به گزارش حلقه وصل، کتاب «جامی ز خمخانهی دل» گزیدهای از بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی دربارهی جانبازان و پاسخ 63 نفر از شاعران انقلاب به مطروحهی معظّمله با موضوع جانبازان و نیز گزیدهی تصاویر در دیدار جمعی از جانبازان قطع نخاعی است.
در طي سالهاي اخير، پديدهي «شعر دفاع مقدس» که گاه با نام شعر پايداري و مقاومت از آن ياد ميشود، همّت خود را به نشر ارزشهاي دفاع مقدّس و زنده نگاه داشتن ياد و خاطرهي حماسهآفرينان آن مصروف داشته، و از اين رهگذر به پيروزيها و موفقيتهاي بسياري نائل گشته تا آنجا که امروزه اين آثار، بخش مهمّي از ادبيات معاصر ما را تشکيل داده و حتّي در آن سوي مرزها نيز نقشآفرين شده است.
با اين همه، فضاي ادبيات دفاع مقدس و انديشههاي سترگ آن، آنقدر ظرفيت دارد که آثار خلق شده يک از هزار است. از سرفصلهاي مهمّ اين ادبيات، مسئلهي جانبازان ـ و بويژه جانبازان شهيد ـ است. شرح پايداري جانبازان، عطرآگين ساختن فضاي شهر و روستا به ياد و خاطرهي دفاع مقدّس، و دميدن روح ايثار و رشادت در جامعه است.
رسالت شاعر امروز، تجليل از مقام شامخ جانبازان و ايثارگران و شرح ايستادگيها و شورآفرينيهاي آنان، با بهرهمندي از ابزار ادبيات و هنر و خلّاقيّت است؛ امري که مقام معظّم رهبري در ديدار با شاعران آييني (25/3/1390) آن را از دغدغههاي خود دانستند و به موضوع جانباز شهيد يعني جانبازي که بعد از مدّتي به شهادت ميرسد، اشاره فرمودند.
در پايان اين ديدار، يکي از شاعران از حضرت آيتالله خامنهاي خواست که در اين موضوع «مطروحهاي» را طرح فرمايند تا شاعران به استقبال آن، شعر بسرايند. ايشان نيز ساعتي پس از پايان محفل، مطروحهاي را اعلام و از شاعران آييني خواستند تا براساس آن شعر بسرايند. متن مرقومه به شرح زير است:
بسمه تعالي
بفرماييد اگر دوستان مايلند، اين مطلع را بسازند خطاب به جانباز شهيد:
«رندانه آخــــــر ربودي جامي ز خمخانهي دل/خونين چو برگ شقايق، رنگين چو افسانه دل»
صفحاتی از کتاب:
هركس كه در مجموعهى ملّت بزرگ ما، براى انقلاب و اسلام و امام فداكارى و اخلاص بيشترى به خرج داده است و مىدهد، در مصيبت امام(ره) صاحبعزاتر است. با اين حساب، شما جانبازان و جهادگران و سپاهيان عزيز و نيروهاى بسيجىِ دستگاههاى مختلف، حقيقتاً صاحبعزا هستيد. امام به معناى حقيقى كلمه متعلّق به شما بود.
يك وقت در مورد جانبازها فكر مىكردم، كه به نظرم رسيد گاهى فضيلت آنها از شهدا هم بيشتر است. جانباز كسى است كه بعد از آنكه قسمتى از بدنش را در راه خدا داد و عضو يا اعضاى شهيدى را با خودش همراه كرد و در بقيهى مدّت زندگى و عمرش هم متّقى و شكرگزار بود و عمل صالح انجام داد، خداى متعال در مورد اينگونه از مجروحين جنگ در قرآن مىفرمايد: «الّذين استجابوا لله و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح للّذين احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظيم». كلمهى «عظيم» در پايان اين آيهى شريفه، قابل تأمّل است.
آن چيزى كه در كشور ايران واقع شد و بلاشك در همهى ادوار تاريخ اين كشور تا آنجا كه ما خواندهايم و ديدهايم سابقهاى ندارد، ايستادگى و فداكارى عمومى و يكپارچهى مردم در راه خدا بود كه در مقابل تجاوز و نامردمى دشمنان صورت گرفت. نقطهى اوج اين حادثهى استثنايى و بىنظير، همان حركت درخشانى بود كه از ستارگان آسمان انسانيت زمان ما يعنى همين شهيدان عزيز ما سر زد.
اين جوانانى كه اينطور با شور و شوق، بدون اينكه به آرزوها و شهوات جوانى كمترين اعتنايى بكنند، به جبههها رفتند و حقيقتاً با عشق و محبت الهى جان دادند، به نظر بنده اين برجستگان زمان ما، از صدر اسلام به بعد، در هيچيک از دورهها، از لحاظ كميّت و كيفيّت نظير ندارند. عدّهي كثيرى از اين عزيزان هم همين حركت و همين شجاعت را به خرج دادند و به صورت جانباز درآمدند؛ عدهاى هم به اسارت افتادند و در دوران اسارت هم از خود عظمت نشان دادند؛ عدهاى هم كه بحمدالله كم نيستند همچنان در ميان مردم هستند و براى دفاع از اين انقلاب، ذخيرههاى الهى محسوب مىشوند.
اين مجموعهى جوان چه آنهايى كه شهيد شدند، چه آنهايى كه جانباز شدند، چه آنهايى كه اسير شدند، چه آنهايى كه هنوز مفقودالاثرند و از حال آنها كسى مطلع نيست جزو معجزات انقلاب در زمان ماست. چه كسى مىتوانست اين دلهاى پاک و مطهّر را اينطور يكپارچه متوجّه به خدا بكند؟ اين معجزهى اسلام انقلابى و اسلام پُرتپش بود؛ ناشى از اخلاص آن مرد خدا، آن بندهى صالح و آن رهبر واقعى و حقيقى بود كه در خط رهبرى پيامبران حركت مىكرد؛ راه و نَفَس و عمل او اين حادثه ى عظيم را آفريد.