رهبر انقلاب امروز در دیدار دانش آموزان درباره جنایات صهیونیستها در غزه فرمودند: باید بمباران غزه فوراً قطع شود و راه صدور نفت و ارزاق به رژیم صهیونیستی بسته شود.
داوود طالقانی گفت: آن متفکران و روشنفکرانی که در اغتشاشات ۱۴٠۱ به نفع آشوب خیابانی در ایران بیانیه میدادند، در قبال جنایات صهیونیستها یا به کلی سکوت اختیار کردند یا اگر بخواهند حرفی بزنند ظالم و مظلوم را باهم انکار میکنند.
روزنامه شرق در یادداشتی نوشته: دل مردم ایران از فجایع غزه خون است، اما آگاهانه آن را بروز عمومی نمیدهند، چراکه به تجربه دریافتهاند احتمال برداشت و استفاده جناحی از آن وجود دارد.
شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» شعاری سطحی و بیپایه است. اگر قرار بود که اکثریت مردم ایران و همچنین حاکمیت در ایران، قائل به این شعار بودند، ما قطعا باید در خیابانهای تهران و همدان و کرمانشاه و... به صورت مستمر و در روندی پرخسارت با تروریستهای تکفیری داعشی میجنگیدیم.
کمتر از ظلم مردم به مردم و مردم به حاکمیت گفته میشود. شاید علت اصلی آن، نگاه نخبگان، سخنگویان و تریبونداران است. اما وقتی از ظلم به نظام سخن میگوییم یعنی چه؟ چه کسانی ظلم میکنند و چگونه این ظلم محقق میشود؟
ایمان حسین قزلایاق گفت: امام خمینی (ره) از سال 40 تا سال 43 در سخنرانی خود موضوع وابستگی ایران به آمریکا را گوشزد میکردند و نقطه عطف این مسأله موضوع کاپیتولاسیون در کشور بود که غیرت ملی امام را برانگیخت.
رایزن فرهنگی ایران در پاریس که قبلا کتاب پرفروش «خاطرات سفیر» را نوشته و روی پوشش دانشآموزان مدارس فرانسه تحقیق کرده، میگوید: آنها حق ندارند لباس پاره، بلوز کوتاه، لباس با آستین کوتاهتر از حد تعریفشده مدرسه یا لباس یقهباز بپوشند.
چرا حزبالله لبنان و دیگر اعضای جبهه مقاومت وارد جنگ نمیشوند؟ حزبالله همین حالا به شکل هوشمندانه و حکیمانه، وارد جنگ شده و کابوس حمله غافلگیرانهاش، لحظهای نتانیاهو را رها نمیکند.
این رویداد نگاهی به وضعیت کنونی و آینده ایران بین سالهای ۱۴۱۰ تا ۱۴۱۴ میباشد.
موشک هایی که امروز در دست حماس و گروه های مقاومت فلسطینی است و به کمک آن بیش از ۱۰ روز است که آرامش را از تمام صهیونیست های دنیا گرفته اند، حاصل دانش و تلاش سردار شهید حسن طهرانی مقدم است.
زمانی که خرمشهر سقوط کرد، محمود بروجردی مأمور رساندن این خبر به امام خمینی (ره) شد. وقتی خبر را به ایشان داد، امام با لحنی عتابآلود فرمودند: «جنگ است، یک وقت ما میبریم، یک وقت آنها!»
انتشار شایعات خلاف واقع، بازنشر و ضریب دادن به آن، و سپس فضاسازیهای متوهمانه براساس شایعات خودساخته، به شگردی رایج در رسانههای زنجیرهای وابسته به مدعیان اصلاحات تبدیل شده است.
در سالهای اخیر هرقدر سلطنتطلبان تلاش میکنند تا نقطه شروع نزاع ایران و آمریکا را بیاعتبار کنند اسناد و گفتههای مقامات غربی بیش از پیش مداخله مستقیم دولت آمریکا و انگلیس را در کودتای ۲۸مرداد تایید میکند.
تشدید تحریمها و اعمال تحریمهای اقتصادی و تجاری از سوی آمریکا علیه کشورهای مختلف و تلاش برای یافتن راهی برای دلارزدایی طی دهههای اخیر منجر به شکستن هیمنه آمریکا شده است.
عبدالحمید اسماعیل زهی، امامجمعه مسجد مکی زاهدان که پیشتر یکی از مدافعان سرسخت جهاد با صهیونیستها بود، حالا نسبت به عملیات مقاومت فلسطین علیه ارتش اشغالگر صهیونیستی واکنشی نشان نمیدهد.
این جنگ، جنگ ارادهها و بازی بزرگان است. تا چند هفته قبل در رسانهها چنین تصویرسازی میشد که اسرائیل به مرزهای ایران در شمال و جنوب و غرب رسیده، در حال عادیسازی با برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس است و برای بیثباتسازی ایران به کمک آمریکا تدارک میکند.
سال پیش نیویورک تایمز مطلبی درباره رهبری و خبر دروغ بیماری ایشان را مطرح میکند. دیگر نه اعتبار رسانه مهم است و نه صداقت و رسالت خبرنگار! اما عملیات است دیگر. قرار است به جامعه ایرانی این پیام منتقل شود که ایران فاقد قدرت مرکزی است، ما به این داستانهای هر چند وقت یکبار عادت کردهایم.
در زمان جنگ قطعنامه های متعددی از سوی سازمان ملل صادر شد که بسیاری از آنها از سوی ایران پذیرفته نشدند، اما دلیل این عدم پذیرش چه بود؟
امام راحل ما(ره) میفرمود: «از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است» و در پیام دیگری اطمینان میدهند که «اسلام سنگرهای کلیدی جهان را یکی پس از دیگری فتح خواهد کرد».
پیروزی عملیات والفجر ۸ که ارتباط عراق با خلیجفارس را تقریباً قطع کرد و کویت را با ایران همسایه کرد و طی آن بخش وسیعی از ارتش عراق منهدم شد، به پایان جنگ منجر نشد؛ چون دنیا حاضر نبود ایران را پیروز جنگ ببیند.