سرویس جهان حلقه وصل- بنیاد دفاع از دموکراسیها در گزارشی به تشریح نقش عمان به عنوان میانجی در روابط ایران با آمریکا پرداخته و در آن تصریح کرده است عمان به تدریج از ابتدای قرن حاضر از وضعیت بیطرف فاصله گرفته است.
این گزارش با عنوان «عمان در میانه: موازنهگری مسقط میان ایران و آمریکا» توسط جاناتان شانزر و نیکول سالتر نوشته شده و در مه سال جاری توسط بنیاد دفاع از دموکراسیها منتشر شده است. این بنیاد تندرو را با سلسله نشستهای دعوت از ترامپ برای تحریم ایران میشناسیم.
نویسندگان پس از بررسی تاریخچه روابط ایران و عمان از سویی و روابط آمریکا و عمان از سوی دیگر، پیشنهادهایی را برای نگهداشتن عمان در جبهه آمریکا (که خودشان آن را اطمینان از تداوم بیطرفی عمان نام نهادهاند) ارائه میکنند.
ایران، عمان و آمریکا در دهه ۱۹۷۰
جنگ ظفار که در دهه ۱۹۶۰ میلادی با شورش در این منطقه علیه حکومت مرکزی آغاز شد، در ۱۹۷۲ به اعزام نیرو توسط محمدرضاشاه پهلوی انجامید در حالی که همزمان عربستان، کویت و امارات با مدیریت بریتانیا و آمریکا مسقط را یاری میکردند.
این یاریگری موجب شد پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ و علیرغم رویکرد خصمانهای که دولتهای منطقه علیه ایران اتخاذ کرده بودند، عمان در کنار امارات متحده عربی به حفظ روابط مثبت با ایران ادامه دهند.
حرکت عمان به سمت آمریکا در عین حفظ رابطه با ایران در دهه ۱۹۸۰
تا یک سال بعد، دو اتفاق مهم به تغییر روابط عمان و ایران انجامید: اشغال سفارت آمریکا در تهران و به امضا رساندن توافقنامه دسترسی به تأسیسات عمان توسط آمریکا.
پس از این تغییرات بود که آمریکا نه تنها در اجرای عملیات طبس برای رهاسازی گروگانهای خود از پایگاه هوایی در جزیره مصیره عمان استفاده کرد بلکه با آغاز جنگ عراق علیه ایران نیز امکان استفاده از تأسیسات خود را به عراق داد.
نکته مهم این است که در گزارش آمده عمان به اشاره آمریکا بود که این اجازه را لغو کرد و بیطرفی خود را در جنگ اعلام کرد و چیزی نگذشت که عمان با تشکیل شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس که به دعوت عربستان و برای مقابله با نفوذ ایران انجام شده بود، به آن شورا پیوست، هر چند به دلیل نیاز به ایران در تأمین امنیت تنگه هرمز، با رویکرد خصمانه عربستان علیه ایران همراه نشد.
خاک عمان همزمان میزبان چهار پایگاه نظامی بود که در همان دهه ۱۹۸۰ با ۲۵۰ میلیون دلار از سوی آمریکا تجهیز شد: مصیره، سیب، ثمرَیت و خَصَب.
تقویت روابط با ایران در دهه ۱۹۹۰
مسقط با آغاز حمله عراق به کویت، به ائتلاف آمریکایی علیه بغداد ملحق شد و در پی آن سلطان قابوس و وزیر خارجهاش یوسف بن علوی از آمریکا خواستند به جای ایران به منزویسازی عراق بپردازد.
در مه ۱۹۹۰ بود که وزیر نفت عمان برای گفتگو پیرامون همکاری دوجانبه به ایران آمد. چندی بعد برای تعرفه کشتیهای باری ایران به مقصد عمان تخفیف قائل شدند و حتی در ۱۹۹۳ فرمانده نیروی دریایی عمان به ایران سفر کرد و دو سال بعد همتای ایرانیاش مهمان عمان شد.
در سال ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ تحریمهای مهمی از سوی کلینتون و کنگره آمریکا علیه ایران وضع شد که به تحریم ثانویه معروف است یعنی شامل طرفهای ثالث که با ایران همکاری کنند نیز میشود. اما یک سال بعد کلینتون در نامهای به خاتمی از امکان بهبود روابط سخن گفت.
ورود جدی غرب به روابط ایران و عمان در دهه ۲۰۰۰
در گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها آمده است بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ میلادی موج شدید تحریم علیه دولت ایران و سپاه پاسداران از سوی آمریکا راهبری شد و به حذف بانکهای ایران از شبکه بینِ بانکی با اروپا از سوی اتحادیه انجامید.
همزمان مقامات آمریکا روابط اقتصادی عمان و ایران را با تحریمهای غرب در تضاد میدیدند و خواستار کاهش این روابط شدند. کار به جایی رسید که پیمان عظیم گازی میان ایران و عمان در سال ۲۰۰۷ میلادی با دخالت مستقیم واشینگتن ناکام ماند.
این در حالی بود که در سال ۲۰۰۶ میلادی، پیمان رفع تعرفه میان واشینگتن و مسقط امضا شده بود ولی ایرانیان امکان تبادل محدود کالا فقط از طریق قشم با بخشی جداافتاده از قلمرو عمان در قلب تنگه هرمز را داشتند.
همزمان با این روابط اقتصادی میان واشینگتن و مسقط، پیمان امنیتی نیز هر ۱۰ سال یکبار تمدید میشد و سربازان عمانی در برنامههای آموزش نظامی آمریکا ضدتروریسم شرکت داده میشدند. عمان پایگاههای خود را در جنگ افغانستان و عراق در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ در اختیار آمریکا قرار داد.
این روابط نظامی و امنیتی پس از آن نیز ادامه یافت و حتی در سال ۲۰۱۸ میلادی ژنرال جوزف ووتل از سنتکام گفت سالانه ۵۰۰۰ پرواز، ۶۰۰ فرود و ۸۰ بار پهلوگیری کشتیها در پایگاههای عمان انجام میشود.
پیگیری توافق هستهای از سوی عمان در دهه ۲۰۱۰
به جز تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا، مهمترین اقدام عمان در دهه اخیر تلاش برای انعقاد توافق هستهای بوده است. مذاکرات پنهانِ توافق در مسقط از ۲۰۰۹ میلادی آغاز شد و سفرهای جان کری به دعوت دولت عمان به مسقط بارها تکرار شد.
مذاکرات هستهای از سال ۲۰۱۲ به شکل رسمیتر ادامه یافت که نهایتاً در ژوئیه ۲۰۱۵ میلادی در ژنو نهایی شد. در گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها آمده است عمان همچنین تلاش کرد تا کشورهای عرب منطقه را نسبت به این توافق خوشبین کند اما با مخالفتهای عربستان و امارات که بعد از مرگ شیخ زاید رویکرد خود را نسبت به تهران عوض کرده بود، مواجه شد.
پس از توافق هستهای مسقط وارد تعامل اقتصادی با ایران شد و دو طرف اعلام کردند صدور گاز ایران به عمان را تا ۲۰۲۰ نهایی میکنند و مرکزی در نزدیکی مسقط برای تولید محصولات نانوفناوری با سرمایهگذاری ایران تا ۲۰۲۲ تأسیس میشود.
همچنین مسقط برای صدور ویزای ایرانیان به ویژه فعالان اقتصادی تسهیلاتی قائل شد و در مارس ۲۰۱۷ بانک مرکزی ایران با بانک مرکزی عمان به امضای تفاهمنامه همکاری دست یافتند.
اما ایالات متحده بانک ملی ایران را که در مسقط شعبه داشت، دوباره در ۵ نوامبر ۲۰۱۸ و پس از خروج آمریکا از برجام تحریم کرد. در همان تاریخ بود که صنعت خودرو ایران نیز دوباره تحریم شد در حالی که پس از برجام با عمان به یک تفاهمنامه برای همکاری ۲۰۰ میلیون دلاری رسیده بودند.
توافقنامههای بندری برای توسعه بنادر جنوبی ایرانی نیز پس از بازگشت تحریمها بجایی نرسید و عمان به شرکتهایی چینی و ایران به شرکتهای هندی روی آورد که توسعه چابهار به آنها سپرده شد. حتی خطوط کشتیرانی ایران نیز که از اوایل ۲۰۱۶ میلادی رفت و آمدش به بندر صُحار را آغاز کرد، در ۵ نوامبر ۲۰۱۸ تحریم شد
میانجیگریهای عمان
در طول گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها بارها به اقدامات میانجیگرانه مسقط در روابط تهران با واشینگتن و کشورهای غربی اشاره شده است:
برگزاری نشست میان دو طرفِ جنگ در زمان حمله عراق به ایران وساطت در بازگرداندن ایرانیانِ اسیرشده در جدال با کشتی های جنگی آمریکا در اواخر جنگ انتقال نامه و پیام میان دو طرف، از جمله انتقال نامه کلینتون بعد از پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات ایجاد کانال مذاکرات پنهان میان ایران و آمریکا در پرونده هستهای از سال ۲۰۰۹ و مذاکرات رسمیتر از سال ۲۰۱۲ میلادیوضعیت فعلی روابط: عمانِ بیطرف؟
اکتبر ۲۰۱۸ میلادی بود که برای اولین بار، مسقط میزبان بالاترین مقام اسرائیلی شد. بنیامین نتانیاهو در سفری ماجراجویانه به عمان وارد شد و سلطان قابوس از وی میزبانی کرد.
مارس ۲۰۱۹ میلادی نیز عمان طی یک قرارداد به نیروهای آمریکایی اجازه داد از بنادر دقم و صلاله استفاده کنند. این بنادر به نیروهای آمریکایی اجازه میدهد بدون نیاز به عبور از تنگه هرمز، خود را به خلیج فارس برسانند.
توافق هستهای نیز که با مذاکرات اولیه آن از میانجیگری عمان با سفر سلطان قابوس به تهران کلید خورد، حالا به بازگشت تحریمها و بالاگرفتنِ تهدیدها از سوی آمریکا منتهی شده است.
به نظر میرسد آخرین ماه عسل روابط تهران-مسقط در دهه ۱۹۹۰ بوده است و پس از آن عملاً و به تدریج، نزدیکی چشمگیری با سیاستهای واشینگتن پیدا کرده است. اکنون اگر چه حفظ روابط سیاسی با این کشور مسلمان و همسایه ضروری است و حتی میتوان همچنان از آن به عنوان یک شریک اقتصادیِ محدود برای کاهش اثر تحریمها استفاده کرد، اما با شرایط فعلی آیا باز هم میتوان به مسقط به عنوان یک میانجی بیطرف در روابط سیاسی تهران و آمریکا اعتماد کرد؟
در واقع آنچه اکنون به عنوان فرصت اصلی برای ایران مطرح است، اختلافاتی است که میان عمان با عربستان و به ویژه امارات متحده عربی وجود دارد و موجب میشود راه برای تشدید اختلاف میان دول وابسته عربی و میانجیگری احتمالی مسقط میان ایران با سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس در صورت ضرورت باز شود. تحلیل این رابطه را در گزارش دیگری به بحث میگذاریم.
پیشنهادات بنیاد دفاع از دموکراسیها به کاخ سفید
به گزارش برگردیم. جالب است که بنیاد دفاع از دموکراسیها بر این باور است عمان بواسطه تمایل خود به سوئیسبازی در خاورمیانه، روابط محدود اقتصادی با ایران پس از برجام برقرار کرده و بانک مسقط برای تبادل ریال ایران به یورو واسطهگری میکند، آن هم با اخذ مجوز از خزانهداری آمریکا. همین حد نیز به زعم تحلیلگران آن بنیاد نشانهای برای ضرورت نگرانی ایالات متحده از بیطرف ماندن مسقط در روابط تهران-واشینگتن است! ضربالمثل «دو قُرط و نیمش باقی است» دقیقاً در چنین مواردی کاربرد دارد.
دانلود گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها پیرامون تاریخچه میانجیگری عمان میان ایران و آمریکا
پیشنهادات تحلیلگران این بنیاد به کاخ سفید از این قرار است:
۱- باز نگه داشتن یک کانال سیاسی با مسقط به صورتی که امکان نظارت بر تمامی همکاریهای اقتصادیِ این کشور با ایران وجود داشته باشد و موارد نقض تحریمها مشخص شود.
۲- تداوم انتقال تجهیزات نظامی به عمان در عین نظارت شدید برای جلوگیری از قاچاق اسلحه به نفع ایران و نیروهای نیابتی آن
۳- فروش گاز طبیعی LNG به عمان به گونهای که نیازمند واردات گاز از ایران نباشد. پیشتر همین کار در مورد کویت و ابوظبی انجام شده است.
۴- ارائه بستههای کمک اقتصادی به شرطی که تمامی همکاریهای اقتصادی مسقط-تهران قطع شود.
۵- ممانعت از تشدید همکاریهای اقتصادی امارات و قطر با ایران تا در این زمینه بهانهای برای عمان باقی نماند.
۶- تشویق عمان به حضور میانجیگرانه در منازعات منطقه در راستای منافع آمریکا
۷- تشویق عربستان و امارات به اینکه به عمان اطمینان دهند قصد منزویسازی یا دخالت در سیاست داخلی آن کشور را ندارد. این کار از نزدیکی بیشترِ عمان به ایران پیشگیری میکند.
۸- اطمینان یافتن از اینکه کشورهای منطقه در تعیین سلطانِ بعدیِ عمان دخالت نمیکنند و اینکه سلطان بعدی روابط قدرتمند میان مسقط و واشینگتن را حفظ میکند و در دامن ایران نمیغلتد.
پیشنهادات بنیاد دفاع از دموکراسیها عملاً به معنای نفوذِ هر چه بیشتر واشینگتن در مسقط است. آنها از آمریکا میخواهند نه فقط ایران، بلکه هیچ کشوری در منطقه دستی در سیاست داخلی عمان نداشته باشد ولی ایالات متحده بر تمامی تصمیمات اقتصادی و امنیتی مسقط سیطره داشته باشد.
این همان راهبرد «اول آمریکا» است که ترامپ نیز اتخاذ کرده و بیهوده نیست که تیم امنیتی دولت او رفت و آمدهای زیادی در نشستهای بنیاد دفاع از دموکراسیها دارد.
منابع
U.S. Military Bases and Facilities in the Middle East, American Security Progect, July ۲۰۱۸.
https://www.fdd.org/analysis/2019/05/09/oman-in-the-middle