به گزارش حلقه وصل، «محمدکاظم انبارلویی» در یادداشتی نوشت:
هشت سال جنگ تحمیلی و دفاع جوانان و مردمان پاکباخته ایران از سرزمین اسلامی و نوامیس این آب و خاک یک قطعه نورانی در تاریخ ایران و جهان است. ملت ما در این جنگ از میان ویرانیها، دردها، رنجهای جانکاه و تهدیدهای روزافزون دنیای کفر و استکبار ؛ فرصتهایی پدیدآوردهاند که در هیچ مقطع تاریخی نمیتوان سراغ آن را گرفت.
امام (ره) پس از پذیرش آتش بس با حزب بعث عراق جنگی را شروع کردند که ابعاد آن را در منطقه و جهان و فتوحات آن را شاهدیم. امام (ره) با پذیرش قطعنامه منافقین را به مهلکه مرصاد کشاند و صدام را گرفتار جنگ خلیجفارس کرد و او را گرفتار کسانی کرد که تشویقش کردند به ایران حمله کند. او توسط کسانی به دار آویخته شد که به او مقام سرداری حمله به ایران داده بودند.
امام خمینی (ره) دستاوردها و برکات دفاع مقدس را در چند جمله، سه ماه قبل از رحلت جانگداز خود در پیامی به شرح زیر فهرست کردند. این فهرست دقیقترین و منصفانهترین و واقعگرایانهترین تحلیل از نتایج و برکات هشت سال مقاومت جوانان این مرز و بوم است.
۱- ما در جنگ انقلاب خود را به سراسر جهان صادر کردیم.
۲- ما توانستیم مظلومیت خود و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت کنیم.
۳- ما در جنگ پرده تزویر از چهره جهانخواران کنار زدیم.
۴- ما در جنگ دوستان و دشمنان انقلاب را شناختیم.
۵- ما در جنگ به این نتیجه رسیدیم باید روی پای خود بایستیم.
۶- ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق وغرب را شکستیم.
۷- ما در جنگ ریشههای انقلاب پربار اسلامی را محکم کردیم.
۸- ما در جنگ حس برادری و وطندوستی را در نهاد یکایک مردم بارور کردیم.
۹- ما در جنگ به مردم جهان و منطقه نشان دادیم که علیه همه ابرقدرتها میتوان سالیان دراز مبارزه کرد.
۱۰- جنگ ما موجب شد تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند.
۱۱- صنایع نظامی ما در جنگ رشد کرد.
۱۲- استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.
و بعد فرمودند: «همه اینها از برکت خونهای پاک شهدای عزیز هشت سال نبرد بود ... جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست.(۱)
امام (ره) این مطالب را در پاسخ به شبهات لیبرالها که دستاورد هشت سال دفاع مقدس و پیروزیهای غرورانگیز جمهوری اسلامی را در این سالها زیر سؤال میبردند، فرمودند. امام (ره) در پیام پذیرش قطعنامه که در آن میتوان اقیانوسی از معارف را مشاهده کرد در تعظیم یاد شهیدان هشت سال دفاع مقدس فرمودند: «مسلم خون شهیدان؛ انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است.
خدا میداند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند کرد. همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد شد. خوشا آنانکه با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور، جان و سر باختند! خوشا به حال آنان که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!» (۲)
۳۰ سال است از بیان این مواضع نورانی میگذرد. ایران اسلامی به چنان اقتداری رسیده است که؛ دشمن جرئت نمیکند وجبی در زمین و آسمان و مرزهای آبی کشور حتی در ذهن خود به فکر تجاوز بیفتد. با اینکه این روزها شاهدیم چند سیلی محکم خوردهاند. اما مثل گرگ زوزه میکشند و حاضر نیستند وجبی جلو بیایند.
این قدرت از کجاها حاصل شده است؟ ما امروز با تکیه به چه نیرویی در برابر یک مشت آدمهای «ناتو» ایستادهایم. پنتاگون از چه میترسد که مدام به کاخ سفید هشدار میدهد دست را باید از روی ماشه برداشت!
بیتردید قدرت دفاعی جمهوری اسلامی امروز در آسمان بازدارندگی سیر و سلوک میکند. صدها هزار موشک در زمین و دریا پایگاههای دشمن را در منطقه هدف قرار داده است با کمترین توطئه دشمن، به صورت آتش به اختیار تا نابودی کامل عمل خواهد کرد. دهها هزار پهپاد در انواع و اندازههای مختلف هدفهای خود را قبل از هر تحرک دشمن خواهند زد. اما میخواهم بگویم دشمن شاید از این هم هراس نداشته باشد که دارد. دشمن از کسانی هراس دارد که پشت این سلاحها دست به ماشه آماده عملیات هستند. اینها چه کسانی هستند؟ اینها از نسل همان شهدایی هستند که امام (ره) از آنها در جای جای بیانیهها و سخنرانیها از عظمت روح و تعالی آنها یاد میکند و میفرماید: «وصیتنامههای این عزیزان را مطالعه کنید. ۵۰ سال عبادت کردید، خدا قبول کند. یک روز هم این وصیتنامهها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید ...»از میان دهها هزار وصیتنامه نورانی شهدا که دو کلمه آن را در برخی سنگ نبشتههای قبور آنها میتوان مشاهده کرد میتوان به دنیای شگفتانگیز و حیات غرورآمیز و خلوت بهجتانگیز آنها پی برد. در مزار شهدای قزوین در روی یک سنگ قبر شهیدی نوشته شده است؛ «مشتی خاک به پیشگاه خداوند متعال» در وصیتنامه این شهید مطالب مهمی نوشته شده اما این جمله به عنوان وصیت و خواسته او بوده که بر روی قبرش همین چند جمله نوشته شود و از نوشتن نام او بر مزارش پرهیز گردد.
کدامین عارف و صاحب نفس در عصر ما میتواند این چند کلمه را تفسیر کند. او به هنگامی که وصیتنامه را مینوشت؛ چه درکی از نسبت خود به هستی، به جهان طبیعت، به تاریخ و به انسانها داشته است.
یک جوان بیست و چند ساله در سیر و سلوک روحی خود در کدامین کهکشان نورانی عوالم تهذیب نفس سیر میکرده که به این چند کلمه رسیده است. او حتی از نوشتن کلمه «هدیه» پرهیز کرده است. یعنی ننوشته است؛ «مشتی خاک هدیه به پیشگاه خداوند متعال» او اصلاً در عوالم سیر وسلوک چیزی از خود در پیشگاه احدیت ندیده است که بر آن تکیه کند.دهها هزار شهید در سیر و سلوک خود در میان خاک و سنگ و شن سنگرها در سکوت مناجات خود با خدا به همین مرتبت رسیده بودند و صدایش را در نمیآوردند.این فقط مربوط به شهدای دفاع مقدس نیست. شهدای مدافع حرم همه پیشرفتهتر از این حال و هوا ظاهر شدند کافی است در وصیتنامه و زندگینامه شهید حججی و شهید حججیها غور و تأملی داشته باشیم.شهدا به پاسخهای دقیقی از «چیستی جهان:» و «کیستی خود» رسیده بودند. این را صاحبان کارتلها و تراستهای جهان نمیفهمند. ما راهی برای دریافت آن پاسخها نداریم مگر اینکه مرگ در راه خدا و شهادت در راه او را تجربه کنیم. شاید اگر مجالی برای شهدا پس از رفتن به عوالم دیگر بود به ما میگفتند:
چیستی در امتداد کیستی است یک قدم آن سوتر از ما نیستی است
ای عدم پرورده! لاحولی بگو از حدیث نیستی قولی بگو
هین بگو ملک جهان از آن کیست قبض جسم تو به دست جان کیست
این که اهل کل شیء هالکی هین بگو مستاجری یا مالکی
هینبنه این نفی را اثبات شو در حیات قائم بالذات شو
ای نبودن ! دست بودی را بگیر ای عدم قبض وجودی را بگیر
سرنوشتنهایی جنگ بین حق و باطل در آینده به دست کسانی است که در مکتب نورانی ۸ سال دفاع مقدس و ۵ سال نبرد نابرابر دفاع از حرم تمرین «مشق نظام جمع» کردهاند. اینها به فرمان آتش به اختیار منتظر لحظه موعود هستند. برای توقف آنها «هیچ توافق» و «هیچ مذاکره» ای کارگر نیست. خدا کند احمقها در کاخ سفید و کاخ الیزه و کاخ ملکه انگلیس کار دست سرمایهداری لجام گسیخته جهانی و صاحبان حرمسراها در دربارهای قارونهای عرب بدهند. آنوقت خواهند دید کسانی که هوس ایستادن در برای «دین» ما را کردهاند جوانان پاکباخته ایران و سراسر خطوط مقاومت در منطقه در برابر «دنیای» آنها خواهند ایستاد و چیزی از آن باقی نخواهند گذاشت.
پینوشتها:
(۱)- سوم اسفند ۱۳۶۷ – منشور روحانیت – صحیفه امام صفحه ۲۸۳
(۲) – ۲۹ تیر ۱۳۶۷ – قبول قطعنامه ۵۹۸ – صحیفه امام صفحه ۹۲ و ۹۳