موضوعی که حتی در بسیاری از موارد آسیب های جدی را به منافع ملی خودِ آمریکا وارد کرده است. معادله ای که در نوع خود یادآور این موضع گیری تاریخی آریل شارون نخست وزیر و وزیر جنگ سابق صهیونیست ها است که تاکید می کرد آمریکا به قدری در زمین اسرائیل بازی می کند و تحت نفوذ آن است که اگر مردم آمریکا از ابعاد مختلف این موضوع باخبر شوند، علیه نظام سیاسی کشورشان قیام خواهند کرد.
در این رابطه، به طور خاص توجه به 5 پرده از بازیگری واشینگتن در راستای منافع صهیونیست ها که در حقیقت ضربه زدن به منافع دیگر ملت ها را سبب شده ضروری به نظر می رسد.یک: نسل کشی در غزه
در طی بیش از یک سال اخیر که از جنگ غزه می گذرد، بیش از 100 هزار فلسطینی به اذعان منابع غربی، شهید، مجروح و مفقود شده اند و عملا این جنگ به خونین ترین جنگ قرن بیست و یکم جهان از منظر نرخ کشتار غیرنظامیان تبدیل شده است.
در عین حال، شواهد و قرائن حاکی از این هستند که بخش های زیادی از نوار غزه به ویژه مناطق شمالی آن به کل ویران شده اند و به اذعان سازمان ملل متحد، بیش از 350 سال طول می کشد تا اقتصاد غزه به حالت قبل برگردد. البته که آواربرداری از این منطقه نیز ده ها سال به طول می انجامد. ورای همه این ها، در شرایط فعلی از هر 10 فلسطینی ساکن در نوار غزه 9 نفر گرسنه است و وضعیت انسانی در این منطقه بغرنج است. همه این فجایع در شرایطی رخ داده اند که بر اساس آنچه اخیرا اندیشکده آمریکایی واتسون مطرح کرده، بیش از 75 درصد از هزینه های جنگ افروزی صهیونیست ها علیه نوار غزه را دولت آمریکا پرداخته است.
یعنی همان دولتی که مدام از قصد خود برای پایان دادن به جنگ علیه غزه خبر می دهد اما به تازگی در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد، در قامت تنها دولتی ظاهر شد که با آتش بس در این جنگ مخالفت کرد. موضوعی که به تاکید نماینده چین در شورای امنیت، در دلِ تاریخ ثبت خواهد شد. از این رو، دولت آمریکا با حمایت های گسترده خود از صهیونیست ها عملا تا پای نابودی ملت فلسطین و ارتکاب عملی به نسل کشی و پاکسازی قومیتی علیه آن ها پیش رفته و فقط و فقط به منافع صهیونیستها نظر داشته و دارد.
دو: جنگ افروزی علیه لبنان
رژیم اشغالگر قدس در چندین نوبت در طی سال های گذشته به لبنان حمله کرده و البته که در تمامی موارد نیز آمریکایی ها یار و یاور اصلی آن ها بوده اند. فراموش نکنیم که حمله اخیر صهیونیست ها به لبنان در شرایطی صورت گرفت که ارتش اسرائیل به شدت فرسوده بود و این، روانه شدن سیلی از کمک های آمریکا به سمت رژیم اشغالگر قدس بود که آن را برای انجام یک ماجراجویی تازه علیه لبنان تشویق و ترغیب کرد. کافی است توجه داشته باشیم که تنها اندکی پس از تهاجم رژیم اشغالگر قدس به لبنان آمارهای رسمی حاکی از این بودند که بیش از 3 هزار لبنانی غیرنظامی به شهادت رسیده اند و البته که شهرهای مختلف این کشور نیز با بمباران های صهیونیست ها رو به رو شدند.
کمک های آمریکا به اسرائیل در بحوحه جنگ افروزی علیه لبنان در شرایطی انجام می گرفتند که این کشور با استفاده اعزام نماینده های دیپلماتیک خود به لبنان سعی در تحمیل آتش بس مطلوب خودش به حزب الله و کلیت لبنان داشت. در معادله لبنان نیز نه فقط در جنگ اخیر بلکه در طی سالیان گذشته، آمریکا حمایت از اسرائیل را ولو به قیمت کشته شدن هزاران نفر از مردم منطقه و ضربه زدن به منافع ملت های منطقه باشد، ترجیح داده است. جالب آنکه در این مورد نیز در ظاهر خود را کاملا کنار می کشد و از روند تحولات ادعای بیاطلاعی می کند.
3: شورش تروریست ها در سوریه
کمتر کسی تردیدی دارد که شورش فعلی تروریست ها در سوریه و سقوط نظام سیاسی این کشور، بدون هماهنگی با آمریکا صورت گرفته باشد. در روزهای گذشته نیز مدام گزارش های مختلفی منتشر شده که تاکید دارند آمریکا بارها از بشار اسد درخواست کرده که از همراهی با ایران و اقدام علیه اسرائیل خودداری کند. در عین حال، برخی گزارش های منابع غربی نیز حاکی از این هستند که بشار اسد در طی ماه های اخیر تا حدی از ایران فاصله گرفته و وعده لغو تحریم ها علیه کشورش را از سوی آمریکا دریافت کرده بود. وعده سرخرمنی که هیچگاه محقق نشد.
با این همه، تردیدی نیست که ترکیه و رژیم اشغالگر قدس نیز از رهگذر هماهنگی با آمریکا اقدام به ماجراجوییهای اخیر علیه سوریه کرده اند. در این میان، مهندسی تحولات سوریه از سوی واشینگتن فضای مساعدی را برای رژیم اشغالگر قدس ایجاد کرده تا به کل به زیرساخت های مهم و حیاتی سوریه به ویژه در حوزه های علمی و نظامی حمله کند و عملا راه خلع سلاح این کشور برای کسب امنیت بیشتر برای خود را طی کند. در عین حال، اسرائیل از فرصت استفاده کرده و مناطق راهبردی را در استان قنیطره سوریه اشغال کرده است. مناطقی که اشراف زیادی را به این رژیم در هدف قرار دادن منافع سوریه می دهند.
ورای همه این ها توجه داشته باشیم که آمریکایی ها نقش مهمی در سفیدشویی جنایات ابومحمد الجولانی فرمانده تروریست های تحریر الشام بازی کرده و می کنند. اینکه می بینیم الجولانی با سی ان ان مصاحبه می کند و خود را فردی میانهرو معرفی می کند(همان تروریستی که زمانی فرمانده جبهه النصره به عنوان شاخه ای از القاعده و داعش بود) نمود عینی این مساله است. جالب اینکه در سال 2013 همین فرد از سوی وزارت خزانهداری آمریکا به عنوان یکی تررویست بین المللی تحت تعقیب قرار می گیرد و برای یافتن وی جایزه 10 میلیون دلاری تعیین می شود.
حال درمعادله سوریه، بازی منافقانه آمریکا تماما در راستای منافع صهیونیست ها است. البته که تداوم روند سرقت نفت این کشور و دزدی تولید روزانه بیش از 83 درصد نفت سوریه نیز از جمله دیگر محرک های بازی ریاکارانه آمریکا در رابطه با سوریه به ضرر مردم و منافع این کشور است.
4: ماجراجویی علیه ایران
تقریبا در هر موضوع و پرونده ای که مرتبط با ایران باشد و آمریکایی ها درآن ایفای نقش داشته باشند، منافع رژیم اشغالگر قدس بخش محوری ماجرا برای آن ها(آمریکایی ها) است. به عنوان مثال در ماجرای ترور دانشمندان و نخبگان هسته ای کشورمان و یا کلیت پرونده اتمی ایران و همچنین نفوذ منطقه ای کشورمان و اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران، همه و همه، کنشگری های آمریکا تا حد زیادی در راستای منافع اسرائیل و حتی تحت نفوذ آن است.
بیراه نیست اگر بگوییم مولفه و متغیر اسرائیل از نقش و جایگاهی محوری در شکل دهی به سیاست آمریکا با محوریت ایران دارد. به بیان ساده تر، در رابطه با ایران نیز آمریکایی ها ضربه زدن به مردم کشورمان و کلیت ایران را در راستای تامین منافع صهیونیست ها به یک اولویت برای خود تبدیل کرده اند. با این همه، قدرت ملی ایران سبب شده تا آن ها نتوانند به دستاوردهای مطلق برای خود علیه کشورمان دست یابند و موفق باشند.
5: کاخ سفید و قربانی کردن خودِ آمریکا جهت حفاظت از صهیونیست ها
در نهایت باید گفت که خودِ آمریکا نیز تا حد زیادی قربانی سیاست های غیرمنطقی دولت آمریکا جهت حفاظت از منافع صهیونیست ها شده است. به عنوان مثال درماجرای جنگ غزه، بی آبرویی و رسوایی های قابل توجه برای آمریکا به واسطه حمایت های آشکار و پنهان آن از جنایات رژیم اشغالگر قدس علیه مردم بیگناه فلسطین موجب شده تا بسیاری این گزاره را مطرح کنند که اساسا واشینگتن دیگر قادر نخواهد بود خود و وجهه بین المللی اش را به فضای قبل از آغاز جنگ مذکور برگرداند.
موضوعی که نمودهای عینی خود را در داخل آمریکا نیز نشان داده و شاهد اعتراضات فراگیر در این کشور علیه همدستی واشینگتن با اسرائیل در ارتکاب به جنایت علیه مردم فلسطین بوده ایم. بگذریم که بیش از 800 نهاد حکمرانی محلی در این کشور نیز نسبت به رویکرد آمریکا با محوریت مساله مذکور دست به اعتراض و انتقاد صریح زده اند. در عین حال، هزینه کردن میلیاردها دلار برای حمایت از اسرائیل و ماجراجویی های منطقه ای اش سبب شده تا بسیاری این گزاره را مطرح کنند که براستی چرا باید مالیات دهندگان آمریکایی تسهیل کننده روند جنایات صهیونیست ها باشند.
آمریکا بر اساس آمارهای رسمی در طی یک سال اخیر، بیش از 6 برابر کمک های سالیانه خود به صهیونیست ها که چیزی در حدود 4 میلیارد دلار است، به این رژیم کمک مالی کرده و میلیاردها دلار دیگر را نیز از رهگذر تامین تسلیحات به این رژیم اختصاص داده است. این در حالی است که با استناد به آنچه اخیرا موسسه گالوپ در نظرسنجی از مردم آمریکا اعلام کرده، تنگناهای اقتصادی به دغدغه اول مردم این کشور در شرایط کنونی تبدیل شده است. معادلهای که نشان می دهد خودِ مردم آمریکا هم تا حد زیادی قربانی سیاست های دولتمردان این کشور در حراست از رژیم صهیونیستی هستند.