سرویس فرهنگ و هنر حلقه وصل - در سینما و تلویزیون امروز ایران آنچه کمتر از قبل مورد دغدغه و تفقد فیلمساز است حفظ ساختار محکم و قابل دفاع اثراست. چنانکه گاه یک فیلمساز بدلیل فرو رفتن در بطن و متن محتوای قصه از ساختار آن غافل شده و بدون در نظر داشتن ذائقه مخاطب تلاش خود را صرفا معطوف پیغام فیلم می کند. حال آنکه پیامی که در قالبی درست و موثر به مخاطب نرسد چندان جدی گرفته نخواهد شد.
طیف دیگری از فیلمسازان هم بدلیل عدم توانایی در اجرای صحیح و تهی بودن از تخصص و سواد واقعی سینمایی تمام توان خود را به سمت محتوا و پیغام فیلم معطوف کرده و با این بهانه که "آنچه گفته می شود مهم است نه فرم گفته شدن"، براحتی از زیر بار فرم کار که اتفاقا حلقه اصلی واسط بین مخاطب و موضوع است شانه خالی می کنند.
اگرچه در این ایام مجموعا روند تولید آثار نمایشی در سیما بجز در پاره ای موارد چنگی به دل نمی زند اما گاهی یک اثر قابل توجه و ویژه خون تازه ای در رگهای روزمرگی و خشکِ تولیدات تزریق می کند و این فرضیه را که کماکان تلویزیون، هم توان تولید آثار استراتژیک و ارزشمند نمایشی را دارد و هم مخاطب آن بیش از هر رسانه دیگری ست را به نقطه باور می رساند. جمعه گذشته فیلم تلویزیونی "ترانه آتش " ساخته روح اله سهرابی از شبکه اول سیما پخش شد. فیلمی که با حس وحال و فضایی کاملا سینمایی آغاز شد و هنرمندانه به سمت طرح موضوع تحریم رفت. از سهرابی پیشتر سریال "آرام می گیریم" را پخش شده بود و از چنین کارگردانی، توقع یک کار خوش ساخت و دغدغه مند کاملا طبیعی است. هر چند که تولید فیلمهای تلویزیونی در سیما عمدتا با شکست و عدم اقبال مخاطب مواجه میشوند اما ترانه آتش یک اثر مردمی، کاملا بکر بود.
فیلم هر چه پیش رفت بیشتر مورد پسند واقع شد، اگرچه قالبی تلویزیونی داشت اما چیزی از سطح کلی آثار سینمایی این سالها کم نداشت بلکه به جرأت می توان گفت در برخی سکانسها از جمله سکانس های آغازین فیلم که تلاش جمعی گروهی از مهندسین و کارگران نفت برای اطفای حریق چاه نفت را نشان می داد و سکانس درگیری پدر وپسر زیرباران و عموم سکانسهای داخل کارگاه لحظاتی درخشان از یک اثر سینمایی را به تصویر کشیده بود. دکوپاژ منظم و میزانسن های فکر شده در فضاهایی چشم نواز همچون رودخانه کارون نیز زمختی و خشکی این کار صنعتی را تا حد زیادی مهار کرده بود.
همچنین بازی بسیارمتفاوت جعفر دهقان که دراین سالها همواره تکراری از خود را به نمایش گذاشته بود تا حضور کنترل شده اما طنازانه ی حمید لولایی در کنار بازی روان و باورپذیر محمدکاسبی به همراه بازیهای واقعیِ صنعتی و تاثیرگذار بازیگران ناشناس، برای من تداعی کننده تجربه موفق سهرابی در بازی گیری از بازیگرانِ سریال آرام می گیریم بود.
جایی که کامران تفتی بخاطر نقش آفرینی اش در سریال مذکور بعنوان بهترین بازیگر همان سال تلویزیون انتخاب شد. همان تفتی که طی سالیان دراز صرفا در یک قالب و قامت دیده بودیم به واسطه ی نوع بازی گیری سهرابی در آرام می گیریم موفقیتی بزرگ را کسب کرد. خصیصه ی مهم سهرابی در بازی گیری به آثار تلویزیونی خود محدود نمی شود چنانکه به اعتقاد من یکی از درخشان ترین بازی های میتراحجار و قربان نجفی را نیز در فیلم سینمایی خاکستروبرف او می توان دید. کوتاه سخن آنکه روح اله سهرابی در فیلم ترانه آتش نشان داد برای پرداختن به موضوع بسیار مهم و استراتژیکی چون تحریم و ضرورت نگاه به نیروی داخل کشور و حرکت بر مداراقتصاد مقاومتی لازم است از زبان و فرم محکم و تاثیرگذاری هم بهره جست و از شیوه ی شعارگونه غیرقابل باور فاصله گرفت.
فیلم مذکور چنانکه در تیتراژ پایانی آن اشاره شده بود محصول امور استانهای سازمان صداوسیما ست و تولید اثری در این سطح و با این کیفیت در مرکز یک استان نوید بخش آن است که هنوز می توان به برخی زیرمجموعه های صداوسیما امیدوار بود و باری چنین سنگین را که گاهی حتی شبکه ها از عهده ی برداشتنش برنمی آیند را با مدیریتی هوشمند در مجموعه ای مانند اموراستانها تولید و پخش کرد. فیلم ترانه آتش قابلیت آن را دارد که در قالب نسخه نمایش خانگی در مجموعه های مختلف اداری، صنعتی، خدماتی و غیره برای ایجاد روحیه ی خودباوری و فضای حماسی به نمایش درآید تا ظرفیت بزرگ نیروی انسانی در جهت خدمت به کشور و ایستادگی دربرابر زیاده خواهی بیگانگان بدرستی فعال شود. نکته قابل تامل در این تله فیلم سینمایی، درخشش بازیگرانی نظیر حمید لولایی در نقشی متفاوت و بازیگر جوان آن حمید متقی است که آینده بسیار درخشانی برای او پیشبینی خواهد شد.