود کرده و موضوع در کمیتههای تخصصی در حال بررسی است، تلاش میکنیم تا لیستی از چهره های نسل دوم و سوم اصلاح طلبان در سراسر کشور راهی انتخابات شوند.
اصلاحطلبان با حملات شدید به قوانین و نمایندگان دستورالعمل به توپ بستن مجلس را اجرا میکنند.
وزیر راه دولت خاتمی در اظهاراتی عوامانه مدعی شد FATF موجب رونق اقتصاد و رفع فقر در کشور میشود.
روایت دروغ خبرنگار زن اصلاحطلبی که در مقابل رئیس جمهور از پلیس امنیت اخلاقی سخن گفته بود توسط اعضای این جریان برملا شد.
روزنامه شرق در مطلبی به سیاق گذشته اصلاحطلبان آرزو کرده که پزشکیان در نیویورک با رئیس جمهور آمریکا دیدار کند اما بر این موضوع معترف شده که بایدن در آینده این کشور سمتی ندارد و بر فرض محال اگر دیداری هم صورت گیرد تبلیغاتی و بدون نتیجه خواهد بود.
سوءاستفاده اصلاح طلبان از واژه وفاق، برای بازگشت به عرصه سیاسی ایران، آنهم بدون زمین گذاشتن کوله بار اشتباهاتشان، برای روشن بینان قبل از رای اعتماد مجلس مثل روز روشن بود.
گفتهاند که «در مثل مناقشه نیست» و راست گفتهاند چرا که مَثَل برای تقریب ذهن است. مثلاً وقتی گفته میشود شکل قله دماوند شبیه کله قند است، نباید تصور کرد که خاک آن مثل قند شیرین است! و یا اندازه آن به کوچکی کله قند است! و... با این توضیح ضروری به سراغ یک رخداد تاریخی میرویم.
عجیب این که اگر چه رئیسجمهور پس از انتخابات نه کنفرانس مطبوعاتی داشته و نه سخنی درباره برنامه اقتصادی و برنامه تعیین وزرا گفته، محمدجواد ظریف عملا در موارد بسیاری به جای رئیسجمهور حرف میزند و کارسازی میکند!
اختلافنظری که روز جمعه به صورت واضح آشکار شده چندین هفته است که در درون شورای راهبری در جریان است. این اختلاف در مقاطعی به قهر چهرههایی، چون آذری جهرمی، ابراهیم شیخ، محمد کبیری از شورا هم منجر شده است.
یک فعال اصلاحطلب از ساختار اصلاحطلبان که به نوعی در آن انحصار قدرت شکل گرفته انتقاد کرده و اصلاحطلبی را دچار خلصسازی و آپارتاید نسلی دانست.
تجربه سالهای سپری شده از ۲ خرداد ۱۳۷۶ تاکنون به وضوح نشان میدهد جریان تندرو اصلاحات، همان ضد انقلاب بالفعل (و حتی نه بالقوه) هستند که در بسترها و بزنگاههای لازم تقابل مطلق خود را با اصول و ثوابت منظومه گفتمانی انقلاب اسلامی نشان میدهند.
«بهجای روزنه گشایی باید معبرها را باز کرد»، این جمله را سخنگوی جبهه اصلاحات در یک نشست خبری گفته است. اشاره این عضو اصلاحات از معبر گشایی به بیانیه ۱۱۰ اصلاحطلب بازمیگردد که تحریم انتخابات را روی دیگر سکه تحریمهای اقتصادی خوانده بودند.
به نظر میرسد جریان میانهروی اصلاحات جهت بقای موثر خود در عرصه سیاسی - اجتماعی کشور، تصمیم به شالودهشکنی جریانی گرفته که طی ۲۶ سال اخیر توسط هسته افراطی اصلاحطلبان (ساختارشکنان) هدایت شده است.
روزنامه هممیهن میگوید فعالان اصلاحطلبی که با صدور بیانیه، از ارائه فهرست انتخاباتی توسط احزاب همسو حمایت کردند، عملا خلاف موضع رسمی جبهه اصلاحات رفتار کردند.
حزب اعتدال و توسعه به دنبال ائتلاف انتخاباتی با حزب کارگزاران، اعتماد ملی، ندای ایرانیان و خانه کارگر و طیف موسوم به اصولگرایان معتدل (نزدیک به علی لاریجانی و برخی نمایندگان ادوار مجلس) است و میخواهد آنها را به عنوان منتقد و مخالف دولت در انتخابات گرد آورد.
رسانههای پرتعداد اصلاحطلب که عملیات رسانهای گسترده و هماهنگی را اجرا میکنند، نشان دادهاند در زمانی که اصلاحطلبان عنان قدرت را در دست ندارند، حاضرند به هر بهایی رویکردی تخریبی را علیه جریان رقیب و حتی نظام دنبال کرده تا بدین ترتیب بر شکافهای ذهنی ایجاد شده ایستاده و بهرهبرداریهای سیاسی خود را انجام دهند.
طیف مدعی اصلاحات- اعتدال در حالی معترض ردصلاحیت روحانی شده که تعمد دارد کارنامه سیاه و خسارات هنگفت وی به کشور را کتمان کند و در تناقضی آشکار مدعی شود که «اختیارات نداریم».
روزنامه «کیهان» با انتشار چند پست در کانال تلگرام خود دلایل خود را برای بازگشت به این شبکه اجتماعی تشریح کرد.
رهبر انقلاب در سخنرانی نوروز سال 1400 فرمودند: «تقسیمهای غلط چپ و راست و امثال اینها را کنار بگذارید. آنچه مهم است آینده کشور است. البته سلیقهها مختلف است. اختلاف بینش سیاسی هست. [لکن] اینها باید وحدت ملی را به هم نزنند، یعنی آحاد ملت را در مقابل هم قرار ندهد، کشور را دوقطبی نکند.»
حالا که فصل انتخابات شده، برخی مدعیان اصلاح طلبی، قضاوت های سابق خود درباره روحانی را فراموش کرده و تبلیغاتچی او شده اند. اما راهی که روحانی می خواهد ادامه بدهد و آخر خط او کجاست؟