به گزارش حلقه وصل، انتشار یک استوری تبلیغی درباره فعالیت های انتشارات روایت فتح در اینستاگرام توسط خبرنگار مشرق، با واکنش تعدادی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس روبرو شد. به دنبال این واکنش ها با نویسندگان مورد اشاره تماس گرفتیم و صحبت هایشان را ثبت کردیم. برخی از آنها به روند فعالیت های این انتشارات نقدهایی داشتند و برخی نیز از مزیت های آن برای ما گفتند. مجموع نظرات را پس از تنظیم به محسن دریالعل، مدیر انتشارات روایت فتح دادیم تا بی واسطه، توضیحات او را نیز در این گزارش منعکس کنیم.
هدف مشرق از پیگیری و انتشار این گزارش، ایفای نقش رسانه ای و ایجاد پلی واقعی بین نویسندگان و یکی از ناشران مطرح و قدیمی در حوزه کتاب های دفاع مقدس بوده است. امید که این پل ایجاد شده توسط نویسندگان و دست اندرکاران روایت فتح همچنان برقرار بماند و از ایجاد هر گونه شبهه و شائبه در دل و ذهن طرفین این گزارش، جلوگیری کند.
ضمن تاکید بر این مهم که باب این قبیل گفتگوها در مشرق پیرامون موضوعات فیمابین نویسندگان و ناشران و سایر دست اندرکاران حوزه نشرو کتاب همچنان باز است، متن بی واسطه نظرات نویسندگان و سپس توضیحات کامل و بی پرده مدیر انتشارات روایت فتح را تقدیمتان می کنیم.
گفتنی است نام نویسندگان با خواست خودشان از متن نظرات حذف شده و فایل صوتی سخنانشان در دفتر مشرق محفوظ است.
یکی از بانوان نویسنده:
من چند عنوان کتاب با موضوع نهج البلاغه نوشته ام و تخصص اصلی ام در این حوزه است. به دلایلی در دوران مدیریت قبلی با انتشارات روایت فتح آشنا شدم و قرار شد درباره شهدای مدافع حرم بنویسم. من با خانواده های بسیاری از شهدای مدافع حرم مرتبط بودم و گفتگوهایی از آنها برای رسانه ها می گرفتم. هر وقت در بین شهدای مدافع حرم با مورد خاصی برخورد می کردم، به انتشارات روایت فتح اعلام می کردم تا اگر موافق هستند، پروژه کتابشان را شروع کنم. چند عنوان از کتاب هایی که الان در این انتشارات تولید شده هم سوژه من بوده است. برخی سوژه هایم هم در زمان تغییر مدیریت مطرح شد که متاسفانه با استقبال مسئولان روایت فتح روبرو نشد.
من حتی در گروه تلگرامی نویسندگان و محققان روایت فتح هم عضو و فعال بودم که متاسفانه الان تعطیل شده است.
من کتابی را در زمان مدیریت قبلی نوشتم و با مشاوری که برای کتاب تعیین کرده بودند در حال تکمیل کار بودیم که مدیریت عوض شد. مدیریت جدید کل پروژه را ملغی کرد در حالی که من قراردادی نداشتم و به غیر از هدر رفتن زحماتم، نمی دانستم جواب خانواده شهید که منتظر چاپ کتاب فرزندشان بودند را چگونه بدهم؟!
من برای تحقیقات این کتاب هر بار ۲۰۰ کیلومتر تا روستای محل زندگی شهید می رفتم و سختی های زیادی کشیدم اما خیلی راحت با من تماس گرفتند و گفتند که شرمنده ایم!
یک مادرانه هم درباره یکی از شهدای مطرح نوشته بودم که مدیریت جدید به راحتی آن را حذف کرد و من که برای راضی کردن مادر شهید جهت گفتگو تلاش زیادی کرده بودم، باز هم شرمنده آنها شدم. مادر شهید چندین سال با کسی حرف نزده بود و بیش از ۱۰ بار من را از خانه شان بیرون کرد اما آنقدر مقاومت کردم تا راهم داد و با من گفتگو کرد.
من به خاطر این رفتار روایت فتح مجبور شدم به دامان ناشری پناه ببرم که از نظر توزیع و ترویج کتابهایش بسیار ضعیف بود و عملاً زحمات من هدر رفت.
به نظر من روایت فتح دایره بسته ای را برای خودش ایجاد کرده و فقط با تعداد مشخصی از نویسندگان کار می کند.
یکی از بانوان مشاور در روایت فتح:
من کلاً ۷ کتاب را برای روایت خواندم و نظر مشورتی ام را دادم. یکی از آنها در مورد زنی در یکی از شهرهای غربی بود که ویژگی خاصی نداشت. من البته خیلی از این کتاب ها را از نظر خودم رد کردم چون روایت های ضعیفی داشت و پر از اطناب بود.
من در این کتاب ها به غیر از روایت های تکراری، جذابیت هم نمی دیدم. برای من خلاقیت مهم بود. من به روایت فتح پیشنهاد دادم دوره نویسندگی برای این افراد بگذارد چون به هر حال هزینه زیادی برای چاپ کتاب هایشان متقبل می شد.
به نظر من اگر چه باید به نویسندگان جدید اعتماد بشود اما نباید منابع را هم هدر داد. متاسفانه کتاب های جدید حوزه دفاع مقدس خسته کننده شده اند. من الان در حال نوشتن کتابی درباره یک شهید مدافع حرم هستم و احساس می کنم آخرین کار من در این حوزه باشد، چون برای کار بعدی ام حتماً باید کار متفاوتی بنویسم و خلاقیت به خرج بدهم که کار سختی است. ضمن اینکه در کارهای روایتی، مدعیان زیادی برای کتاب هست که این، نویسنده را اذیت می کند.
آقای نویسنده:
یکی از مشکلات روایت فتح این است که نمونه خوان ندارد. اگر چه نامی به عنوان ویراستار در کتاب ها دیده می شود اما کتاب ها دارای اشکالات فاحش املایی و انشایی است. هر کتاب این انتشارات به طور متوسط ۳۰ تا ۴۰ غلط دارد که این به وجهه روایت فتح ضربه می زند. وقتی اعتراض می کنیم می گویند در چاپ های بعدی اصلاح می کنیم ولی عملاً با قیمت بالای زینک، این اتفاق هم نمی افتد. این مشکل البته جدید نیست و از ۶-۷ سال قبل که با این انتشارات در ارتباطم، وجود داشته است.
مشکل دیگر روایت فتح این است که کتاب را چاپ می کند و به سرنوشت او کاری ندارد و حکایت آن می شود مثل مادر حضرت موسی و حضرت موسی و صندوقچه! البته به تازگی کارهای تبلیغی در شبکه های اجتماعی آغاز شده اما کسی که هدایت این شبکه ها را دارد باید واجد سواد رسانه ای باشد تا از این ظرفیت به خوبی بهره ببرد.
روایت فتح در مقطعی فراخوان عمومی نویسنده داد و هر کس که به کتاب نوشتن علاقه داشت را به دایره نویسندگان وارد کرد که این کار به محتوای فاخر روایت فتح ضربه زد.
تغییر زود به زود مدیران روایت فتح هم از جمله دیگر مشکلاتی است که این انتشارات را با مشکلاتی روبرو کرده است.
آقای نویسنده:
من تا کنون چندین بار با مدیران روایت فتح جلسه داشته ام و منجر به قطع همکاری ام با این انتشارات شده است. سرمایه روایت فتح، نویسندگان قدیمی این انتشارات است. منظور من بیشتر نویسندگان دهه هشتاد این انتشارات است. البته مسئولان این انتشارات کارهایی را در این زمینه شروع کردند اما موفق نبودند.
روایت فتح اخیراً در کتاب سازی موفق بوده و از نظر طراحی و تولید کتاب با موفقیت هایی روبرو بوده اما این تلاش ها فقط برای کتاب های جدید انجام شده و از کتاب های خوبی که از سرمایه های روایت فتح است، غفلت شده است. این بی توجهی نسبت به کتاب های پرفروش هم بوده، چه برسد به کتاب های خوبی از روایت فتح، که متاسفانه فروش بالایی هم نداشته اند.
به نظر من روایت فتح برای کتاب هایش برنامه تبلیغاتی ندارد و اگر کتاب های مدافعان حرمش را کنار بگذاریم، حرفی برای گفتن ندارد و ورشکسته است. کتاب های مدافعان حرم هم کلاً و از سوی هر ناشری با استقبال مواجه می شود و این را نمی شود از مزیت های خاص این کتاب ها در روایت فتح دانست.
مدیران روایت فتح نگاه همه جانبه ندارند و نباید همه سرمایه شان را در یک حوزه هزینه کنند. جدای اینکه موفقیت برخی از این کتاب ها هم به خاطر فعالیت نویسندگان است و ربطی به فعالیت انتشارات ندارد. مثلاً کتاب هایی مثل عمار حلب یا قصه دلبری به خاطر فعالیت گسترده نویسنده شان آقای محمدعلی جعفری به این جایگاه دست پیدا کرده و پرفروش شده اند.
باید بررسی کنیم که شخصیت قلمی این انتشارات که از قدیم شکل گرفته بود، حفظ شده است یا نه؟ از قدیم اهداف والایی برای این انتشارات وجود داشته و آدم های جدید هم باید روی آن ریل گذاری ها حرکت کنند.
متاسفانه کتاب های خوبی هم در انتشارات روایت فتح وجود دارد که به خوبی دیده نشده. یکی اش همین کتاب «روزی که شهید شدم» که مع الاسف به خوبی تبلیغ و دیده نشده.
روایت فتح در زمینه فروش و توزیع کتاب هم برنامه مشخصی ندارد.
من این سئوال مهم را مطرح می کنم که برنامه روایت فتح برای آینده چیست؟
آقای نویسنده، از تهران:
انتشارات روایت فتح، دو ویژگی دارد؛ اول اینکه برای سپاه است و باید کارهایش تمیزتر باشد. دوم اینکه به موضوعات مقدسی مانند شهدا و جانبازان می پردازد که از این منظر هم کار خطیری بر عهده دارد.
من دو خاطره بد از این انتشارات دارم. اول اینکه چندین سال پیش کتابی از من را با شمارگان ۵۰۰۰ نسخه چاپ کردند اما فقط ۱۵۰۰ نسخه از آن را با من تسویه کردند. کار تسویه مالی را به عقب می انداختند و خیلی اوقات هم یادشان می رفت.
چند سال قبل هم سفارش نوشتن کتابی درباره زندگی یکی از شخصیت های نظام را به من دادند. من هم محقق بودم و هم نویسنده. قراردادی که برای این کار نوشته بودند، آدم را یاد قرارداد ترکمانچای می انداخت! آنها بالاخره قرارداد را اصلاح نکردند و کار منتفی شد. من در آن دوره دستنویس هایی را به آنها داده بودم که با به هم خوردن موضوع، آنها را به من ندادند و من به شدت از آنها دل چرکین بودم اما به احترام سپاه و نام شهید آوینی این موضوع را پیگیری نکردم. من هم می توانستم موضوع را رسانه ای کنم و هم پیگیری های اداری و قضایی داشته باشم اما بی خیال آن شدم.
قرار بود زندگی نامه یک رزمنده را هم برایشان بنویسم که با تغییر مدیریت کاملاً منتفی شد.
آقای نویسنده:
روایت فتح و ناشرانی مانند آن اعتبارشان را از نام شهدا و شهید آوینی می گیرند و نباید نگاهشان کاملاً اقتصادی باشد. البته من نفی نمی کنم که باید نگاه اقتصادی داشت و امور را مدیریت کرد اما اگر نگاه، صد در صد بازاری باشد، به کار لطمه می زند. مثلاً کتاب را به خانواده شهیدی که موضوع کتاب است، به همان نحوی می فروشند که به خریدار غریبه و ناآشنا. آیا خانواده شهید هم باید مثل بقیه پول بدهد و کتاب فرزندش را بخرد؟ متاسفانه رفتار روایت فتح با خانواده شهدا اینگونه است.
برخی هم هستند که نذر کتاب دارند و سعی می کنند با خرید کتاب های شهدا، آنها را در جامعه پخش کنند. روایت فتح با این دسته از مخاطبان هم با بی مهری رفتار می کند. برخی از این مخاطبان دانشجو، کارمند و بسیجی اند و منابع مالی زیادی برای این حرکت های فرهنگی شان ندارند.
من هم که برای فروش کتاب هایم در این انتشارات فعالیت می کنم را مثل بقیه می بینند و مزیتی برای این کار نویسنده قائل نیستند. البته استدلال مدیران این است که کار فروش و پخش کتاب ها را به بخش خصوصی داده اند و به همین خاطر با خانواده شهدا و فعالین حوزه کتاب و بقیه به طور یکسان رفتار می کنند!
در بین ناشران غیر همسو با انقلاب انعطاف زیادی برای جذب مخاطب می بینیم اما متاسفانه در چنین انتشاراتی، این انعطاف دیده نمی شود.
خانم نویسنده:
با من صحبت شد که درباره دو شهید مدافع حرم کتاب هایی بنویسم. تحقیقاتش را هم انجام دادم و کتابم از سوی انتشارات روایت فتح کارشناسی هم شده بود اما ناگهان به من گفتند که این کتاب ها را چاپ نمی کنند! دلیلشان این بود که این شهدا، شاخص نیستند. کتاب دیگری هم درباره یکی از شهرهای جنگی نوشته بودم که برگشت خورد. من برای نوستن این کتاب ها زحمات زیادی کشیده بودم که نادیده گرفته شد.
من برای روایت فتح خیلی خدمت کردم و هزینه بسیاری از کارهایم را نگرفتم. حتی برای تحقیق یکی از کتاب هایم می خواستند هزینه ای را پرداخت کنند اما قبول نکردم. روایت فتح برای شهید آوینی است و من حتی به مکان این انتشارات هم علاقه دارم و از آن آرامش می گیرم اما این انتشارات به جای شهدای شاخص به دنبال نویسندگان شاخص رفته است.
کاش برای کتاب هایی که نوشته شده بود، کار را متوقف نمی کردند و برای ادامه راه، مسیر جدیدی را معین می کردند.
برخی از دوستان محقق ما حتی برای کرایه رفت و برگشتشان با مشکل روبرو بودند و در تماس های تلفنی از بلایی که روایت فتح به سرشان آورده بود، ناراحت بودند وگریه می کردند!
خانم نویسنده:
سیستم روایت فتح مستندنگاری است و قوانین مشخصی برای این کار دارند.
برای خیلی از دوستان نویسنده این سئوال پیش می آید که نسبت به پیشرفت ادبیات در حوزه دفاع مقدس چرا روایت فتح هنوز در سیستم قدیم خودش باقی مانده است؟ البته من سیستم نظارت روایت فتح را می پسندم.
پاسخ های محسن دریا لعل، مدیر انتشارات روایت فتح
نظرات این نویسندگان را با محسن دریا لعل، مدیر انتشارات روایت فتح در میان گذاشتیم و او ضمن تشکر از مشرق به خاطر داشتن دغدغه در این حوزه و موضوع، گفت: این صحبت ها چون بدون رفرنس است، تقریباً ارزش خاصی ندارد چون خیلی از موارد کلی است و قابل پاسخ نیست و می شود به هر انتشاراتی از ایننوع کلیات گفت و نسبت داد.
وی تاکید کرد: خیلی از کتاب ها که رد شده اند به خاطر نثر ضعیف و با نظر کارشناسان کتاب بوده است. تقریباً هیچ قرارداد بازی در انتشارات نداریم که بدهی آن پرداخت نشده باشد. همچنین هیچ پروژه ای کنسل نشده مگر اینکه هزینه اش پرداخت شده است؛ حتی اگر قول شفاهی مدیران قبل بوده و هیچ سند و قراردادی نداشته. ما تمام صحبت های شفاهی را به قرارداد تبدیل کردیم و بعد از پرداخت حق الزحمه، کنسل کردیم.
دریالعل ادامه داد: تا جایی که امکام داشت کارها را به چاپ نزدیک کردیم ولی بسیاری از کارها به شدت ضعیف بودند و قابلیت اصلاح نداشتند
مدیر انتشارات روایت فتح در مورد تعامل با خانواده شهدا نیز گفت: ما یک روال خارج از عرف فروش داریم. خانواده شهدا هم بعد از هر چاپ سهمیه رایگان دارند و هم برای خرید بیشتر، درصد تخفیف ویژه دارند. هم خانواده شهدا و هم نویسندگان کتاب طبق همین روال می توانند کتاب های مورد نظرشان را تهیه کنند.
دریالعل در مورد طیف نویسندگان هم گفت: می شود نگاهی به عنوان نویسندگان و تعداد کتاب هایی که در انتشارات ما دارند بندازید. اگر واقعاً در یک دایره بسته هستیم حرف این دوستان درست است اما تعداد آثار هر نویسنده، گویای این موضوع است.
وی در مورد بحث ویراستاری نیز به خبرنگار مشرق گفت: کتاب ها را در این دو سال بررسی کارشناسانه کنید که نسبت به قبل و نسبت به دیگر ناشران چقدر دقیق و بی غلط است. تقریباً هر کتاب بعد از نویسندگی و بررسی های خود نویسنده و انتشارات، توسط حداقل ۲ کارشناس، ۲ ویراستار و یک نمونه خوان خوانده می شود. و یک نکته اینکه تقریباً هیچ کتابی وجود ندارد که اشکال ویراستاری نداشته باشد، این را با قطعیت میگویم؛ حتیکتاب های نشر کارنامه که تقریباً ۱۵۰ بار نمونهخوانی می شوند.
محسن دریا لعل در مورد برنامه های تبلیغی و ترویجی کتاب هم تصریح کرد: لااقل شما که فعال اینحوزه هستید متوجه تغییر تعامل و ارتباط شده اید و البته راه های زیادی در پیش است که ان شا الله باید در این زمینه هم شاهد رشد بیشتری باشیم.
مدیر انتشارات روایت فتح افزود: روند تولید کتاب ها هم قطعاً نسبت به گذشته تغییر کرده اما وظیفه ما تاریخ شفاهی است و نباید همه چیز را تغییر دهیم. بالاخره هر نشر برای وظیفه ای راه اندازی شده و باید در مسیرش نوآوری داشته باشد. قول مدیران روایت فتح در همه ادوار قول انتشارات محسوب می شود و ما طبق همین روال حتی قول های شفاهی مدیران قبلی را انجام داده ایم و با نویسندگان تفاهم کرده ایم.
وی ادامه داد: حدود ۱۸۰ عنوان کتاب در ۶ ماه اول مدیرت بنده به خاطر سوژه تکراری و ضعیف یا نثر و قلم ضعیف نویسنده که قابلیت اصلاح نداشتد، رد شدند. به بهانه کتاب شهید و خانواده شهید ما نمی توانیم کتاب ضعیف چاپ کرده و در انبار دپو کنیم. این هم اهانت به شهید است و هم هدر دادن پول و وقت. ما برای مخاطب هم باید ارزش قائل باشیم و وقتی که صرف مطالعه کتاب می کند را هدر ندهیم. حتماً امسال نیز از سال پیش سخت گیرتر خواهیم شد.
دریالعل در پایان گفتگو با خبرنگار مشرق مجدداً ضمن تاکید بر این نکته که سخنان نویسندگان در این گزارش جدید نبود نیست و واقعاً چون رفرنس نداشت قابل پاسخ دقیق نیست، گفت: تقریباً تمام کتاب ها در زمان بنده داری پرونده هستند و دلیل رد یا تائیدشان به صورت مکتوب موجود است. بیش از ۷۰۰ میلیون تومان بدهی ادوار گذشته پرداخت شده و در حال حاضر انتشارات تقریباً هیچ بدهی ندارد مگر کتاب هایی که بعد از نمایشگاه چاپ شده اند که آنها نیز در حال پرداخت هستند.
*میثم رشیدی مهرآبادی