
به گزارش حلقه وصل: اگر درباره خارج کردن پول و سرمایه از کشور ـ توسط پهلوی ـ سخن به میان آید، معمولاً به یاد دلارهایی میافتیم که محمدرضا پهلوی، با خود از ایران بُرد و به عبارتی دیگرد، ثروت ملی را دزدید؛ اما جالب است که رضاخان پهلوی نیز پولهای بسیار زیادی را به بانکهای خارجی انتقال داده بود. این مسأله بهطرز عجیبی مسکوت مانده و مورد بررسی قرار نمیگیرد.
درواقع اگر یک فرد عادی یا حتی چهره شاخص بخواهد در مورد رضاخان صحبت کند، احتمالِ آن خیلی پایین است که به موضوع چپاول و غارتگریِ رضاشاه بپردازد. موضوعاتی مانند ساخت دانشگاه و راهآهن ـ که البته قبل از رضاخان یعنی در دوره قاجار هم در ایران وجود داشتند ـ را برای جامعۀ ایرانی تکرار کردهاند که مسائل بسیار مهمِ دیگر حتی به گوش این جامعه نرسیده است.
هرچند، «محمدقلی مجد»، مدرس مرکز خاورمیانۀ دانشگاه پنسیلوانیا، در کتاب «رضاشاه و بریتانیا»، نوشته است: «هارت [وزیرمختار آمریکا در ایران] در ادامۀ گزارشش اعتراف میکند که همۀ به اصلاح پیشرفتهایی که در دوران حکومت رضاشاه از آن سخن میرود، نمایی ظاهری و افسانهای است که ماهرانه به دست انگلیسیها ساخته شده است». (محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا، صفحه ۱۷۸.)
اما در اینباره که «رضاشاه ایران را دوشید و رفت»، اسناد و مدارک تاریخی بسیاری وجود دارد که در ادامه، به آنها رسیدگی خواهیم کرد. در یکی از این موارد، «رابرت گراهام»، خبرنگار سابق روزنامۀ فایننشال تایمز، در کتاب «ایران؛ سراب قدرت» مینویسد: «علیرغم برخی ظواهر حکومت مدرن، رضاشاه خودکامه و بهشدت بیرحم بود. او ثروتش را از راه رشوهگری، خریدهایی به ثمن بخس و غصب و اغلب از را [تملک] زمین به دست آورد». (رابرت گراهام، ایران سراب قدرت، صفحه ۵۵.)
در اینباره، شاید بتوان گفت که هیچکس بهتر از محمدقلی مجد در کتاب رضاشاه و بریتانیا، به این مسائل نپرداخته است؛ زیرا این کتاب تماماً براساس اسناد وزارت امورخارجه آمریکا نوشته شده است. البته باید به این نکته توجه داشت که در آن دوره، آمریکا در سطح جهانی ـ همچون امروز ـ مطرح نبوده و صرفاً درحال شناسایی کشورهایی مانند ایران بوده است. بنابراین میتوان بهطور کامل عنوان کرد که کتاب «رضاشاه و بریتانیا»، منبع معتبری در مورد پهلویِ اول است.
محمدقلی مجد، در بخشهای مختلف از کتابِ خود، به موضوع فساد مالیِ رضاخان پرداخته است. .ی در بخشی از کتابش مینویسد: «شواهد مستندی وجود دارد که نشان میدهد، از ۱۵۵ میلیون دلاری که بابت حقالامتیاز نفت پرداخت شد، حداقل ۱۰۰ میلیون دلارِ آن را رضاشاه به جیب زد. برای درک بزرگیِ این مبلغ در آن زمان، همین قدر کافی است که بدانیم، کل ظرفیت وامدهی بانک وارداتصادرات آمریکا در سال ۱۳۱۸ شمسی، در حدود ۱۰۰ میلیون دلار بوده است». (محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا، صفحه ۲۹.)
نکتۀ حائز اهمیت این است که در حقیقت، بیشتر ثروت نفت ایران را در آن زمان، انگلیسها به غارت میبردند؛ اما همان مقدار ناچیز از درآمد نفتی نیز که برای ایران باقی میماند هم، رضاخان شخصاً به آن دستبُرد میزد و به حساب خود منتقل میکرد.
همچنین، محمدقلی مجد، در مورد فساد مالی در دوران رضاشاه، اینطور بیان میکند: «فساد مالی در ایران [زمان رضاشاه] کاملاً عادی است. اختلاس و رشوهخواری آنقدر گسترده و جاافتاده است که بسیاری از مقامات کشور هم برای تکمیل حقوقهای غیرمکفی و داشتن سطح زندگی مناسب به آن متکی هستند و بدترین نوع اختلاس، دزدیدن بخشی از حقوق سربازان و یا کسانی است که حقوقشان حتی کفاف نیازهای خودشان را هم نمیدهد». (محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا، صفحه ۳۷۵.)
با اینکه همۀ اسناد و منابع معتبر تاریخی به ما نشان میدهد که دزدی و چپاول در دوره رضاخان بهشدت زیاد بوده و شخص رضاشاه نیز در صدر این دزدیها قرار داشته، جریاناتی اصرار دارند که این شخص را بهعنوان کسی که با راهزنها مقابله کرده و یا با گرانفروشی مقابله کرده، معرفی کنند. هرچند داستانهایی که برای تمجید از رضاشاه بیان میشوند نیز اکثراً ساختگی هستند و منبع تاریخی ندارند.
اما درباره جملهٔ آرتور میلسپو که در ابتدا خوانده شد، اخیراً ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که به این موضوع اشاره دارد. داود مرادیان، مستندسازی است که در یکی از برنامههای تلویزیونی، مطالبی در مورد رضاخان بیان میکند. وی میگوید: «اینکه میلسپو، یک مستشار مالی است، بسیار اهمیت دارد و کلماتش بارِ معنایی دارد. اینکه این آمریکایی میگوید رضاشاه، حقیقتاً ایران را دوشید و رفت، خیلی مهم است».