اصلاحطلبان که همواره بر اساس راهبرد تقابل و دوقطبیسازی در فضای سیاسی کشور زیست کردهاند، چندان با مسئله وفاق همراه نمیشوند.
اصلاحطلبان با حملات شدید به قوانین و نمایندگان دستورالعمل به توپ بستن مجلس را اجرا میکنند.
رسانههای غربگرا در آستانه ورود ترامپ به کاخ سفید با تیترهای ذوقزده پالس و پیام ضعف به طرف مقابل مخابره میکنند.
اگر تا الان روشن نبود که دموکراتها به اندازه جمهوریخواهان جنگطلباند، جنگ غزه و لبنان و پشتیبانی دیوانهوار بایدن از اسرائیل، اشتراکات جنگافروزانه این دو حزب را نشان داد.
روزنامه شرق در مطلبی به سیاق گذشته اصلاحطلبان آرزو کرده که پزشکیان در نیویورک با رئیس جمهور آمریکا دیدار کند اما بر این موضوع معترف شده که بایدن در آینده این کشور سمتی ندارد و بر فرض محال اگر دیداری هم صورت گیرد تبلیغاتی و بدون نتیجه خواهد بود.
سوءاستفاده اصلاح طلبان از واژه وفاق، برای بازگشت به عرصه سیاسی ایران، آنهم بدون زمین گذاشتن کوله بار اشتباهاتشان، برای روشن بینان قبل از رای اعتماد مجلس مثل روز روشن بود.
در سالهای اخیر، سیاست خارجی در اذهان ملت ایران بسیار برجسته شدهاست. شاید کمتر ملتی باشد که تا این حد به امر سیاست خارجی بپردازد.
درصورتی که ایران بنا به خواست اصلاح طلبان از اقدام تلافی جویان دست بکشد، عملا موازنه قدرت به نفع اسرائیل تثبیت شده و موقعیت سیاسی، امنیتی و نظامی ایران در منطقه تضعیف میشود.
«توماس وودرو ویلسون»، رئیسجمهور وقت ایالات متحده امریکا خطابه بلندبالایی مطرح کرد که نهایتاً منجربه تشکیل جامعه ملل شد؛ سازمانی که یک ایده محوری داشت؛ برای تحقق صلح باید اساساً جنگ را از صحنه بینالملل حذف کرد.
اصلاحطلبان تندرو و رادیکال، بر طبل تحریم انتخابات میکوبند و در مقابل اصلاحطلبان میانهرو، خواهان مشارکت فعال در انتخابات هستند.
رسانههای پرتعداد اصلاحطلب که عملیات رسانهای گسترده و هماهنگی را اجرا میکنند، نشان دادهاند در زمانی که اصلاحطلبان عنان قدرت را در دست ندارند، حاضرند به هر بهایی رویکردی تخریبی را علیه جریان رقیب و حتی نظام دنبال کرده تا بدین ترتیب بر شکافهای ذهنی ایجاد شده ایستاده و بهرهبرداریهای سیاسی خود را انجام دهند.
برخی رسانههای جریان اصلاحات با تقطیع اصل سخنان وزیر نیرو سعیکردند کمکاری دولت قبل در تولید برق را پنهان کنند و حال آن که اظهارات وزیر، بیشتر بر برنامهریزی وزارتخانه برای آینده تأکید دارد.
تحرکات انتخاباتی نشان از نقش آفرینی احزاب شناخته شده اصلاحطلب در کازار ۱۱ اسفند است. حزبِ اصلاحطلب کارگزاران سازندگی نشست و برخواستهای انتخاباتی خود را آغاز کرده و اعتدال و توسعه هم مدتهاست برای ورود به این عرصه دورخیز کرده است.
باید اصل این ادعا را نیز زیر سئوال برد که اصلاح طلبان چگونه به این موضوع یقینی رسیدهاند که بخشی از مردم ایران که جزو انسانی ترین و پرعاطفه ترین مردم دنیا هستند چشم خود را به جنایات اسرائیل بسته اند.
روزنامه شرق در یادداشتی نوشته: دل مردم ایران از فجایع غزه خون است، اما آگاهانه آن را بروز عمومی نمیدهند، چراکه به تجربه دریافتهاند احتمال برداشت و استفاده جناحی از آن وجود دارد.
گزارش تحلیلی ـ آماری انجمن دانش آموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره واقعیتهای حجاب در جامعه امروز ایران منتشر شد.
حسن روحانی یا علی لاریجانی و چهرههایی از این دست سالیان متمادی در پستها و مناصب مختلف حضور داشتهاند و دیگر حضور این افراد جذابیت چندانی ندارد تا جایی که از حضور آنها در عرصه انتخابات استقبال نمیکنند.
امثال آقای صالحی به جای عذرخواهی درباره خسارتی که در آن سهیم بودهاند، همواره فشارهای آمریکا را به رخ میکشند بیآن که از ندانمکاریهای خود درس بیاموزند.
مهمترین افراط سیاسی مهدی نصیری و ناصواب اندیشی پرتناقض او را میتوان مربوط به بدفهمی نسبت به جایگاه سیاسی ولی فقیه و الگوی ولایت فقیه دانست، تناقضهای عجیب او نشان میدهد مبانی دینی و فقهی دربارۀ این موضوع را نمیفهمد.
اغلب رسانههای اصلاح طلب که در موضوعات مهم بینالمللی و منافع ملی ایران و دستاوردهای بزرگ کشورمان همچون رونمایی از موشک هایپرسونیک، راهبرد سکوت را انتخاب میکنند؛ اکنون به پوشش سراسری و حمایتگونه از شورش گروه واگنر پرداخته اند.