حلقه وصل: سه شنبه سی ام مهر ماه، محمد سرشار، مدیر شبکه کودک در توییتی خبر از اتمام پخش تبلیغات بازرگانی از این شبکه داد: «بنا به مصوبه شورای معاونان سازمان صدا و سیما و دستور معاون سیما، پخش آگهی های بازرگانی از شبکه کودک متوقف خواهد شد. الحمدلله رب العالمین. الحمدلله رب العالمین. الحمدلله رب العالمین. دیشب به دفتر دکتر میرباقری رفتم و از ایشان بابت صدور این دستور مهم تشکر کردم.»
خبری که بلافاصله با حمایت جمع از فعالان فرهنگی مواجه شد اما همان شب، مرتضی میرباقری معاون سیما این خبر را تکذیب کرد و از حذف تدریجی و نه یکباره تبلیغات از این شبکه خبر داد: «روند کم کردن تبلیغات در این شبکه همچنان ادامه دارد تا در بازه زمانی مشخص بتوانیم این تبلیغات را به تدریج از شبکه کودک حذف کنیم. شرایط سخت مالی و اقتصادی اجازه این کار را نمیدهد و امیدواریم با یاری نهادهای مسئول در این زمینه با سرعت بیشتری حرکت کنیم.»
ظاهرا مدیر شبکه کودک بدون یک دستور مکتوب و صرفا بر اساس جلسه ای که با معاونت سیما داشته است، چنین خبری را منتشر کرده است. افرادی که با شرایط سازمان صدا و سیما آشنا هستند، می دانند که این سازمان در بخش بازرگانی، به طور مستقل قراردادهای مدت دار انعقاد میکند و با یک سوپرمارکت معمولی تفاوت دارد که مثلا تا امروز تراکت های رستوران را در کیسه نایلون میگذاشته و از فردا دیگر چنین کاری را نکند. به نظر میرسد شتابزدگی محمد سرشار در انتشار مکالمه اش با معاونت سیما، بخشی از اختلاف نظری است که بخشی از مدیران فرهنگی و رسانه ای جبهه فرهنگی انقلاب با شیوه مدیریت فعلی سازمان صدا و سیما دارند.
محمد سرشار، که از سال 94 تا کنون مدیریت شبکه کودک- شامل شبکه پویا (مخصوص خردسالان) و نهال (ویژه کودکان تا 12 سال) - را بر عهده دارد، پیش از این نیز بارها منتقد پخش پیام بازرگانی از این شبکه بوده است. پخش پیام بازرگانی از شبکه های کودک و نوجوان یکی از فعالیت های اقتصادی است که در تمام دنیا در شبکه های تلویزیونی صورت میگیرد اما پخش تبلیغات از شبکه های تلویزیونی دنیا با شبکه کودک دو تفاوت مهم دارد: اول اینکه تبلیغات در شبکه های تلویزیونی مخصوص کودکان و نوجوانان در دنیا مانند نیکلودئون، مربوط به کالاهایی میشود که توسط این گروه های سنی استفاده می گردد. دوم اینکه تبلیغات در یک شبکه تلویزیونی، به لحاظ اقتصادی برای همان شبکه و مدیریت آن منافع اقتصادی دارد تا بتواند با ساخت برنامه های متنوع، مخاطب بیشتری جذب کند.
اما در وضعیت کنونی رسانه ملی که به نظر میرسد، نگرانی های اقتصادی مدیران آن به حفظ وجهه فرهنگی اش اولویت دارد، ماجرا متفاوت است. مدیران بازرگانی صدا و سیما به خوبی میدانند که مخاطب برنامه های کودک صرفا خردسالان و کودکان نیستند و اغلب مادران خانه دار و والدینی که نیمه دوم روز را در خانه با فرزندان خود میگذرانند نیز به اجبار یا با علاقه، مخاطب برنامه های این شبکه هستند و بدون شک با توجه به مخاطب بالای این شبکه، قیمت تبلیغات کالا نیز در آن متفاوت است. در نتیجه میزان تبلیغ یک کالا در شبکه کودک چندین برابر یک شبکه با مخاطب پایین مانند شبکه چهار یا امید است. در نتیجه مدیران بازرگانی، به دلیل منافع اقتصادی، کالاهایی که مصرف کنندگان آن بزرگسالان هستند مانند کرم دور چشم را نیز تبلیغ میکند. اتفاقی که البته به کودکان و خردسالان آسیبی نمیرساند اما اقدامی غیرمعمول و حتی غیراخلاقی است.
محمد سرشار بارها در انتقاد از پخش تبلیغات از شبکه کودک اعلام کرده بود: «انتخاب و تعیین زمان پخش برعهده اداره بازرگانی صداوسیماست. تبلیغات در قالب بستههایی به شبکهها ارسال میشود و از قبل مشخص میشود که در این تعداد دقیقه و این ساعتها پخش شوند و شبکه اجازه دخل و تصرف در این آگهیها را ندارد. اگر تخلفی هم در پخش انجام شود با آنها برخورد میشود.» (گفت وگوی محمد سرشار با تسنیم)
و با توجه به این موضوع، پخش شدن یا نشدن تبلیغات از شبکه ها، تغییری در وضعیت اقتصادی آن شبکه و منافع مالی اش ایجاد نخواهد کرد. چه تبلیغات بازرگانی پخش شود یا نشود، بوجه شبکه کودک تغییری نمیکند و همین باعث شده تا شبکه کودک، به جای تولید برنامه های مفرح و شاد و متنوع و همین طور ساخت سریال ها و انیمیشن های جذاب برای کودکان، صرفا یه یک پخش کننده عادی تبدیل شود. ابتدای تابستان، رئیس شبکه کودک با حضور در برنامه سلام صبح بخیر، برنامه های جدید این شبکه را اعلام کرد و با افتخار از پخش سریال انیمیشنی بچه رئیس برای کودکان گفت. انیمیشنی که اگرچه بسیار محبوب است اما ساخته شرکت دریم ورکس (شرکت تولید انیمیشن در امریکا) یکی از سه غول بزرگ تولید انیمیشن در دنیاست. این انیمیشن با تمرکز بر سبک زندگی امریکایی ساخته شده و پخش آن در خانه هایی که کودکان ایرانی نفس میکشند بدون شک از کرم دور چشم هم خطرناکتر است.
خطر وقتی جدی تر میشود که نگاهی به کنداکتور شبکه کودک بیندازیم تا عمق فاجعه را از نزدیک ببینیم. این شبکه در طول روز بارها انیمیشن های خارجی برای کودکان و خردسالان پخش میکند. کارشناسان فرهنگی حوزه کودک و نوجوان به خوبی می دانند که قهرمان سازی برای این گروه سنی از اولویت های فرهنگی است. مسئله ای که در نتیجه ساخت آثار نمایشی و سریال های تلویزیونی به وجود می آید و با تولید محصولات و کالاهای مختلفی، منافع اقتصادی بیشتری برای سازندگان این آثار به وجود می آورد. به همین دلیل است که در بازار لوازم التحریر ایران، کالاهایی که از تصاویر «مرد عنکبوتی»، «بن10»، «باب اسفنجی» و انیمیشن یخ زده استفاده میکنند، بیشترین فروش را دارد. با توجه به این شرایط به نظر میرسد مدیریت شبکه کودک باید بیشتر از همه به فکر ساخت آثاری با استفاده از کاراکترها و قهرمان های ایرانی باشد تا علاوه بر ترویج فرهنگ اسلامی ایرانی، منافع اقتصادی بیشتری برای تولید ملی به وجود بیاورد.
قطعا دست مدیر جوانی همچون سرشار در تولید برنامه های متنوع و سریال های کودک، به دلایل اقتصادی بسته است اما بعد از گذشت چهار سال از زمانی که ایشان مدیریت این شبکه را برعهده گرفته، اکنون زمان آن نیست تا در مقابل مافیای قدرتی که دلیل پخش آگهی از این شبکه را فشارهای مالی می داند، ایستاد؟ سازمانی که چند ده هزار کارمند دارد و بودجه چند میلیاردی سریالی مانند «عروس تاریکی» را به راحتی پرداخت میکند، توانایی تخصیص بودجه برای تولید یک سریال به شبکه کودک را ندارد؟