به گزارش حلقه وصل: حسام الدین برومند در یادداشتی نوشت: بی شک تحولات منطقه خاورمیانه این روزها در کانون توجهات رسانه ها و افکار عمومی قرار دارد. واقعیت این است که سقوط دولت بشار اسد را کسی پیش بینی نمی کرد یا حداقل کسی فکر نمی کرد یک گروه تروریستی در 11 روز و بدون آنکه ارتش سوریه مقاومت کند به راحتی شهرهای سوریه را یکی پس از دیگری تصرف کند و به دمشق برسد. امروز صحنه روشن است و جای کمترین تردیدی وجود ندارد که سقوط سوریه را باید در یک سناریوی بزرگ دید؛ سناریویی که امریکا طراح و کارگردان اصلی است و می خواهد در بازی بزرگ نظم جدید جهانی، نظم منطقه ای خاورمیانه را در دست داشته باشد. خاورمیانه با مختصات امریکایی، خاورمیانه ای است که منطقه غرب آسیا منهای «مقاومت» شکل بگیرد و «فلسطین» در یک فرایند نظامی یا سیاسی- اقتصادی حذف شده باشد و هر کشور بزرگ و مستقلی که مانع این نقشه شوم است گرفتار تجزیه بشود. اما این فقط صورت مساله ای است که هیچگاه محقق نشده است و مشخصا در 24 سال گذشته بارها نقشه «خاورمیانه امریکایی»، نقش بر آب شده است.
سال 2000، رژیم صهیونیستی مجبور شد پس از 18 سال از جنوب لبنان عقب نشینی کند. در سال 2003 طرح خاورمیانه بزرگ شکست خورد. در سال 2006 این بار طرح خاورمیانه جدید شکست خورد؛ طرحی که کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت امریکا مدعی بود: حوادث لبنان، زاییدن خاورمیانه جدید است! اما جنگ 33 روزه در 2006، معادلات امریکایی- صهیونی را بر هم زد. امریکایی ها بعدا داعش را خلق کردند و به منطقه آوردند ولی در نهایت باز هم از «مقاومت» شکست خوردند. طوفان الاقصی(7 اکتبر 2023)، بار دیگر تاریخ را ورق زد و سناریوی پیچیده جبهه غربی- عبری- عربی را خنثی کرد. این بار قرار بود با توافق آبراهام و عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل و ایجاد کریدور آی مک( IMEC)، صهیونیست ها را به اصطلاح آقای منطقه کنند ولی گویا همه چیز را فکر کرده بودند به جز طوفان الاقصی که چون عصای موسی، سحر و جادوی شیطان بزرگ را باطل کرد.
اکنون سوال این است که فردای منطقه چه می شود؟ آیا سقوط سوریه، توانمندی مقاومت را نابود خواهد کرد؟ نظم منطقه ای منهای مقاومت و فلسطین شکل می گیرد؟ پاسخ به این سوال را باید با تجربه سه دهه اخیر دید و به نظاره نشست. در ادوار مختلفی کار بجایی رسیده بود که طبق معادلات قدرت و روی کاغذ، کار مقاومت تمام بود ولی مقاومت برگشت و بازسازی کرد و قدرتمندتر از قبل، معادلات را برهم زد و این شعار و رجز و خطابه نیست؛ یک تجربه روشن، غیرقابل انکار و ملموس است که گوشه هایی از آن در سطور بالاتر مورد اشاره قرار گرفت. روز گذشته هم رهبر حکیم انقلاب به صراحت فرمودند که « سربرآوردن یک مجموعه قوی از جوانان غیور سوری، پیش بینی قضایای اخیر این کشور است». و بلافاصله بر این نقطه انگشت تاکید گذاشتند:« فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود». بنابراین فردای منطقه را باید از این منظر دید که «مقاومت» یک سخت افزار نیست که بشکند، یک ایمان و تفکر است .جوانان غیور سوری اراده خواهند کرد و در این جنگ اراده ها، پول و فناوری تعیین کننده نهایی نخواهد بود. مگر 7 تریلیون دلار برای داعش و حذف مقاومت هزینه نکرده بودند؟ شد؟! مگر سامانه های «گنبدآهنین» ، «فلاخن داود» ، « پیکان» و «تاد» را به صحنه نیاوردند؟ شلیک موشک های مقاومت به حیفا و تل آویو نرسید؟ آینده منطقه را دقیق و عمیق باید دید.