سرویس سیاست حلقه وصل - «وبلاگ حلقه وصل» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی حلقه وصل همراه باشید.
***
انتفاع جهانگیری از بحراننمایی از اوضاع کشور چیست؟
وصیّتنامه جیسون رضائیان در دست جهانگیری!
جهاننیوز گزارش داد: اسحاق جهانگیری، فعال اصلاحطلب و معاون اول رئیسجمهور روحانی به تازگی طی اظهاراتی در دانشگاه الزهرا گفته است: شرایط کشور از نظر معیشت، بودجه دولت و شرایط ارزی بسیار بحرانی است و کمتر با این شرایط روبرو بودیم الان در حال حاضر با کسری بودجه مواجه نیستیم، اما شرایط منابع کشور خاص است. [1]
*ما و مردم بهتر از آقای جهانگیری به مشکلات معیشت و گرانیها آگاهیم اما سؤال اساسی اینجاست که آیا ترامپ و سایر دشمنان خارجی ایران در قبال تحریمها هدفی جز شنیده شدن آنچه که بر لسان جهانگیری جاری شده است، دارند!؟
آیا آنها و جواسیسشان مثل «جیسون رضائیان» همین را نمیخواهند که مقام ارشد دولتی در کشور ایران بگوید که وضعیت معیشت بحرانی است؟
و باز هم سؤال اینجاست که جهانگیری چرا به جای اینکه مثلا به آن مقام وزارت خارجه چین تأسی کند که اصرار دارد تحریمهای آمریکا بر اقتصاد چین بیاثر است؛ اما حرفی را میزند که ترامپ با لبخند آنرا خواهد خواند؟
بله! تورم در 5 ماه گذشته قدرت خرید مردم را در برخی جهات از سال 88 نیز کمتر کرده است، قیمت مسکن و اجاره هیچ سقف و ترمزی ندارد و قیمت شیر در یک مورد تنها ظرف مدت 24 ساعت تا هزار تومان افزایش یافته است.
اما اولا این مقولات آنقدر که به ضعف و ناکارآمدی و عدم نظارت شخص آقای جهانگیری ربط دارند به تحریمها ربط ندارند و ثانیا جهانگیری چگونه حاضر است در تریبون رسمی کشور و درباره شرایطی که خود با دستان خود بوجود آورده است از بحرانی بودن اوضاع سخن بگوید!؟
و جالب آنجاست که جهانگیری پیش از این و قبل از بحرانهای اخیر! 2 مرتبه نیز بر قرار داشتن کشور در «شرایط ته درّه» تأکید کرده بود. [2]
به این قضیه دیگر نمیتوان با عینک خوشبینی نگاه کرد...
وجه دیگر ماجرا نیز از این قرار است که قوه قضائیه و وزارت کشور اعلام کردهاند که با سیاهنمایی و ناامیدسازی مردم برخورد قضایی و امنیتی خواهند کرد. [3] [4]
برخوردی که البته تا این لحظه خبری پیرامون آن به استحضار مردم نرسیده است و همچنان شاهدیم کسانی حتی از داخل دولت مشغول بیان گزارههایی شبیه به آنچه جهانگیری گفته، هستند و به مثابه قاتق نان! مشغول ناامیدسازی مردم و بحراننمایی از اوضاع کشور هستند.
نگاهی دقیقتر به سیر این ماجرا نشان میدهد که احتمالا دستهایی در ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان در کار است تا برای آتش «فتنه اقتصادی» هیمه فراهم کند.
و گرنه هرگز طبیعی نیست که دولتی خود به دست خود مشکلاتی را در اقتصاد و معیشت مردم بوجود بیاورد و سپس خود نیز تندترین انتقادات را به وضع موجود داشته باشد.
این نکته بدیهیست که اگر اظهاراتی که این روزها از لسان جهانگیری و سایر دوستان اصلاحطلب او در ذهن جامعه زمزمه میشود، مورد توجه ویژه قرار نگیرند و خواص کشور پرداختی اصولی به این مواضع نداشته باشند؛ تمام مثبتات نظام اسلامی زیر سؤال خواهد رفت و فرجام این ماجرا نیز به هیچ وجه مثبت نخواهد بود.
گفتنیست، کسانی از درون دولت آقای روحانی تأکید کردهاند که ناامید کردن مردم خیانت است.
تأکید میشود که بر اساس اسناد ما، جهانگیری تنها کسی نیست که از درون دولت مشغول سیاهنمایی از اوضاع است و این عجیبترین نکته ضد امنیتی در دولت آقای روحانی است...
***
«بهزاد نبوی» چگونه پازل اغتشاش خیابانی حجاریان و تاجزاده را تکمیل میکند؟
«بهزاد نبوی»، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی طی اظهاراتی در جمع اعضای شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفته است:
«مساله ما انتخابات نیست؛ مساله این است که انتخابات کم رونق شرایط ما را بدتر میکند و زمینه برای تکرار حوادث دی ماه ۹۶ مهیا میشود.»
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، او میافزاید: حکومت باید این امکان را فراهم کند که مشارکت مردم بالا برود تا امنیت کشور تأمین شود. نه اینکه مانند انتخاباتهای گذشته کاندیدایی با ۱۷۰ هزار رأی در تهران نماینده شود! اصلاحطلبان باید به فکر امنیت و مصالح کشور باشند. آنها برنده نشوند مهم نیست. آنها حتی میتوانند نامزد معرفی نکنند، ولی انتخابات را تحریم نمیکنند. باید از مأیوس کردن مردم پرهیز کنیم. حتی اگر واقعیت باشد.[5]
*باید دانست که عدم معرفی کاندیدا توسط یک طیف سیاسی به معنای تحریم انتخابات است و بهزاد نبوی تلاش کرده است در اظهارات خود این نکته را کتمان کند.
مسئله اصلی اما اشارههای بهزاد نبوی به تکرار اغتشاشات دیماه 96 است...
اغتشاشاتی که با کنترل از راه دور اصلاحطلبان روی داد و این جریان تاکنون بارها و بارها و از زبان رجال خود همچون سعید حجاریان، ناصری، تاجیک و دیگران نوید تکرار این اغتشاشات در سطحی وسیعتر را نیز داده است.
نبوی میگوید انتخابات کمرونق، زمینه را برای تکرار اغتشاشات دیماه 96 فراهم میکند.
منظور او این است که اگر اصلاحطلبان در انتخابات شرکت نکنند، اغتشاش رخ خواهد داد و این قضیه هیچ مسئولی غیر از نظام اسلامی و دستگاههای کلان حکومتی ندارد!
هدف این سخن به زعم تحلیلگرانی که اغتشاشات دیماه 96 را نیز پیشبینی کرده بودند اینست که دستمایه سیاسی نیز برای اغتشاشاتی که قرار است فورمت اقتصادی داشته باشد فراهم شود.
قضیه وقتی جالبتر میشود که بدانیم سعید حجاریان نیز در اصرار بر وقوع اغتشاش در قبال انتخابات اسفندماه گفته است: در شرایط «عام البلوی» امکان دارد مردم و نیروهای نظامی مقابل یکدیگر قرار بگیرند زیرا، سیاست خیابانی میشود. این نشانهها به ما میگویند، دورنمای روشنی نخواهیم داشت و بهویژه زمانیکه فصل رقابتهای انتخاباتی فرا برسد و شکافها بیش از پیش نمایان میشود. [6]
او زمان دیگری هم در یک دورهمی با علیرضا علویتبار و مصطفی تاجزاده، تکمله دیگر بر همین سخنان ایراد میکند و میگوید: «مشکل مشروع و نامشروع بودن انتخابات نیست. من گمان دارم، سال آینده همین روزها، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد میشود و آنها فارغ از بحث سیاسی نهتنها به صندوق رأی بلکه از تمام سیستم اداره کشور قطع امید میکنند. یعنی، نه اصولگرا و اصلاحطلب میشناسند و نه به مجلس و دولت اهمیت میدهند. از این جهت انتخابات از معنا تهی میشود.»
تاجزاده نیز در اقتفای این سخنان میگوید: من هم معتقدم اگر به نقطه بحران برسیم، ساخت قدرت باید تصمیمهای متفاوت بگیرد و به احتمال زیاد خواهد گرفت. ولی مستقل از آن، معتقدم با لغو نظارت استصوابی در هر شرایطی باید لیست بدهیم. برای اینکه یک گام به سمت دموکراسی است. اگر شورای نگهبان صلاحیت و پلتفرم کسانی را که فتنهگر خوانده میشوند، تأیید کرد، پروژه انتخابات را پیش میبریم. در غیر این صورت آن را تحریم میکنیم و با مردم تحریمکننده هماهنگ میشویم. [7]
اکنون شاید بهتر بتوان در سهگانه طراحی شده از سوی بهزاد، سعید و مصطفی تأمل کرد و مثل یک گراف ریاضی، ارتباطات آنرا رسم کرد.
آنها به دنبال ایجاد فضایی اعتراضی با محتوای اقتصاد و سیاست هستند و البته مشقهای خود در این زمینه را نیز بصورت تامّ و تمام نوشتهاند.
در همین زمینه بایستی اشاره کرد که راه برخورد با این رخداد تلخ احتمالی نیز ورود خواص به مسئله، تنویر افکار عمومی، بیان دستاوردهای اقتصادی و سیاسی انقلاب اسلامی، تبیین واقعیتها و البته تفکیک سره از ناسره در مقابل مردم و پیرامون اظهارات «فرماندهان فتنه آینده» است.
محافلی که از 10 سال قبل، در حال مطالعه بر روی این پروژه هستند تأکید دارند که اصلیترین نوشداروی این خطر احتمالی، «بصیرت عمومی» است که در قالب فرایند پیشگفته محقق خواهد شد.
***
روح سرگردانی که دولت را از نظارت بر قیمتها میترساند
«عباس آخوندی»، فعال اصلاحطلب و وزیر سابق دولت به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرده است در پاسخ به این سؤال که «یک بحثی این روزها مطرح است تحت عنوان جنگ اقتصادی. شما چقدر آرایش اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور را متناسب با این جنگ اقتصادی می بینید؟» اظهار کرده است:
خیلی کم. این جنگ اقتصادی الان یک پوششی برای شکلگیری یک نوع مرکانتالیزم دولتی و حذف نیروهای خلاق جامعه شده است. لذا کمکی اساسا به مقاومت در برابر آمریکا نمیکند.[8]
*مخالفان نظارت بر قیمتها (با فرض نبود نیت خرابکاری عامدانه در اقتصاد) از این رفتار با عنوان اقتصاد مرکانتیلیستی یاد میکنند و آنرا مقابل تعالیم آدام اسمیت که معتقد بود دولت نباید در بازار دخالت کند، میدانند.
این در حالی است که نظارت بر قیمتها یک رفتار عاقلانه و وظیفه ذاتی حکومتهاست که حتی کشورهای مهد ترویج اقتصاد آدام اسمیتی هم آنرا رعایت میکنند.
اما گویا کسانی در ایران هستند که آدام اسمیت را بیشتر از خود آدام اسمیت میفهمند!
این نخستین باری نیست که عباس آخوندی در حال کنایه زدن به ضرورت «نظارت بر قیمتها» در اقتصاد و مذمت رویکردهای اقتصادی کلان کشور در بحث جنگ اقتصادی است.
او در کارنامه خود در وزارت مسکن نیز با عدم نظارت بر قیمتها موجب رشد چند برابری قیمت مسکن شد و دست آخر نیز با ژستی اعتراضی از وزارت مسکن استعفا داد.
آخوندی همین چند روز قبل نیز طی یادداشتی در روزنامه همشهری، نوشت: مگر چقدر باید هزینه داد تا این موضوع درک شود که اقتصاد متمرکز شکست خورده است. مگر نگاه دولتی و کنترلی و متمرکز در عرصه اقتصاد، تا به حال در اقتصاد ایران یک بار هم جواب داده است که این دفعه دوم آن باشد؟ … کماکان معتقدم که قوانین اقتصادی پابرجاست و تنها با تغییر اولویتها روبهرو هستیم. باز هم کماکان معتقدم که در این زمینه، بهترین رویه و نگاه اقتصادی، اقتصاد آزاد و رقابتی است که در همه جا موفقیت خودش را اثبات کرده است.
این فعال اصلاحطلب در یادداشت اشاره شده به طرح دولت برای ساخت چند هزار مسکن ارزانقیمت نیز معترض شده و آنرا "مداخله" عنوان کرده بود! [9]
و روح آخوندی به همین سادگی از پستوی یک خانه یا تراس یک ویلا، گرانیهای ناشی از عدم نظارت دولت را میستاید و دستبردار هم نیست.
بخش طنز ماجرا نیز اینجاست که دولت هم به مثابه یک شاگرد زانو زده در مکتب استاد، در حال اجرای فرامین آخوندی و امثال آخوندی است و مقامات دولت صراحتا ابراز کردهاند که اولا نظارت بر قیمتهای بازار را کار صحیحی نمیدانند و ثانیا قدرتی هم برای نظارت ندارند! [10]
تحلیلگران معتقدند که دولت محترم، اگر و تنها اگر بر قیمتها و توزیع کالاهای سبد خانوار نظارت کند؛ حجم وسیعی از ارزانی ایجاد میشود، گوشت و لبنیات با نصف قیمت به دست مردم میرسد و دکان سیاهنماییها و ناسزاگوییهای به کارنامه انقلاب اسلامی و دستاوردهای نظام نیز تعطیل میشود.
البته بدیهیست که ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان در صورتی به پیشنهادات کارشناسی شدهی پیش گفته دست خواهد یازید که خود عزمی برای ایجاد «فتنه اقتصادی» و بحراننمایی از وضعیت کشور نداشته باشد...
***
1_ http://www.jahannews.com/news/693384
2_ mshrgh.ir/818894
3_ mshrgh.ir/885310
4_ mshrgh.ir/958923
5_ www.irna.ir/news/83387957/
6_ mshrgh.ir/916832
7_ mshrgh.ir/938200
8_ https://etemadonline.com/content/319589
9_ mshrgh.ir/967886
10_ mshrgh.ir/956156