به گزارش حلقه وصل، به نظر می رسد با اعلام وزیر انرژی لبنان مبنی بر شروع عملیات حفاری اولین چاه اکتشافی نفت در این کشور، تحولات این کشور وارد مرحله جدیدی شده است.
چند روز پیش بود که ندا بستانی، وزیر انرژی لبنان از شروع عملیات حفاری اولین چاه اکتشافی نفت در این کشور در آبهای بندر بیروت در اواخر سال جاری میلادی خبر داد. وی هم چنین از رسیدن ادوات مربوط به عملیات حفاری اولین چاه اکتشافی نفت در بندر بیروت خبر داد.
اولین چاه نفت لبنان قرار است در آبهای شمالی بیروت و در فاصله سی کیلومتری از پایتخت لبنان حفر شود. حدود یک سال و نیم قبل ، لبنان با یک کنسرسیوم بین المللی شامل سه شرکت نفتی اینی ایتالیا ، توتالِ فرانسه، نواتیکِ روسیه قراردادی برای اکتشاف نفت و گاز در دو بلوک از ده بلوک نفتی اش امضا کرد.
۱۰ بلوک نفتی در آبهای ساحلی لبنان به مساحت تقریبی ۱۸ هزار کیلومتر مربع شناسایی شده است.
آمریکایی ها که نشان داده اند، بوی نفت آنها را به سمت کشورهای نفت خیز کشانده و هر جا سخن از نفت باشد نام آمریکا در آنجا نمایان می شود این روزها نسبت به اوضاع لبنان و سرنوشت مردم این کشور بسیار نگران شده اند. به تازگی، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا مدعی شده بود که مردم لبنان و عراق می خواهند کشور خود را از نفوذ ایران خلاص کنند!
این نگرانی آمریکایی ها نسبت به اوضاع لبنان آن هم در سایه اعلام زمان آغاز حفاری نخستین چاه اکتشافی نفت این کشور باعث شده تا گروه های مختلف لبنانی به ویژه حزب الله لبنان خطر موجود در این خصوص را به خوبی درک کنند به طوریکه علی دعموش، نایب رئیس شورای اجرایی حزب الله لبنان تاکید کرد که آمریکا و متحدانش می‌خواهند معادله سیاسی در لبنان را واژگون کنند و ساختار حکومت در این کشور به نفع خود آنها بازیابی شود. آمریکا خواهان روی کار آمدن دولتی است که تحت کنترل این کشور باشد و اولویت‌های سیاسی اش توسط آمریکا تعیین شود و برنامه‌های مورد نظر آمریکا را اجرا کند که شامل ترسیم مرزها مطابق میل اسرائیل و آغاز استخراج گاز و نفت به نفع شرکتهای آمریکایی و اسکان دائم آوارگان و هدف قرار دادن مقاومت و متحدانش و مسئله توان موشکی مقاومت می‌شود.
بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان آگاه می‌گویند تمام فشار امروز آمریکا بر لبنان اول برای خارج کردن حزب الله از قدرت است (تامین امنیت اسراییل) و دوم به دست گرفتن انحصاری نفت لبنان است. نکته جالب آنکه آمریکایی ها هم اکنون نیز در حال ساخت و آماده کردن دفاتر شرکتهای نفتی در منطقه عوکر در کنار سفارت آمریکا هستند.
سوریه جدیدترین قربانی راهزنی نفتی آمریکا به شمار می رود؛ دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که به دنبال بهره برداری انتخاباتی و مانور تبلیغاتی بر عملیات قتل ابوبکر البغدادی سرکرده تشکیلات داعش در سوریه بود در جریان یک کنفرانس خبری از قصد و نیت خود برای به غارت بردن منابع نفتی سوریه و مشخصا منابع نفتی و گازی در شرق دیر الزور پرده برداشت.
دونالد ترامپ در یک کنفرانس خبری در مورد عملیات نیروهای ویژه آمریکا و مرگ رهبر داعش، گفت: کاری که من قصد دارم انجام دهم شاید بستن قرارداد با اکسون موبیل یا هر شرکت بزرگ دیگر آمریکایی باشد تا به سوریه برود و این کار را درست انجام دهد و این ثروت را گسترش دهد.
در همین حال مارک اسپر وزیر دفاع آمریکا، بدون اشاره به نقش آشکار کشورش در خلق گروهک تکفیری تروریستی داعش در ادعائی مضحک مدعی شد: ماموریت ما درباره داعش هنوز پایان نیافته است. ما هنوز در کشورهای منطقه نیرو داریم تا به عملیات ضد تروریسم ادامه دهند. حضور ما (در سوریه) به دلیل محافظت از میادین نفتی است! نمی‌خواهیم این منبع مالی دوباره در اختیار داعش قرار بگیرد.
این سخنان مقام های آمریکایی نشان از آن دارد که واشنگتن این بار به بهانه آنکه مانع تسلط داعشی ها بر میادین نفتی سوریه شود وارد عمل شده و برای محافظت از این میادین نفتی در سوریه باقی خواهد ماند.
علاوه بر آمریکا، رژیم صهیونیستی نیز از شلوغی ها و نا آرامی های این روزهای لبنان بسیار خرسند است چرا که لبنان و رژیم صهیونیستی مناقشاتی بر سر مرزها و منابع نفتی و گازی با یکدیگر دارند و وقوع این ناآرامی ها باعث می شود تل آویو به راحتی اقدام به غارت منابع طبیعی لبنان کند.
رژیم صهیونیستی در حالت عادی به صورت روزانه اقدام به نقض حریم هوایی و زمینی و دریایی لبنان می کند چه رسد به آنکه اوضاع در این کشور ناآرام شده و مسئولان لبنانی تمام توان خود را برای بهبود اوضاع و آرام کردن شرایط به کار بگیرند و دیگر توجهی به مسائل منطقه ای و پیرامونی خود نخواهند داشت؛ مسأله ای که حزب الله بارها نسبت به آن هشدار داده است.
بدون شک نمی توان به ناآرامی های یکباره کشورهای نفت خیز خاورمیانه به ویژه در سایه مداخلات آمریکا به دیده مثبت نگریست چرا که تاریخ نشان داده است کشورهای دارای نفت همواره شاهد درگیری و تنش های داخلی بوده اند تا قدرتهای غربی که این ناآرامی ها را هدایت می کنند با خیال آسوده تری اقدام به غارت منابع نفتی آنها کنند؛ به ویژه آنکه آمریکا از زمان جنگ جهانی اول از طریق شرکت های نفتی خود نقش مهمی در استخراج نفت در کشورهای عربی ایفا می کند.
همین مسأله در خصوص عراق نیز صدق می کند. اساس لشکر کشی آمریکا به عراق و اشغال این کشور نه برای تحقق دموکراسی بلکه برای دزدین نفت آن بود چرا که نفت عراق قابلیت پالایش با هزینه های بسیار کمی را داشت و این برای آمریکا ایده آل بود. تفکرات مقامات آمریکایی به ویژه کارتر در سال ۱۹۸۰ بیانگر آن است که نفت حوزه خلیج فارس اهمیت استراتژیکی برای امنیت ملی آمریکا دارد و آمریکا از تمام امکانات خود از جمله امکانات نظامی برای تضمین منافع نفتی خود استفاده می کند.
در هر صورت باید گفت که به نظر می رسد مقصد جدید راهزنان نفتی آمریکایی بعد از سوریه، لبنان خواهد بود و طی روزهای آتی مقامات آمریکایی اظهار نظرهایی خاصی در خصوص تحولات این کشور مطرح کنند.