به گزارش حلقه وصل: محمدمهدی یزدانی، خبرنگار فرهنگی در یادداشتی نوشت: فیلم «تاکسیدرمی»، ساخته محمد پایدار، اثری است که در ژانر طنز-فانتزی قرار میگیرد و از این جهت در سینمای ایران بسیار خاص و کمنظیر است. این فیلم، مانند بسیاری از آثار دیگر این کارگردان، در تلاش است تا به شیوهای نوین به نقد وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران بپردازد. در ادامه، نگاهی عمیقتر به نقاط مختلف این فیلم خواهیم انداخت و ابعاد مختلف آن را از جنبههای مختلف بررسی میکنیم.
نقد و بررسی طنز در «تاکسیدرمی»
فیلم «تاکسیدرمی» بهطور آشکار به دنبال استفاده از طنز برای انتقال پیامهای انتقادی خود است، اما در این زمینه میتوان گفت که به اندازهای که باید موفق نبوده است. اگرچه فیلم در سطح داستانی از طنز بهره میبرد، اما در لحظاتی نتوانسته است عمق و تاثیرگذاری لازم را در مخاطب ایجاد کند. شاید به این دلیل که استفاده از طنز در سینما، بهویژه در یک موضوع سیاسی-اجتماعی، نیاز به دقت و ظرافت بیشتری دارد تا نه تنها مخاطب را بخنداند بلکه او را به تفکر وادار کند.
در «تاکسیدرمی»، طنز بیشتر در لایههای سطحی داستان قرار دارد و بهطور مستقیم به نقد حکومت پهلوی پرداخته نمیشود، بلکه این نقد از خلال شخصیتها و روابط آنها به طور غیرمستقیم صورت میگیرد. در واقع، فیلم با ظرافتهای زیادی سعی دارد طنز را در دل یک داستان جدی و انتقادی جای دهد، اما در این فرآیند، گاهی اثرگذاری آن در مقایسه با فیلمهای دیگر که طنز را به شکل سخیفتر و آشکارتری به کار میبرند، به نظر کمتر میآید.
ریتم فیلم و نحوه روایت داستان
یکی از نکات برجسته در «تاکسیدرمی»، حفظ ریتم ثابت فیلم است که تقریباً تا پایان نیز ادامه مییابد. این ویژگی برای بسیاری از فیلمها میتواند بهعنوان یک نقطه قوت ارزیابی شود، چرا که موجب میشود تماشاگر درگیر داستان باقی بماند. اما مسألهای که در اینجا مطرح است، این است که این ریتم ثابت فیلم در واقع به چه بهایی حفظ شده است؟
اگر به دقت بررسی کنیم، فیلم با در هم آمیختن وقایع مختلف، بهویژه با تغییرات مداوم در روند داستان، تلاش کرده تا ریتم خود را حفظ کند. با این حال، این تغییرات گهگاه باعث میشود که داستان کمی پراکنده و بیهدف به نظر برسد. فیلم در پی آن است که بهطور همزمان مفاهیم مختلفی را به تصویر بکشد: از مفاهیم انتقادی و سیاسی گرفته تا طنز و جدیت. اما این تلاش برای درهم آمیختن این مفاهیم، در نهایت باعث شده که هدف اصلی داستان مبهم و ناپایدار به نظر برسد.
به نظر میرسد که فیلم به جای تمرکز بر یک یا دو مضمون اصلی و پرداختن عمیق به آنها، تصمیم گرفته است تا از هر مفهوم و موضوعی در جهت سرگرم کردن مخاطب استفاده کند. این امر نه تنها باعث از دست رفتن تمرکز داستان میشود بلکه موجب میشود که پیامهای فیلم در ذهن مخاطب ماندگار نباشد.
چالشهای داستان و کشمکشهای درونی شخصیتها
یکی از مشکلات اصلی فیلم، عدم وضوح در تعیین هدف نهایی داستان است. فیلم در تلاش است تا پیامی انتقادی و اجتماعی در مورد دوران پهلوی و روحیات حاکمان آن زمان به تصویر بکشد، اما این پیام در لابهلای پیچیدگیهای داستان گم میشود. این که شخصیتها بهطور مداوم در حال تلاش برای خروج از کشور هستند، در نهایت به عنوان محور اصلی داستان مطرح میشود، اما نحوهی پیشبرد این هدف و چگونگی تأثیر آن بر شخصیتها، چندان قابل باور و منطقی به نظر نمیرسد.
این امر باعث میشود که در برخی لحظات، تماشاگر با خود بپرسد که داستان در چه مسیری در حال حرکت است. در حالی که فیلم بهطور مداوم تلاش میکند تا با استفاده از طنز، فضای سیاسی و اجتماعی آن زمان را نقد کند، اما این هدف در نهایت نه تنها بهطور واضح به تصویر کشیده نمیشود، بلکه تماشاگر را درگیر مسائلی فرعی میکند که ارتباط مستقیمی با موضوع اصلی ندارند.
جلوههای بصری و ترکیب بازیگران
با وجود مشکلات ساختاری و داستانی، یکی از ویژگیهای مثبت فیلم «تاکسیدرمی»، جلوههای بصری آن است. این فیلم در خلق صحنههای جذاب و نسبتا باورپذیر، موفق عمل کرده است. ترکیب رنگها، طراحی صحنه و دکوراسیون به خوبی فضای دهههای پیشین را به تصویر میکشد و با توجه به اینکه فیلم از تکنیکهای خاصی برای خلق فضاهای فانتزی استفاده کرده، این جلوههای بصری میتوانند برای تماشاگر جذاب باشند.
همچنین ترکیب بازیگران در این فیلم نیز قابل توجه است. بازیگران با توجه به حال و هوای داستان و فضای فانتزی آن بهخوبی با یکدیگر هماهنگ شدهاند و توانستهاند شخصیتها را بهطور طبیعی به تصویر بکشند. این هماهنگی در بازیها، بهویژه در بازیگران اصلی، موجب میشود که مخاطب بیشتر به فیلم جذب شود و بتواند با شخصیتها ارتباط برقرار کند.
نتیجهگیری
در مجموع، «تاکسیدرمی» فیلمی است که میتواند برای علاقمندان به ژانر طنز-فانتزی جذاب باشد، اما برای کسانی که به دنبال یک فیلم با روایت منسجم و اهداف مشخصتر هستند، ممکن است کمی گیجکننده و پراکنده به نظر برسد. بهویژه اگر به دنبال فیلمی با پیامهای اجتماعی و سیاسی روشن و تاثیرگذار هستید، ممکن است نتوانید از این فیلم آنطور که باید و شاید لذت ببرید. با این حال، باید اذعان کرد که ترکیب بازیگران، جلوههای بصری و تلاش برای نقد حکومت پهلوی، از نقاط قوت فیلم به حساب میآید.
این فیلم میتواند یک تجربهی متفاوت برای تماشاگرانی باشد که ژانر طنز-فانتزی را میپسندند و علاقه دارند تا آثار نویی در سینمای ایران ببینند. اما برای رسیدن به پختگی بیشتر در این ژانر، بهویژه در انتقال پیامهای عمیقتری چون نقد حکومت و سیستمهای سیاسی، فیلمهای مشابه نیاز به رویکردهای دقیقتری دارند.