به گزارش حلقه وصل: چند روز دیگر، سالگرد مهمترین رویداد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و نظامی جمهوری اسلامی در دو دههی گذشته فرا میرسد و ما امروز بیش از هر زمان دیگری به دانستههایی مرتبط با محوریترین عنصر این رویداد، یعنی سرلشکر سلیمانی نیاز داریم؛
دانستههایی که به زعم رهبر حکیم انقلاب اسلامی مکتب سلیمانی را تشکیل میدهد و بیشک تا عناصر اصلی این مکتب شکل نگیرند، هرچه در راستای بیان از فرمانده شهید گفته و نوشته و تولید شود، هرچند مفید است، اما برای تبدیل به مکتبی که سخن از آن گفته شده، ناچیز است.
شاید بتوان در یک تقسیمبندی کلی مکتب سلیمانی را در چهار محور مورد بررسی قرار داد. نخست، بررسی ابعاد عرفانی و معرفتی مکتبی است که قاسم سلیمانیِ جوان در آن رشد کرده. ریشهی گرایش او به معنویات، ابتدا برمیگردد به محیطی که کودکی، نوجوانی و جوانی شهید سلیمانی در آن رشد یافته.
بیشک ابتدا خانواده، پدر و مادر مومن و کوشا، زندگی عشایری و کار و تلاش قاسم نوجوان، باید به خوبی شناخته شود. در مرحلهی بعد، آنچه اهمیت بهسزایی دارد، شناخت علمای دینی حاضر در کرمان و در راس آنها، مرحوم سیدکمالالدین موسوی شیرازی است که در سالهای دههی شصت در کرمان زیسته؛ او که در دوران تبعید امام راحل همپای ایشان در نجف بوده و از درس فقه، اخلاق و عرفان امام بهره برده و در طی درجات معنوی به مقامی رسیده که به گفتهی رهبر حکیم انقلاب، امام راحل از وی بهرهی معنوی میبرده است.
مرحوم موسوی در عرفان و تربیت شاگردان خود پیش از هرچیز قواعد استاد و شاگری را به دوستی و برادری تغییر داده و رسم نویی در ادب رهروان بنا نهاده است. این مشی، در کنار کتمان و سکوت و ذکر دائمی، از دیگر خصایص مکتب عرفانی مرحوم موسوی شیرازی است که میتوان مصادیق متعددش را در فرمانده شهید یافت.
دوم، نگاه به دفاع مقدس بهعنوان آرمانشهر، یکی از ویژگیهای خاص فرمانده شهید است که در برخی سخنان ایشان، به خصوص آنجا که دارد از الگوی مدافعان حرم سخن میگوید، مشاهده میشود.
مختصات این آرمانشهر باعث شده مردانی در بستر نبرد شکل بگیرند که فرمانده شهید حتی وصیت کند در کنار یکی از بسیجیهای این آرمانشهر به خاک سپرده شود.
واکاوی ابعاد مختلف دوران دفاع مقدس به گونهای که بتواند ویژگیهای خاص آن را در قالب یک مکتب فکری بیان کند، میتواند یکی دیگر از پایههای مکتب سلیمانی را بنا بگذارد. کما اینکه رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی از دوران دفاع مقدس بهعنوان نیروی محرکه امم در طول تاریخ یاد کردهاند.
سومین پایهی مکتب سلیمانی، تطابق عملکرد فرمانده شهید با منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی و رابطهی این شهید عزیز با ولی فقیه است. عملکردی که سبب شده حد اعلای رضایت ولی فقیه از فرمانده شهید سپاهش را به وجود بیاورد و معظمٌله بارها و در زمینههای مختلف نظامی، اخلاقی، فرهنگی و... از وی بهعنوان الگو و شخصی در مرتبهی اعلای رضایتمندی یاد کنند.
فرمانده شهید بهعنوان کسی که برخی مطالبات رهبر حکیم انقلاب در سالیان گذشته را مورد اجرا گذاشته، نمونهی بارز صحابی خاصی است که چگونگی ارتباطش با امام جامعه و تبیین این چگونگی میتواند پایهی دیگر مکتب سلیمانی را قوام بخشد.
بررسی ابعاد حیات فرمانده شهید بهعنوان یک فرمانده نظامی، چهارمین پایهی قوام مکتب سلیمانی است. هرچند او در سالیان جوانی ردای فرماندهی پوشیده، اما تا زمانی که در فرماندهی نیروی عملیات برونمرزی انقلاب اسلامی قرار نگرفته، نمیتوان شخصیت فرماندهی مستقل نظامی او را مورد بررسی و شناخت قرار داد. از این رو، بررسی مشی نظامی وی بهعنوان یک فرمانده نظامی که در کشورهای مختلف دنیا حضور عملیاتی داشته و در این میان، سیاستهای کلی نظام و فرامین فرماندهی معظم کل قوا را به درستی اجرا و پیادهسازی کرده، اهمیت بسیار ویژهای دارد.
فرماندهی بیست و دو سالهی سپهبد سلیمانی بر سپاه قدس انقلاب اسلامی، بیشترین بخش از زندگی وی را به خود اختصاص داده و اهمیت بسیار زیادی برای ایجاد ابعاد مکتب سلیمانی دارد.
امید میرود برای تبیین اصول مکتب شهید سلیمانی تنها به روایتهای نقل شدهی شفاهی بسنده نشود و اهل علم و بهخصوص مجامع تخصصی واکاوی شخصیت شهید سلیمانی برای تبیین ابعاد مختلف مکتب شهید سلیمانی اقدامات همهجانبهای انجام دهند.