به گزارش حلقه وصل، برای صحت هر آنچه دونالد ترامپ میگوید نیاز به راستیآزمایی است، اما تنها در یک صورت دیگر نیازی به راستیآزمایی نیست و آن هم وقتی که ترامپ برای ادعاهایش، سراغ آمار و ارقامی میرود که از اساس نادرست است. میگویند وینستون چرچیل گفته است: «دو جور دروغ داریم؛ یکی دروغهای بیشرمانه و یکی هم ارائه آمار و ارقام.» هرچند زمانی که نخستوزیر بریتانیا این جمله را گفته، دونالد ترامپ وارد سیاست نشده بود ولی این گفته چرچیل بهترین توصیف برای فردی است که توانسته در 830 روز بیش از 10 هزار بار دروغگویی یا ادعاهای نادرست را بشکند.
بهعبارت بهتر دونالد ترامپ روزانه 12 دروغ با و بدون آمار و ارقام میگوید. رئیسجمهور آمریکا اخیرا نیز در مجمع عمومی سازمان ملل ادعاهایی کرده است که با واقعیت آمریکا بهویژه در حوزه اقتصاد همخوانی ندارد. ترامپ مدعی شده سیاستهای اقتصادی رشدگرایانهاش، میزان اشتغال داخلی در آمریکا را به بالاترین حد در نیم قرن گذشته رسانده است و در کمتر از سه سال، 6 میلیون آمریکایی به روند اشتغال اضافه شدهاند. او به این حد هم بسنده نکرده و گفته در همین سه سال توانسته 2.5 میلیون آمریکایی را هم از فقر خارج کند. حتی با فرض صحت دروغهای ترامپ، نه نظرسنجیها رشد محبوبیت او را نشان میدهند و نه مردم از وضعشان راضیترند و نه آمارهای اقتصادی این ادعا را همراهی میکنند. نظرسنجیهای منابع مستقل در آمریکا میگویند محبوبیت ترامپ طی ماههای اخیر به زیر ۴۰ درصد سقوط کرده و او در مقایسه با روسای جمهوری پیشین آمریکا در موضعی ضعیفتر برای انتخابات سال آینده قرار گرفته است.
همچنین براساس جدیدترین نظرسنجی که دانشگاه «کوینیپیاک» آمریکا منتشر کرده است، بیشتر مردم آمریکا معتقدند اقتصاد کشورشان در زمان دونالد ترامپ رو به وخامت رفته است. طبق این نظرسنجی که از سوی دانشگاه کوینیپیاک آمریکا انجام شده، ۳۷ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی گفتهاند اوضاع اقتصادی (در زمان ترامپ) بدتر شده است؛ این درحالی است که تنها ۳۱ درصد از شرکتکنندگان گفتهاند اوضاع (اقتصادی) بهتر شده است. اگر نخواهیم این نظرسنجیها را مبنایی برای دروغ بودن ادعاهای ترامپ در نظر بگیریم، آمار و ارقامی که نهادهای مالی در آمریکا منتشر میکنند، واقعیت اقتصاد این کشور در دوره ترامپ را به نمایش میگذارد.
یکی از وعدههای اصلی ترامپ در انتخابات سال 2016، کم کردن بدهی ملی و کسریهای تجاری آمریکا بود، اما برخلاف این ادعا، او بر بدهی 587 میلیارد دلاری آمریکا در سال 2016 به قدری افزوده است که کارشناسان پیشبینی کردهاند کسری فدرال در سالجاری میلادی به حدود یک تریلیون دلار برسد. سیاستهای اقتصادی ترامپ به رشد اقتصادی این کشور نیز ضربه سنگینی زده است. نمودارهای اقتصادی در آمریکا نشان میدهند رشد اقتصادی ایالات متحده آمریکا درحال کند شدن است. تحلیلگران اقتصادی، اجرای سیاست کاهش مالیات و جنگ تجاری با چین را دو مولفه تاثیرگذار بر کاهش رشد اقتصادی آمریکا میدانند. اما همهچیز به این مساله محدود نمیشود. عمده طرفداران دونالد ترامپ در انتخابات سال 2016، طبقات ضعیف و پاییندستی بودند که مورد بیمهری سیستم حاکم بر آمریکا قرار گرفته بودند؛ افرادی که به هر دلیل از درآمد متناسبی برخوردار نبودند و گمان میکردند سرمایه آمریکا در کشورهای دیگر تولید شغل کرده است. آنها به ترامپ رای دادند، زیرا مدعی بود «اول آمریکا» است.
سه سال پس از آن ایام، مدیران ارشد شرکتهای بزرگ آمریکایی در پایان نشستی که درباره وضعیت اقتصادی آمریکا داشتند، بیانیه نگرانکنندهای را منتشر کردند و در آن نوشتند که توزیع ناعادلانه درآمد و ثروت در این کشور بهحدی رسیده که جامعه آمریکا اکنون نیازمند اقدام فوری است. «بیزنس اینسایدر»، مرکز سرشماری آمریکا بهتازگی در گزارشی اعلام کرده ضریب جینی در این کشور که نشاندهنده شکاف طبقاتی است، در پایان سال ۲۰۱۸، به بالاترین رقم خود از سال ۱۹۶۷ میلادی رسیده است. براساس آخرین دادههای سرشماری، تعداد خانوادههایی که درآمد 15 هزار دلاری یا کمتر از آن دارند، به نسبت سال 2007 کاهش یافته است و در عوض تعداد خانوارهایی که سالانه درآمد بیش از 250 هزار دلار دریافت میکنند، 15درصد رشد داشته است. همین افزایش مداوم نابرابری در آمریکا- براساس آنچه رسانههای آمریکایی نوشتهاند- در رقابتهای ریاستجمهوری سال 2020 به موضوعی اساسی تبدیل شده است که نامزدهایی مانند برنی سندرز و الیزابت وارن خواستار وضع سنگینتر مالیات بر ثروت هستند. احتمالا امروز که این نوشته را میخوانید، 12 دروغ بر حجم دروغهای دونالد ترامپ افزوده شده و باید دید او چند دروغ درباره آمار و ارقام اقتصاد رویایی آمریکا میگوید.