
سرویس تلنگر _ مهدی نوروزی: فیلم «باباجون» نخستین فیلم به زبان فارسی سینمای رژیم اشغالگر قدس، اثر کارگردان ایرانیالاصل اسرائیلی، یووال دلشاد، ماه آینده در جشنواره فیلم تورنتو رونمایی خواهد شد و به همین بهانه، این فیلم مجددا سوژه خبری رسانههای معارض شده است.
یدک کشیدن لقب نخستین فیلم فارسی زبان سینمای اسرائیل باعث واکنش رسانههای ایران شده است!
کارگردان این فیلم که با بیبیسی مصاحبه کرده است، این فیلم را برداشتی آزاد از تجربیات دوران کودکی خود به عنوان فرزند یک خانواده مهاجر ایرانی ساکن سرزمینهای اشغالی معرفی میکند و بدون توجه به مشکلات اساسی فیلم که موجب وهن ایران است، معتقد است که یدک کشیدن لقب نخستین فیلم فارسی زبانِ سینمای اسرائیل باعث شده بعضی از رسانهها در ایران به ساخت این فیلم واکنش نشان بدهند.
دلشاد، کارگردان «باباجون» که با هزینه دولت رژیم صهیونیستی فیلم خود را تولید کرده است، میگوید به حساسیتهایی که کنار هم قرار گرفتن نام ایران و اسرائیل در نخستین فیلم بلند او ایجاد میکند آگاه است، اما «باباجون» را اثری کاملا شخصی به شمار میآورد.
فرهنگ ایران را خیلی بهتر از فرهنگ اسرائیلیام میشناسم!
سازنده اولین فیلم فارسیزبان رژیم صهیونیستی در ادامه مدعی میشود با بودجه این رژیم کودککش و بیفرهنگ، که دشمن ملت و فرهنگ ایران است، فیلمی در راستای فرهنگ کهن ایران ساخته است و در این خصوص به BBC میگوید: «من سیاست را به این ماجرا راه نمیدهم. برای من این فیلم، فیلمی است در مورد ریشههای خانوادگیام، فیلمی است به زبان پدر و مادرم و پدربزرگهایم. من این فرهنگ را خیلی بهتر از فرهنگ اسرائیلیام میشناسم و به پیشینهام افتخار میکنم، در نتیجه طبیعی است که در مورد آن فیلم بسازم.»
در ماجرای این فیلم خانواده ایرانی به صورتی نمایش داده میشود که در پایان فیلم، مخاطبان از خانواده و به خصوص فرهنگ ایران متنفر شوند. شخصیت نخست این فیلم، موتی پسری است ۱۴ ساله که علاقه به سرهم کردن قطعات اوراق شده ماشینها دارد، ولی از او انتظار میرود به حرفه خانوادگی بپیوندد و در مزرعه پرورش بوقلمونی که پدر بزرگش سالها پیش و در بدو مهاجرت بنیان گذاشته٬ کار کند. برای پدر و پدربزرگ، این سرکشی حکم اعلام جنگ را دارد.
جالب است بدانید دلشاد که ادعا دارد فیلمش سیاسی نیست، در انتخاب بازیگر از دو بازیگر ایرانی-آمریکایی که پیشتر در سریال Homeland و فیلم سنگسار ثریا (از فیلمهای سیاسی و مخالف فرهنگ اسلامی - ایرانی) در کنار هم ظاهر شده بودند، استفاده کرده است.
این کارگردان معارض که به جز این دو بازیگر و ویس الیوت صفوی - بازیگر نقش مادر موتی- برای بقیه نقشها نابازیگرانی از منطقه روستای پدری خودش استفاده کرده است، طوری وانمود میکند که داستان فیلمش کاملا مطابق با فرهنگ ایران است و به BBC میگوید: «ترجیح میدهم به جای انتخاب بهترین بازیگر، کسی را انتخاب کنم که حس و تجربه زندگیاش به شخصیت مورد نظرم نزدیک باشد. وقتی من نوید [نگهبان]، پدربزرگ یا پسرک فیلم را در موقعیتی قرار میدادم، این موقعیت آنقدر به تجربه فرهنگی و شخصی آنها، آنچه در رفتار پدرانشان دیده بودند نزدیک بود که حتی لازم نبود کلامی حرف بزنند، همه چیز خود به خود سر جایش قرار میگرفت.»
پدر و پدربزرگ با تحکم و خشونت عرصه را به قهرمان فیلم تنگ میکنند
باباجون که شخصیتی بزرگ، دوستداشتنی و قابل احترام برای ایرانیان است، در این فیلم سیاه، بهگونهای نامناسب و سیاه معرفی میشود؛ کسی که بیش از هرکسی به پسرش فشار میآورد تا فرزند نوجوانش را وادار به آموختنِ حرفه خانوادگی کند، و کارگردان فیلم هم به این نکته اذعان دارد و میگوید: «اگرچه پدر و پدربزرگ با تحکم و خشونت عرصه را به قهرمان فیلم تنگ میکنند، اما کارگردان میگوید این شخصیتها را سیاه و تکبعدی نمیبیند و به خوبی میتواند دلیل رفتار آنها را بفهمد».
دلشاد که میداند با این فیلم ایجاد تنفر نسبت به پدران ایرانی کرده، با سیاهنمایی از سفر یهودیان ایران به سرزمینهای اشغالی که به خواست خود به سرزمینهای اشغالی قدس فرار کردهاند، میگوید: «موقع نوشتن فیلمنامه، دلم نمیخواست بیننده از هیچکدام از شخصیتهای فیلمم متنفر شود. دوست داشتم بیننده شخصیتها را درک کند، طوری که حتی بتواند خودش را جای پدربزرگ فیلم بگذارد؛ کسی که در ایران سالها در یک مزرعه بوقلمون کار کرده و عزت و احترامی برای خودش داشته و بعد با دست خالی به کشوری بیگانه مهاجرت کرده است».
ایرانی بودن در اسرائیل بر خلاف اروپایی بودن باعث افتخار و شأن اجتماعی به شمار نمیآید
این کارگردان به مظلومنمایی مردم پناهنده به رژیم صهیونیستی که با وعدههای مالی به سرزمینهای اشغالی رفتهاند، میپردازد و میگوید: «در آن دوران ایرانی بودن در اسرائیل - برخلاف مثلا اروپایی بودن- چندان باعث افتخار و شأن اجتماعی به شمار نمیآمد. در چنین شرایط سختی باباجون از هیچ شروع کرد به ساختن تنها چیزی که بلد بود: یک مزرعه بوقلمون. و خیلی وقتها والدین به گذشته چنگ میزنند، زیرا حس میکنند چیزی جز آن برایشان باقی نمانده است».
یکی از مدیران دو شرکت اسرائیلی Metro Communications و United King Films که تهیهکنندگی این فیلم را برعهده داشتند، از آنجا که به سیاسی بودن و ضدفرهنگی بودن فیلمشان واقفند، در مصاحبهای ابراز امیدواری کرده بود مردم ایران هم بتوانند «باباجون» را ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند؛ حتی اگر مقامات ایرانی تصمیم بگیرند آن را ممنوع کنند.
دلشاد در گفتوگویش با بیبیسی ضمن اعتراف به تمسخر فرهنگ ایران توسط رژیم صهیونیستی، باز در ادعایی از نشان دادن فرهنگ ایران با بودجه دولت تمسخرکننده فرهنگ ایران سخن میگوید، وی بیان داشت: تا اینجای کار واکنش ایرانیهای ساکن اسرائیل برایم بسیار دلگرم کننده بوده و چند نفر از آنها که فیلم را دیده بودند به سراغم آمدند و با چشمهای نمناک گفتند در یکی دو دههای که در این کشور زندگی میکنیم، این اولین باری است که فرهنگ ما به شکلی محترمانه به تصویر کشیده میشود. خب، اینجا خیلی وقتها در رسانهها لهجه فارسی-عبری برای خنده و تمسخر بکار میرود. من میخواهم فرهنگ بینظیر ایران را نشان بدهم».
کارگردان فیلم باباجون بیش از هر چیز مشتاق است بداند مردم ایران در مورد فیلمش چه فکر میکنند
رسانه معارض وابسته به روباه پیر در ادامه به آمار ۳۵۰ هزار نفری یهودیان ایرانیالاصل در سرزمینهای اشغالی توسط رژیم صهیونیستی اشاره میکند و میگوید: «کارگردان باباجون انتظار دارد موضوع فیلمش کنجکاوی مردم اسرائیل را برانگیزد و آنها را به دیدن فیلم ترغیب کند، اما میگوید بیش و پیش از هر چیز مشتاق است بداند مردم در ایران در مورد فیلمش چه فکر میکنند».
کارگردان فیلم باباجون معتقد است، فیلم نه از یک زاویه دید اسرائیلی، که از نگاه یک خانواده ایرانی در اسرائیل روایت میشود، در نتیجه نگاهی همدلانه به فرهنگ ایران دارد. به همین خاطر فکر میکنم مخاطبان ایرانی بتوانند تصویر خود را در آن ببیند.
جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو از ده تا بیست سپتامبر در شهر تورنتو برگزار خواهد شد و در کنار باباجون در بخش سینمای جهان ۵۹ فیلم دیگر نیز به نمایش در میآید که تماشاگران از میان آنها بهترینها را انتخاب خواهند کرد.