به گزارش حلقه وصل، محمد ایمانی فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت:
از دیروز که بیانیه روشنگرانه و ناصحانه آیت الله سید کاظم حسینی حائری صادر شده، گروه صدر و شبه نظامیان وابسته به وی مرتکب رفتارهایی به غایت متناقض شده اند.
همزمان با اعلام مقتدا صدر مبنی بر این که (برای هفتمین بار!) از سیاست کناره گیری می کند شبه نظامیان موسوم به سرایا السلام، به ایجاد آشوب و حمله به برخی مراکز دولتی در منطقه الخضرا و دفاتر برخی گروه های مبارز "ضد آمریکایی- ضد داعش" پرداختند و برخی خیابان های بغداد را با استفاده از شلیک سلاح های نیمه سنگین تبدیل به میدان جنگ کردند.
تمام اعتبار مقتدا صدر، به پدرش آیتالله محمد محمدصادق صدر است که توسط رژیم صدام به شهادت رسید. آن شهید والامقام، به مقلدان خود وصیت کرده بود که پس از او، از آیت الله حائری تبعیت کنند.
آیت الله حائری دیروز، در بیانیه خود، با تاکید بر حفظ وحدت و انسجام و فرصت نداد به استعمار و صهیونیسم و مزدورانشان، ماندن اشغالگران آمریکایی در عراق، را بزرگترین حرامها نزد خداوند متعال دانستند و سپس، نوشتند:
"بر فرزندان دو شهید صدر، لازم است بدانند که تنها ادعا یا نسبت خویشاوندی کفایت نمیکند و هر کس تلاش کند به نام آن دو شهید، بین فرزندان امت و مذهب تفرقه بیاندازد، یا رهبری را بر عهده گیرد در حالی که فاقد درجه اجتهاد و دیگر شرایط شرعی است، صدری نخواهد بود، هرچند چنین ادعا یا نسبتی داشته باشد.
... همه مومنان را به حمایت از الحشد الشعبی مقدس سفارش میکنم و همه باید آن را حمایت و تایید کنند زیرا قلعه محکم و دست توانا برای کسانی است که در پی امنیت و منافع مردم کشور عراقند".
اکنون با موضع صریح آیت الله حائری، مقتدا صدر و گروه شبه نظامی او، بر سر یک دو راهی مهم قرار گرفته اند؛ این که با مرجعیت و ملت عراق در برابر اشغالگران و بقایای رژیم صدام و داعش بمانند، یا مانند سازمان منافقین، مرتکب خروج مسلحانه شوند و به عمر نفاق پایان دهند.
اجازه بدهید در سالروز شهادت شهید رجایی به دست سازمان منافقین، ماجرایی قابل تامل را که بی شباهت به تحولات این روزهای عراق نیست، مرور کنیم. شهید رجایی دو هفته قبل از ترور شدن، (۲۴ مرداد ۶۰) راز مهمی را بازگو کرد:
«سازمان مجاهدین در زندان حرفشان این بود که درست است شعار مبارزه با امپریالیسم و ساواک میدهیم، ولی قبل از هر چیز باید با مسلمانانی که امام را به عنوان رهبر قبول دارند، جنگید و از روی جنازه آنها رد شد. از زندان که بیرون آمدند، پوستر چاپ کردند که یک طرفش آرمسازمان بود و یک طرفش عکس امام...
اینها به فکر بودند هر چه زودتر جنگ را با نیروهای مومن را شروع کنند. منتها میدانستند هیچ حیثیتی ندارند، میخواستند مرحوم طالقانی را سپر قرار دهند و جنگ را شروع کنند که دیدند مرحوم طالقانی رفت خدمت امام، حرفی زد که اگر بین مجاهدین یک نفر مسلمان واقعی وجود داشت و آقای طالقانی را به عنوان یک روحانی انقلابی قبول داشت، باید همان جا تغییر موضع بدهد.
مرحوم طالقانی خدمت امام دو زانو زد و گفت من هر وقت مایوس میشوم از حرکت این انقلاب به خدمت امام میآیم و دوباره نیرو میگیرم. این کسی بود که شما او را پدر میدانستید... مگر شما گفتید که نه آقای طالقانی ما در تسلیم شدن شما در مقابل رهبر انقلاب سهیم نیستیم وقتی که خواستی با امام بجنگی ما را خبر کن؟
واقعا یک مجاهد نیست بپرسد آیا در این دو سال شد یک آمریکایی را بکشی و بگویید ما ضدآمریکایی هستیم؟ شد یک سرمایهدار صهیونیست را بکشی و بگویی انقلابی هستی؟ اما بهشتی را کشتی... شما میتوانید بگویید کشتن خامنهای برای شما لازمتر از کشتن یک آمریکایی یا یک ساواکی یا یک اسرائیلی است؟».
واقعیات صحنه عراق روشن است. "ایدی کوهن" فعال توییتری صهیونیست در صفحه توئیتر خود با انتشار فیلم حمله آشوبگران صدری به تصویر سردار شهید ابو مهدی المهندس نوشت: برای این لحظه انتظار بسیاری کشیدم، مبارکتان باشد ای ملت عراق
حساب توییتری ترور آلارم هم که یکی از صفحات غیررسمی رژیم صهیونیستی است، با منتشر کردن نقشه ای شعله ور از عراق، نوشته «پایان عراق، روزهای باشکوهی در پیش است. شمارش معکوس آغاز میشود"!
برای ناظران، روشن است که امکانات بسیج مردمی (حشد اشعبی) چگونه بساط تروریسم و جنگ نیابتی آمریکا توسط گروه هایی مانند داعش را جمع کرد، و گروه شبه نظامی وابسته به صدر، برعکس چگونه به خدمت اشغالگران آمریکایی و جنایتکاران بعثی- داعشی در آمده است.
این واقعیت هم روشن است که اگر اشغالگران در برآیند انتخابات اخیر -با وجود همه هزینه ها و دسیسه ها- دچار ناکامی نشده بودند، عناصر وابسته یا فریب خورده را به خدمت نمی گرفتند تا زیر میز دموکراسی بزنند و در برابر انتخاب نخست وزیر برای تشکیل دولت مردمی قوی و مستقل ، کارشکنی نمی کردند.