
سرویس حاشیهنگاری: عبدالحمید در بازار تهران عاشق چشمهای فائزه، دختر یکی از مشتریانش میشود. بانویی که در نبود پدر با مشقت فراوان دوفرزندش؛ فائزه وشهاب را بزرگ کرده ورغبتی به عروس کردن راه دوردخترش ندارد. اما با این همه عشق دختر وپسر به مخالفتها میچربد وفائزه همسر عبد الحمید میشود. مشکلات زندگی وخانواده عبدالحمید بعد از ازدواج یک به یک بر فائزه عیان میشود. خانواده عبد الحمید خواسته وناخواسته درگیر تخلفات شهروندی فروان از جمله حمل ونگهداری اسلحه وقاچاق و…هستند. این همه انگیزهای میشود تا فائزه برای دورماندن خانواده اش از خطر تصمیم به ترک وطن واقامت در اروپا بگیرد وعلی رغم مخالفتهای مادر با برادرش جهت انجام مقدمات پناهندگی راهی کشور پاکستان میشود واین تازه آغاز ماجرا است. (این فیلم برگرفته از یک داستان واقعی است). شبی که ماه کامل شد در نگاه اول عاشقانه آرامی است که در پایان روایتش منتهی به یک تراژدی تلخ میشود.
نرگس آبیار بعد از فیلم های «شیار۱۴۳» و «نفس» که کارهای موفقی در میان اثار سینمایی محسوب می شوند اینبار در «شبی که ماه کامل شد» توان قصه گویی و فیلم سازی خود را به رخ همه کارگردانان و فیلم سازان جشنواره فجر کشید.
آبیار باتوجه به سابقه نویسندگی و نوشتن رمان های خوب و درخشان تجربه قصه گویی دارد و این توانمندی در آثارش بخوبی نمایان است، فیلم «شبی که ماه کامل شد» با وجود طولانی بودن آن که در حدود ۲ ساعت و ۲۰ دقیقه است هیچگاه از ریتم نمی افتد، به حاشیه نمی رود و در تمام این ۲ ساعت و ۲۰ دقیقه مخاطب سرجای خودش میخکوب می شود و آبیار مخاطب را تا پایان فیلم همراه خود پیش می برد. شاید یکی از مهمترین ویژگی های نرگس آبیار همین قصه گویی خوب و عالی باشد که کمتر کارگردانی این هنر را دارد.
خانم آبیار اکنون بعد از شیار ۱۴۳ و نفس بخوبی می داند چگونه از بازیگران بازی بگیرد تا نقش ها باور پذیر و اثرگذارتر باشند. همین که جوایز بهترین بازیگران مرد و زن و همچنین بازیگر مکمل زن که به بازیگران شبی که ماه کامل شد تعلق گرفت اثباتی است بر این مدعا.
فیلم شبی که ماه کامل شد را می توان به دو بخش عشق و خشونت تقسیم کرد، بخش اول ملو درامی اجتماعی است که آبیار در آن هم شخصیت های فیلم را شکل می دهد و هم از آن به عنوان سکوی پرتاب قسمت دوم و اصلی فیلم استفاده می کند. بخش اول فیلم در بخش بلوچستان و تهران می گذرد و روایت عشق فائزه و عبدالحمید است که در دل این عشق کم کم تنش ها و مشکلات خانواده ی عبدالحمید را در میان این عشق نشان می دهد. آبیار بخوبی در این بخش مقدمه سازی بخش اصلی فیلم را انجام می دهد و تا فیلم را به نقطه اوج برساند. هشدارهایی که مادر عبدالحمید به فائزه می دهد، بحث ها و جدل های بین فائزه و عبدالحمید و ترسی که از ابتدای داستان همراه شخصیت هاست همگی کدهایی است که سازنده به مخاطب می دهد تا آماده بخش بعدی فیلم شود.
بخش دوم فیلم اما خشونت و جای ملودرام را می گیرد و تصاویر اکشن و صحنه های جنگ و گریز و خشونت وارد فیلم می شود، بخش دوم فیلم که بخش اصلی آن است با ورود فائزه و برادرش به کشور پاکستان آغاز می شود و ماجراهای تلخی که با آن درگیر هستند. عبدالحمید در بخش دوم شخصیتی متزلزل نشان داده می شود که از طرفی میخواهد با برادرش بماند از طرفی هم فائزه را می خواهد، از یکسو با شخصیتی است احساسی و از سوی دیگر وارد جنگ و درگیری ها و حملات وحشیانه گروه برادرش عبدالمالک ریگی می شود.
در بخش دوم عبدالمالک ریگی برادر عبدالحمید وارد فیلم می شود، شخصیتی هولناک که حضور هرچه بیشتر او موجب ترس و وحشت بیشتر می شود و فیلم به یک تراژدی خشونت بار تبدیل می شود.
یکی دیگر از نقاط روشن و جذاب فیلم وقتی ماه کامل شد کارگردانی این اثر مهم در خلق و چینش جذاب سکانس ها و همچنین ساخت شهری که از درون ملتهب و آشفته به نظر می آید است به گونه ای که با هر حرکت دوربین در شهر مخاطب منتظر یک فاجعه دیگر است. آبیار قاب های ساخت این فضاهایی چنین ملتهب را به خوبی شناخته است و در این فیلم آن ها را با اصالت و هویت لوکیشن خود (سیستان و بلوچستان و پاکستان) پیوند داده و فضای شهرهای مرزی ایران و پاکستان را بخوبی به نمایش در آورده است.
نرگس آبیار برخلاف بسیاری از کارگردانانی که برای دل خود و ارضای نیاز فیلم سازی خود فیلم می سازند، درباره موضوعی فیلم ساخته که مبتلابه جامعه است، موضوع گروهک های تکفیری و خصوصا بحث گروهکی که سرکردگی آن را عبدالمالک ریگی بر عهده دارد. آبیار در این فیلم خانواده عبدالمالک ریگی را به تصویر کشیده و اینکه چگونه کم کم افراطی گری و خشونت وارد زندگی شان شده که به پدر خود نیز رحم نمی کنند. ماجرای گروهک های تکفیری خصوصا در جنوب شرق کشور موضوعی بوده که از سالهای دور مردم سیستان و بلوچستان را درگیر خود کرده و مصائب بسیاری برای آنان به بار آورده است. و حالا بعد از سالها یک کارگردان زن با توانمندی قابل قبول فیلمی دراین باره ساخته که مخاطب را از جنایات و وحشی گری های این گروهک تروریستی و اعتقادات افراطی و بدون منطق آنها مطلع می کند. «شبی که ماه کامل شد» یکی از مهمترین اتفاقات جشنواره فجر سی و هفتم بود که خوشبختانه از چشم داوران دور نماند و با شایستگی توانست اغلب سیمرغ های اصلی را از آن خود کند.