به گزارش حلقه وصل: انقلاب اسلامی و وقوع آن در ایران اسلامی و منطقه غرب آسیا باعث شد تا شخصیتهای مؤمن و متعهد به مرور شناخت شده و با پیروزی انقلاب اسلامی امکان بروز و ظهور برای آنها فراهم شود. یکی از میدانهای این ظهور و بروز، دفاع مقدس و هشت سال جنگ تحمیلی بود و طی آن شخصیتهای نظامی بسیاری پا به عرصه گذاشتند. این شخصیتها نه تنها در حوزه نظامی بلکه در حوزه تعهد به اسلام و ایران نیز جزو شخصیتهای شاخص بودند.
یکی از شخصیتهای شاخص انقلاب اسلامی و نیروهای مسلح خاصّه ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپهبد شهید علی صیاد شیرازی است.
شهید صیاد شیرازی در طول دوران زندگی نظامی خود مدارج متفاوتی را طی کرده است که از میان آنها میتوان به فرماندهی نیروی زمینی ارتش، معاونت بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح و جانشینی ستاد کل نیروهای مسلح را برعهده داشته است.
روایت زندگی علی؛ از کبودگنبد تا گرگان، آمل و گنبدکاووس
شهید علی صیاد شیرازی در سال ۱۳۲۳ در شهرستان درگز در استان خراسان دیده به جهان گشود، او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و دبیرستان وارد دانشکده افسری و در سال ۱۳۴۶ موفق به اخذ دانشنامه لیسانس از آن دانشکده شد.
مادرش اهل شهر انارک مرکز بخش انارک از توابع شهرستان نایین و پدرش از عشایر قشقایی بود که شغل نظامیگری را برای خودش انتخاب کرد و به ارتش رضا شاه پیوست.
علی در خاطرهای از اصالت خانوادگی خود گفته است: «اجداد من از عشیرهای به نام «اختافشار» هستند که از اصطهبانات و نیریز در فارس تا سیرجان، بافت و جیرفت در کرمان گسترش یافتهاند. پدربزرگم صیاد همراه فرزندانش و مال و احشامش دهها سال پیش به سوی خراسان و شهرستان مشهد به راه افتادند و به شهرستان درگز کوچ کردند. پس از ولادت اینجانب و حدود یک سال اقامت در این شهر بر حسب شغل درجهداری ژاندارمریِ پدرم، حدود دو سال در مشهد و بالغ بر ۱۵ سال در استانهای مازندران و گرگان در شهرهای گرگان، آمل و گنبدکاووس زندگی کرد اما در کلاس ششم ریاضی یعنی سال آخر دوره دبیرستان به تهران آمدیم و از دبیرستان امیرکبیر فارغالتحصیل شدم.»
نقش آفرینیهای شهید صیاد شیرازی
دورههای چتربازی و رنجر را با رتبه یکم گذراند و مدتی بعد به عنوان افسر توپخانه منصوب شد. در سال ۱۳۴۸ مأموریت استقرار در مرزهای غرب کشور، قصرشیرین به لشکر دوم تبریز داده شد و او به عنوان افسر دیدهبان توپخانه و معاون آتشبار، حدود یک سال در این منطقه مأمور شد.
شهید صیاد شیرازی در خاطراتش میگوید: با منحل شدن لشکر تبریز در سال ۱۳۴۹ گردان ۳۰۲ توپخانه لشکر تبریز به توپخانه لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه پیوست و بنده فرمانده آتشبار شدم. پس از یک بار جابجایی و انتصاب به عنوان فرمانده آتشبار گردان ۳۱۶ توپخانه در سال ۱۳۵۰ برای شرکت در دوره آموزش زبان انگلیسی به تهران رفتم. با شرکت در کنکور اعزام به خارج در سال ۱۳۵۱ برای طی کردن دوره تخصصی هواسنجی بالستیک توپخانه به آمریکا رفتم.
در دوره هواسنجی بالستیک توپخانه در آمریکا به رغم داشتن رقبای آمریکایی، تواست رتبه یکم دوره را کسب کند.
صیاد شیرازی پس از طی دوره تخصصی توپخانه در آمریکا با درجه ستوان یکم و سمت استادی، در مرکز آموزش توپخانه اصفهان به تدریس پرداخت. او در اصفهان با یافتن دوستان جدید، فعالیتها و مطالعات دینی منسجمتری را پی گرفت و شخصیت سیاسی خویش را در این دوره قوام بخشید و در همان شرایط در جهت سازماندهی نظامیان انقلابی فعالیت خود را آغاز کرد.
نخستین فعالیتهای شهید صیاد شیرازی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی
او به رغم شناخته شدن به عنوان یک افسر منضبط، با دانش بالا و توانمند، برای پیروزی انقلاب اسلامی هم از هیچ کوششی دریغ نمی کرد. مجموعه این فعالیت ها موجب شد تا در روزهای پایانی منجر به پیروزی انقلاب، بازداشت شده و پس از پیروزی انقلاب آزاد شود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با سیدیحیی رحیمصفوی و حجتالاسلام سالک آشنا شد و با همکاری یکدیگر از پادگانهای اصفهان حفاظت کردند.
او در سازماندهی نیروهای انقلابیِ ارتش نقش بهسزایی داشت. به دلیل توان بالای سازماندهی نیروهای نظامی مورد توجه امام(ره) و یاران انقلاب قرار گرفت و در سال ۱۳۵۸ به عنوان فرمانده عملیات غرب کشور منصوب شد و عملیاتهای مختلفی علیه گروهکهای جداییطلب کمونیست و ضدانقلاب در استان کردستان به خصوص شهرهای پاوه، مریوان و سنندج عملیات نظامی انجام داد.
تهیه طرحهای عملیاتی بینظیر و تلاشهای وی در ساماندهی ارتش و ساختار نیروهای مسلح به شکستن حصر شهرهای سنندج و پادگانهای مریوان، بانه و سقز منجر شد.
شهر سنندج با تشکیل ستاد عملیات مشترک ارتش و سپاه پاسداران توانست پس از 21 روز مقاومت و دفاع از سوی مدافعان خویش، کاملاً از تصرف و تسلط نیروهای ضدانقلاب خارج شود. پس از تحقق و اجرای موفق این طرحها، شهید صیادشیرازی، با 2 درجه ارتقاء، با درجه سرهنگ تمامی به فرماندهی عملیات غرب کشور منصوب شد.
صیاد شیرازی پس از تحقق و اجرای موفق طرحهای مذکور با دو درجه ارتقاء به درجه سرهنگ تمامی رسید و به فرماندهی عملیات غرب کشور منصوب شد.
توطئه بنیصدر علیه صیاد دلها
با انتصاب بنیصدر به عنوان فرمانده کل قوا و سنگاندازیهای او در کمک به جبهههای جنگ علیه صدام، سرهنگ صیاد شیرازی نسبت به رفتارهای تفرقهافکنانه بنیصدر بین ارتش و سپاه انتقادات شدیدی داشت. شدت انتقادات صیاد شیرازی به حدی بود که بنیصدر دستور خلع دو درجه و خلع از منصب نظامی صیادشیرازی را صادر کرد.
وی در آخرین ماههای ریاستجمهوری بنی صدر بهدلیل برخورداری از روحیه انقلابی و مقابله با خیانتهای او از سمت مذکور عزل شد و پس از آن تا عزل بنی صدر و فرار مفتضحانه او به فرانسه، به دعوت شهید کلاهدوز در ستاد مرکزی سپاه پاسداران به خدمت پرداخت.
با کشدار شدن ماجرای مخالفت بنیصدر با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مخالفت با کمکرسانی به جبهههای جنگ و رای مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت سیاسی او، امام خمینی حکم خلع از فرماندهی کل قوا را صادر کرد و بنیصدر فراری شد.
پس از خلع بنیصدر، با حضور محمدعلی رجایی در سمت ریاست جمهوری، صیاد شیرازی بار دیگر با دریافت دو درجه، به ارتش بازگشت و برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش تحت عنوان قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) را راهاندازی کرد.
صیاد شیرازی درخاطرهای نقل میکند: «نامهای به من ابلاغ شد تا قرار گاه را بههم بزنم و بعنوان مشاور فرمانده لشکر کردستان در امرعملیات نامنظم کار کنم؛ یعنی مسئولیت من از فرماندهی منطقه کرمانشاه و کردستان محدود به کرمانشاه شد. حالا میبایست یک دفعه تشکیلات را برهم میزدیم در حالی که کار تمام نشده بود، چون کار را غیر معقول میدیدم؛ غفلت کردم و نامهای تهیه کردم و در آن جملاتی نوشتم که از نظر نظامی حالت طغیان و سرپیچی و تمرد را داشت. مستندترین مدرکی که بنی صدر به تحریک اطرافیانش همه جا بگوید ببینید این همان است که میگفتم؛ صیاد طغیان و تمرد کردهاست. بنیصدر نامه را مستقیم برده بود خدمت حضرت امام(ره) و گفته بود که صیاد شیرازی تمرد کرده. حضرت امام مرا که نمیشناخت ایشان هم همان اعتقادی که به اصول دین داشتند دستور داده بودند؛ با ایشان طبق مقررات رفتار کنید و منظور از مقررات نه تنها برکناری با قاطعیت بلکه گرفتن درجه و حتی دادگاهیکردن بود.»
کدام فرمانده منادی اتحاد میان سپاه و ارتش بود؟
یکی از انتصابات مهم و مبارکی که تأثیر فراوانی در نزدیکی و اتحاد و وحدت بین نیروهای سپاه و ارتش به وجود آورد، انتصاب سرهنگ علی صیاد شیرازی به سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی با حکم امام خمینی (ره) در 9 مهرماه سال 1360 بود.
برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه در آن دوران، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راهاندازی کرد و به عنوان فرمانده ارشد در آن قرارگاه مشغول به فعالیت شد.
نظر شهید امیر سپهبد صیاد شیرازی درباره وحدت ارتش و سپاه
شهید علی صیاد شیرازی در هفتم خردادماه سال ۱۳۶۱ در بحبوحه «عملیات رمضان» در نماز جمعه تهران درباره وحدت ارتش و سپاه بیان کرد: «وحدت و یکپارچگی رزمندگان اسلام امروز، یکی از مایههای بزرگ دیگر است. امروز آنهایی که آمدند صحنههای نبرد را دیدند، میبینند که چه یکپارچگی و وحدتی بین ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و به خاطر همین خداوند را شکر میکنیم و باید همین جا من متذکر بشوم که مواظب باشید کوچکترین خدشهای در این وحدت و تشکل نیفتد. إنشاءالله.»
شهید صیاد شیرازی درباره تشکیل قرارگاه مشترک میان ارتش و سپاه بیان میکند: «من رفتم اهواز و از آنجا به آبادان. در شورای عالی سپاه گزارش داده شد که ما میتوانیم از سه محور به آبادان حمله کنیم. این طرح را شورا تقریباً یکپارچه تصویب کرد. رفتند دنبال تجهیزات و وسایل و امکانات و هماهنگی با ارتش. من در کردستان بودم؛ در حال آزادسازی بوکان بودیم و در شب آزادسازی بود که اعلام شد؛ فرمانده نیروی زمینی ارتش شدیم.
پس از پایان مأموریت، بهسرعت به منطقه جنوب آمدیم. در فرصت کوتاهی ما قرارگاهمان را در جبهه با سپاه یکی کردیم: قرارگاه کربلا. در واقع اولین نکتهای که به نظرم رسید این بود که باید بهصورت رسمی قرارگاه مشترک دایر کنیم. مقدمات عملیات بعدی(طریقالقدس) سه ماه طول کشید. در این سه ماه نیروی زمینی ارتش را تجدید سازمان کردیم.»
بدین ترتیب، وجود ویژگیهای بارزی همچون؛ سعهصدر، پیشنهاد پذیری، رعایت اصل وحدت در عین کثرت نظر؛ در شخصیت شهید صیاد شیرازی بهعنوان فرمانده ارشد ارتش در جنگ، نقش بارزی در اتحاد و وحدت بین دو نهاد سپاه و ارتش و موفقیت آنها در دفاع مقدس داشت.
او در منصب فرماندهی نیروهای ارتش اسلام در عملیاتهای پیروزمند ثامنالائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس نقش چشمگیری داشت. عملیاتی که سرنوشت جبهههای اسلام علیه کفر را به پیروزی رقم زد و روند جنگ تحمیلی را در مسیر پیروزی ارتش اسلام قرار داد.
وی در 18 اردیبهشت 1366 به همراه تعدادی از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع و موافقت امام خمینی(ره) به درجه سرتیپی ارتقاء یافت.
پنجه صیاد بر صورت منافقین
از جمله عملیاتهایی که نیروهای نظامی سازمان منافقین به صورت مستقیم به آن وارد شدند، عملیات منافقین فروغ جاویدان یا عملیات مرصاد بود که تنها یک هفته پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در سوم مرداد ۱۳۶۷ منافقین از محور خانقین، خسروی، سرپل ذهاب، به سمت کرمانشاه حرکت کردند.
مسؤولیت مبارزه با منافقین بر عهده صیاد دلها گذاشته شد، او پس از حضور در منطقه مرصاد در تنگه چارزبر از طریق فرماندهی متحرک هوایی و با استفاده از بالگرد تمام محورهای هجوم منافقین را شناسایی و ابتکار عمل را از آنِ نیروهای خودی کرد و حرکت ستون نظامی منافقین را متوقف کرد.
صیادشیرازی در خاطراتش از عملیات مرصاد گفت: «در آن زمان من نماینده حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع بودم و در ساعت ۲۰:۳۰ سوم مرداد ۱۳۶۷ معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح به من تلفن کرد و گفت دشمن از سرپل ذهاب و گردنه پاتاق به سرعت در حال ورود به داخل خاک خودی است و به من حکم مأموریت دادند.
شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم. صبح روز پنجم مرداد عملیات مرصاد با رمز یا علی (ع) آغاز شد. در تنگه چهار زبر چنان جهنمی برای یاران صدام بر پا شد که زمانی برای پشیمانی نماند.»
در این عملیات حدود ۲۰۰۰ نفر به هلاکت رسیده و حدود ۱۵۰۰ نفر مجروح و ۱۰۰۰ نفر فراری شدند و ۱۵۰ نفر اسیر شدند.
علاوه بر آن بیش از ۱۲۰ دستگاه تانک، ۴۰۰ دستگاه نفربر، ۲۴۰ قبضه خمپارهانداز ۸۰ و ۶۰ میلی متری و ۳۰ قبضه توپ ۱۰۶ میلی متری منهدم و صدها قبضه آرپیجی۷، تیربار و خمپارهانداز، دهها دستگاه تانک و نفربر، ۱۲ عراده توپ ۱۲۲ میلیمتر و مقادیری تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی به غنیمت گرفته شد.
انتصاب به مناصب مختلف در ستاد کل نیروهای مسلح
بهدنبال مسئولیت خطیر شهید صیاد شیرازی در شورایعالی دفاع، با درخواست رئیس شورایعالی دفاع و موافقت حضرت امام خمینی در مردادماه سال ۱۳۶۵ مسئولیت فرماندهی نیروی زمینی ارتش به برادر دیگری واگذار شد.
حضرت امام(ره) در حکم فرمانده جدید نیروی زمینی ارتش پیرامون خدمات آن شهید سرافراز چنین فرمودند: «با تقدیر از زحمتهای طاقت فرسای سرکار سرهنگ صیادشیرازی که با تعهدکامل به اسلام و جمهوری اسلامی در طول دفاع مقدس از هیچگونه خدمتی به کشور اسلامی خودداری نکرده و امید است در آینده نیز در هر مقامی باشد، موفق به ادامه خدمتهای ارزنده خود شود.»
سرتیپ علی صیادشیرازی در مهر ماه سال 1368 به درخواست رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و موافقت مقام معظّم رهبری به سمت معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شد.
امیر شجاع سپاه اسلام در شهریورماه سال ۱۳۷۲ با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد. صیاد شیرازی در 16 فروردین ۱۳۷۸ همزمان با عید خجسته غدیر با حکم مقام معظم فرماندهی کل قوا به درجه سرلشگری نایل آمد.
نقش او در ایجاد وحدت بین قوای مسلح کشور و نیروهای توانمند دفاعی و مهار دشمن و حفظ تمامیت ارضی کشور و فتح جبهههای حق علیه باطل در عملیاتهای ثامنالائمه، طریقالقدس، فتح المبین، بیتالمقدس و دیگر عملیاتهای پیروزمند تا مرصاد و دفاع از حد و مرز میهن عزیزمان بر کسی پوشیده نیست.
توطئه منافقین علیه صیاد و نحوه شهادت
شهید علی صیادشیرازی روز شنبه ۲۱ فروردین ماه ۱۳۷۸ در حوالی خانهاش مورد سوء قصد عوامل تروریست قرار گرفت و به شهادت رسید.
ساعت ۶ و ۴۵ دقیقه صبح این روز که تیمسار صیادشیرازی با اتومبیل خود به قصد عزیمت به محل کارش از خانه خارج شده بود، مورد هجوم مرد ناشناسی قرار گرفت و به شدت مجروح شد.
اهالی محل که از این حادثه مطلع شده بودند بلافاصله او را به بیمارستان فرهنگ انتقال دادند که متأسفانه بر اثر شدت جراحات وارده، تلاش پزشکان برای نجات وی بینتیجه بود و او در بیمارستان به شهادت رسید.
به گفته شاهدان مرد تروریست با پوشش لباس رفتگر در حوالی خانه شهید به کمین نشسته بود و تیمسار را هنگام خروج از خانه به رگبار بست.
در این حال شهید صیاد که سوار بر خودرو تویوتای سفید رنگ خود بود مورد اصابت ۳ گلوله تروریست واقع شد. در پی این حادثه یک سخنگوی گروهک تروریستی منافقین در تماس با خبرگزاری فرانسه در نیکوزیا مسئولیت این جنایت را بر عهده گرفت.
ترور صیاد شیرازی در کارنامه تروریستی منافقین از جهات بسیاری قابل تعمق نشان میدهد. ادله ای که منافقین برای این ترور ارائه میکنند حاکی است که برای این عمل صرفنظر از دلایلی که سازمان به آن اتکا میکند باید بهدنبال دلایل و انگیزه های پنهان دیگری گشت.
دلایل منافقین برای ترور سپهبد صیاد شیرازی در اطلاعیههای نظامیخود حول سه محور جمعبندی شده است؛ نقش صیاد شیرازی در دفاع از تمامیت ارضی ایران در جنگ با عراق، نقش وی در مهار و کنترل غائله کردستان در بدو انقلاب سال ۵۷ و نقش وی در خنثی کردن عملیات موسوم به فروغ جاویدان که منافقین با پشتوانه ارتش عراق خاک ایران را مورد تعرض نظامیقرار دادند.
اعطای درجه سپهبدی به شهید صیاد شیرازی
چند روز بعد از شهادت سرلشکر علی صیادشیرازی، آیتالله سیدعلی خامنهای به پاس رشادت های شهید، درجه سپهبدی را به او اعطاء کرد. با این اقدام، صیادشیرازی دومین نظامی عالیرتبه ایرانی بعد از سپهبد محمدولی قرنی بود که این درجه به وی اعطاء شد.
در حکم سپهبدی صیادشیرازی آمد: «به پاس رشادت و فداکاریهای امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن، نظامی مومن، پارسا، پرهیزکار و فرمانده دلاور و نامدار هشت سال دفاع مقدس سرلشکر علی صیاد شیرازی که به دست دشمنان مجرم، خونخوار و منافقین رو سیاه به فیض عظمای شهادت نایل گردید، درجه سپهبدی به آن امیر بزرگوار اهدا گردید تا به عنوان نشان افتخار و شایستگی وی باقی بماند.»
راز و نیاز صیاد دلها با معبود
در پایان به گوشهای از وصیت نامه شهید صیاد شیرازی اشارهای خواهیم کرد:
«خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالامال ازعشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار داده ای. خدایا! توخود می دانی که همواره آماده بودهام، آن چه را که خود به من دادی، در راه عشقی که به راهت دارم، نثار کنم، اگر جز این نبودم، آن هم به خواست تو بود. پروردگارا! رفتن در دست توست، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت، ولی می دانم که از تو باید بخواهم که مرا در رکاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده ات بجنگم تا به فیض شهادت برسم.
خداوندا! ولی امرت حضرت آیتالله خامنهای را تا ظهور حضرت مهدی(عج) زنده، پاینده و موفق بدار. آمین یا رب العالمین.
سرباز کوچک اسلام؛ علی صیاد شیرازی»