به گزارش حلقه وصل، در روزهای اخیر خبر حاشیههای حضور برخی بازیگران در اکران خصوصی فیلمها و جشنوارههای سینمایی به یکی از بحثهای داغ فضای مجازی تبدیل شد. همچنین در پی ادامهدار شدن ماجرای پوشش و رفتارهای خارج از عرف و هنجارشکن بعضی سلبریتیها، برخی از احضار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس خبر دادند و خبرهایی هم از تدوین آئیننامهای درباره پوشش و رفتار هنرمندان شنیده میشود. اما چند نکته در اینباره باید گفته شود: 1- با مطرح شدن این بحثها ممکن است دوباره عدهای مغالطه کرده و بگویند که آیا همه مسائل کشور حل شده و حالا مشکل ما پوشش و رفتار عجیب و غریب بازیگران است؟
جواب این است که کسی نگفته در کشور مشکل دیگری وجود ندارد، اما یک مثال ساده؛ فرض کنید که چند اندام و دستگاه بدن انسان دچار اختلال شوند، آیا قرار است که به بهانه درمان یکی از آنها، دیگری را به حال خود واگذاریم و بیتفاوت باشیم؟ جامعه نیز با هزار و یک مسئله روبهرو است. هر چند که بعضی مشکلات با یکدیگر ارتباط دارند و برخی از آنها مهمتر از برخی دیگر هستند، اما قرار نیست که مسائل فرهنگی با مسائل اقتصادی و یا مشکلات خانوادگی با مسائل نظامی و امنیتی درگیر شوند و ما گزینشی و به دلخواه خود با آنها روبهرو شویم.
2- عدهای با شیطنت رسانهای اینگونه وانمود میکنند که سازمان سینمایی میخواهد دست و پای بازیگران را ببندد و یا آنها را متحدالشکل کند. اما خیلی بچهگانه است که مسئله را تا این حد تنزل دهیم و مغالطه کنیم. توضیح اینکه اختیار و آزادی نعمتی است که خداوند به همه انسانها داده است و کسی هم نمیتواند آن را از انسانها سلب کند. هر چند که انسانها در پیشگاه الهی در برابر انتخاب خود مسئول هستند. اما برای این قدرت انتخاب و اختیار فردی، حتی در دنیای مادی ما نیز حدی متصور است. مثلاً در فعل و انفعالات اجتماعی به دلیل پارهای از مسائل میتوان آن را تضییق کرد. رانندگان دوست دارند که با سرعتگیر و یا چراغ قرمزی روبهرو نشوند، و یا با سرعت بالا برانند. در فضای شهری، مردم دوست دارند هرگونه که دلشان میخواهد خانه بسازند. اما آیا لزوماً میتوان به این اختیار آنها تحت هر شرایطی مجوز داد؟ یقیناً جواب خیر است. زیرا اول از همه خود مردم ضرر میکنند. سخن از زندگی اجتماعی به شکل امروزی است که محل تعارض انتخابهاست نه زندگی در پستو و یا بیابان.
واقعیت این است که سلبریتیها با این رفتارها و کارهای خود جامعه را به یک بیماری صعبالعلاج به نام خودنمایی و مشهور شدن به هر طریقی، سوق میدهند. دیگر جای تعجب ندارد که چرا امثال آن خواننده هتاک و بیمار، سر و صورت خود را با بوم نقاشی اشتباه میگیرد و با دلقکبازی و کارهای عجیب و غریب خود مردم را دعوت کند که بیایید رکورد کامنت اینستاگرام را جابهجا کنید!
اگر قرار است که بیماری و شهوت خودنمایی به جامعه سرایت کند، و مسئولان فرهنگی نیز سکوت کنند سنگ روی سنگ بند نمیشود.بنابراین نمیتوانیم بگوییم سلبریتیها در محیط اجتماعی آزادند هر رفتار و کرداری که دلشان خواست انجام دهند. یادمان باشد که وقتی یک سلبریتی مشهور میشود، همراه با این شهرت مسئولیتی نیز متوجه او خواهد شد. اگر کسی از آنها دوست دارد آزادتر باشد، میتواند در کنج خانه خود بنشیند و در محافل خانوادگی مانند بعضی از مردم هر طور که دلش میخواهد لباس بپوشد و سخن بگوید و رفتار غیرمعقول بجا آورد. کسی هم به خانهاش سرک نمیکشد تا ببیند مشغول چه کاری است؟
3- کسی نمیگوید که یک انسان باید به طرز ژولیده در بین مردم رفت و آمد کند اما از طرفی قرار هم نیست بهصورت خیلی نرم، شلختگی از نوع جدید و مدرن آن را در جامعه رواج دهیم. هنجارشکنی و رفتارهای غیرمعقول در سطح جامعه، برای مردم و مخصوصاًًً نوجوانان و جوانان دارای اثرات زیانبار فرهنگی و اجتماعی است. نمیتوان با مسامحه از کنار آن گذشت.
کف جامعه جای ناز و کرشمه و عشوهگری و فرش قرمز بازی نیست. حضور در محافل سینمایی نباید با سالنهای آرایش و نمایشگاههای مد و لباس خلط شود. بعضی اوقات در جشنوارهها و اکران فیلمها انسان تصور میکند که برخی از بازیگران به جای تماشای فیلم و حضور در بین مردم، فقط برای همین فرش قرمز آمدهاند و مستقیماً از مزون لباس و آرایشگاه دربستی گرفتهاند! این خود یک نوع تبلیغ قشریگری و سطحینگری در بین مردم است. آنها به جای آنکه مردم را به بارورکردن اندیشهها و زندگانی معقول دعوت کنند، گرا میدهند که اگر میخواهید دیده شوید نه از طریق فکر و اندیشه و قلم و رفتار مناسب در جامعه، بلکه از طریق خودنمایی و تبرج اقدام به این کار کنید. یعنی همه مردم را دعوت به یک مسابقهای میکنند که انتهایی برای آن متصور نیست. حتی این کارها برای صنف بازیگران و دنیای هنر نیز ضرر دارد. زیرا با ادامهدار شدن این روند، مبنای انتخاب بازیگران برای بازی در فیلمها، معیارهای ظاهری و حواشی است نه شایستگیها و مهارتهای فنی. هر چقدر که آنها خود را از دیگران متمایزتر و خاصتر نشان دهد بیشتر به چشم میآیند و بیشتر به آنها بازی داده میشود. در کنار اینها اظهارنظرهای شاذ را هم اضافه کنید. در بعد اجتماعی نیز فیلمی در گیشه پرفروش خواهد بود که بازیگران آن خاصتر بوده و حواشی بیشتری داشته باشند و چنین چیزی بر کیفیت، محتوا و اثرگذاری فیلمها تأثیر خواهد گذاشت. 4- یکی دیگر از رفتارهای غیرقابل قبول سلبریتیها در سطح جامعه و مخصوصاًًً در فضای مجازی این است که برخی از آنها از کوچکترین کارهای زندگی شخصی خود برای مردم عکس و فیلم میگیرند تا آنها هم ببینند. واقعاًً با این وضعیت معیشتی مردم- که اتفاقاً خود سلبریتیها هم در این وضعیت بهوجودآمده کم نقش ندارند- و با وجود اینکه در برخی مناطق کشور از جمله بعضی روستاها مردم در حسرت برطرف کردن ابتداییترین نیازهای خود هستند و توان مالی کافی ندارند، چه نیازی وجود دارد که آنها از سفرهای خارجی گرانقیمت و زندگی اشرافی خود که بعضاً حاصل پولهای زبانبسته همین مردم نیز است، خودنمایی کنند؟ اگر عدهای میگویند که اظهارنظر درباره رفتارهای هنجارشکن سلبریتیها دخالت در امور شخصی است- که سخنی به ظاهر زیبا اما کم عمق است-، پس چرا خود آنها این قدر امور شخصی خود را علنی میکنند؟ آیا میتوان در بعد اجتماعی کاری انجام داد و منتظر واکنش از سوی کسی نبود؟ 5- یک تناقض نیز در این میان وجود دارد و آن اینکه چرا برخی نهادها با برخی سلبریتیها مانند مردم رفتار نمیکنند و قوانین را فراموش میکنند؟ علاوه بر این، امروزه حتی آنها پا را از فضای حقیقی فراتر گذاشته و در فضای مجازی عکس و فیلمهای ساختارشکنانه از خود میگذارند تا این ساختارشکنیها در بین مردم عادی شود. مگر در زندگی امروز تفاوتی بین فضای مجازی و حقیقی وجود دارد؟ اگر نگوییم که فضای مجازی، حقیقیتر از فضای حقیقی است!