در فضای علمی و حکمرانی اقتصادی کشور، توجه چندانی به گفتمان اقتصاد اسلامی نمیشود، اما چرا این گونه است؟
بی مهری به گفتمان اقتصاد اسلامی در محافل علمی، عمومی، و فضای سیاست گذاری اقتصادی کشور، عمدتا ریشه در غلبه کلان گفتمان ناکارآمد اقتصاد بازار آزاد، خرده گفتمان های آن و مهم تر از همه شیوع گفتمان استعاری آن در فضای عمومی کشور است.
گفتمان استعاری سطح روئین کوه یخ گفتمان اقتصاد بازار آزاد است که در قالب مفاهیمی همچون ناترازی، یارانه پنهان، فنر ارز، رانت قیمتی، کسری بودجه و فزونی نقدینگی به خورد جامعه داده میشود.
این مفاهیم استعاری مبتنی بر کلان نظریه کارامدی دست نامرئی بازار آزاد و ایده دولت شر است که با خرده گفتمان هایی همچون نظریه بانکداری ربوی و بازار آزاد سرمایه و بازار شناور ارز پشتیبانی میشود.
در پس این مفاهیم استعاری و کلان نظریه ها و خرده نظریه های اقماری، مبانی فلسفی معرفتشناختی هستیشناختی و ارزش شناختی همچون نظم طبیعی، فرمالیسم، فردگرایی روش شناختی، عقلانیت اقتصادی، نظم خودجوش بازار و آزادی به مثابه ارزش بنیادین قرار دارد.
هنگامی که گفتمان عمومی، گفتمان سیاستی و گفتمان تخصصی بر اساس مکتب اقتصاد بازار شکل گرفت، دیگر جایی برای گفتمان مکتب اقتصادی اسلام وجود ندارد. در این فضا گفتمان الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، اقتصاد مقاومتی و نظایر آن مهجور میماند و راهی به بازار علم و دنیای سیاستگذاری اقتصادی و حتی فضای عمومی کشور نمییابد.
در این زمینه صوت نشست علمی در دانشگاه قم در مورد دلایل مهجور بودن گفتمان اقتصاد اسلامی را بشنوید