به گزارش حلقه وصل، در چهاردهمین قسمت از برنامه «سوره؛ فصل نهجالبلاغه» موضوع «عدالت جنسیتی» با حضور «ناهید طیبی» مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت.
پیش از آغاز گفتوگوی اصلی برنامه، بخش معرفی و بررسی شرحها و ترجمههای نهجالبلاغه اختصاص به کتاب «مصباح السالکین» داشت؛ کتابی که امروزه با عنوان شرح نهجالبلاغه «ابنمیثم بحرانی» شناخته میشود، این نام از شرح مختصرتر او بر نهجالبلاغه استفاده شده که آن را «اختیار مصباحالسالکین» نامیده است. «میثم بن علی بن میثم بحرانی» عالم قرن هفتم و از نخستین شارحان شیعه است که شرحی کامل بر نهجالبلاغه نگاشته و شرح او از نظر زبانی پس از «ابن ابیالحدید» و شرح قطب راوندی است، از این رو گاه به آن دو کتاب نظر دارد و به داوری بین آن دو شرح نیز میپردازد.
جایگاه زن در نهجالبلاغه
در ادامه برنامه و پس از پایان بخش بررسی شرحها و ترجمههای نهجالبلاغه؛ مسعود دیانی، بحث را با این سوال آغاز کرد که بهطورکلی جایگاه زن در نهجالبلاغه کجاست؟
ناهید طیبی در پاسخ گفت: «اگر بخواهید درمورد جایگاه زن در یک برهه زمانی بررسی کنید، نمیتوانید فقط همان را در نظر بگیرید، قطعا باید دورخیز کنید، درست مثل کسی که میخواهد از جوی پرش کند و برای این کار باید چند قدمی عقب برود و بعد پرش را انجام دهد. اگر بخواهید ببینید امام علی(ع) در مورد زن و جایگاهش چه دیدگاهی دارد، به نظرم حتما باید نگاهی به جایگاه زن در عصر جاهلی داشته باشیم و اینکه زن را چگونه تعریف میکردند و چه حقوقی برایش قائل بودند و پس از آن به عصر نبوی بیاییم و در ادامه وارد عصر علوی شویم و دیدگاه حضرت را بررسی کنیم.»
این پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: «عموما دیالوگها در هر زمانی براساس گفتمانهای موجود شکل میگیرد، یعنی شما نمیتوانید آنها را جدا از یکدیگر ببینید. در عصر جاهلی زن به ارث، رهن گذاشته میشود، دختران را در برخی قبایل ننگ میدانند و زنده به گور میکنند، بعد اسلام ظهور میکند و برای اینکه این گفتمان و نگاه را تغییر دهد اتفاقات مهمی برای زنان میافتد.»
طیبی تصریح کرد: «ازجمله این اتفاقات آن است که زنان در بیعت و هجرت حضور دارند، سوره کوثر نازل میشود، پیامبر(ص) رفتار خاصی با فاطمه زهرا(س) دارد و با همسرانش رفتارهای ویژهای دارد. همه اینها نشاندهنده آن است که میخواهیم گفتمانی جدید از جایگاه زن ارائه دهیم و این ارتقایی بسیارعالی است، به این معنا که برای خداوند هیچکاری نداشت 6 پسر به پیامبر(ص) عطا کند اما بناست و اراده الهی بر این قرار گرفته با وجود اینکه حضرت هیچفرزند پسری ندارد- آن هم در چنین جامعهای که فقط داشتن فرزند پسر را دلیل شرافت خانوادگی و مثلا عظمت افراد میدانند- چندین دختر دارد و رابطهشان با آنها بسیار رابطه خوبی است و سخنانی که حضرت راجع به زنان میگویند سخنان سطح بالایی است اما درکنار این موارد مجموعه سخنانی را داریم که در جایگاه خاص و برای یک اتفاق خاص گفته شده و فرد خاصی هم مدنظر است.»
نگاه حضرت امیر(ع)
طیبی در ادامه از نگاه حضرت علی(ع) به زن گفت و ادامه داد: «بعد از این مرحله به حضرت امیرالمومنین(ع) میرسیم. به نظر من کلیدواژه اصلی شخصیت زن یا جایگاه زن در نگاه ایشان را در آن نامه 31 میتوانیم پیدا کنیم که فرمود فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیحَانَةٌ وَ لَیسَتْ بِقَهرَمَانَةٍ. این نگاه حضرت به زن است که باید زن را مثل گل دانست. گل بسیار خاصیت دارد بهخصوص برای مردم کوفه و برای عرب، گل مظهر تمام زیباییهاست. یک وقت فردی در سرزمینی خاص زندگی میکند که اطرافش پر از گل است، اما حضرت زیباترین جمله و واژه را پیدا میکند و میفرماید کارهای سنگین و سخت به زنان واگذار نکنید و مراعات جسمشان را بکنید. نه به این معنا که ضعیف هستند.»
طیبی افزود: «درکنار این مساله سیره حضرت امیر(ع) با زنان را میبینیم؛ رفتار ایشان با مادر، همسرش و با زنان بستگان و حتی زنان بیرونی یعنی زنانی که در جامعه هستند. اگر سیره حضرت را بررسی کنیم، این است که حضرت برای زن حرمت قائل شده و جایگاه ویژهای را برای زن تعریف کرده است. وقتی سیره امام علی(ع) را بررسی میکنیم و بحث وافدات را میبینیم، متوجه میشویم که رفتار ایشان با زنان احترامآمیز است.»
نگاه منفی نهجالبلاغه به زن؟
در ادامه دیانی به طرح این مساله پرداخت که بههرحال بخشهایی از نهجالبلاغه متهم بوده یا خوانشهایی از آن چنین تصویری را ارائه کرده که امیرالمومنین(ع) نگاه مثبتی به زنان ندارند و از سوی دیگر در میان منتقدان- کسانی که یا منتقد اسلام یا تشیع هستند- این دستاویز و بهانه نیز قرار داشته که بهطور خاص آنچه باز هم مرسوم است که آن را خطبه خطاب کنند، باید مورد سنجش قرار گیرد که خطبه است یا نامه. منظور بحث خطبه 80 نهجالبلاغه است که زنان با واژه نقصان گره میخورند و به نقصان عقل، نقصان ایمان و موارد دیگری که در این خطبه هست متهم میشوند. برویم سراغ این خطبه و درباره جایگاه خطبه مذکور نظرتان را بگویید.
طیبی برای پاسخ به این پرسش به طرح مقدمهای پرداخت و اظهار کرد: «وقتی درمورد خطبه 80 نهجالبلاغه بحث میکنیم، در جایگاه جنسیتی خود نیستیم. در اینجا میخواهم یک بحث علمی فقهالحدیثی را ارائه کنم. فقه بهمعنای فهم است. ما بهعنوان فردی که ارزیابی درونی و بیرونی را نسبت به این خطبه میخواهد انجام دهد بحث را مطرح و از بُعد فراجنسیتی بررسی میکنیم.»
این محقق گفت: «حدود دودهه قبل کتابی به نام «روانشناسی زن در نهجالبلاغه» را نوشتم. زمانی که این کتاب با همکاری دوستم تالیف شد، هنوز مقوله بر فرض صدور برایم جا نیفتاده بود. بر فرض صدور یعنی به فرض اینکه کلامی از معصوم صادر شده باشد. آیتالله جوادیآملی میفرماید بر فرض صدور از امام علی(ع) این خطبه دلالت دارد بر اینکه مثلا عقل عملی و عقل نظری با هم متفاوت است و مردان در عقل نظری قویتر هستند و زنان در عقل عملی قویترند و نقص هرکدام از آنها در یکی از این عقلهاست.»
وی ادامه داد: «آن زمان در کتابم بهلحاظ روانشناسی ثابت کردم که زنان و مردان با یکدیگر تفاوت دارند، در 80 صفحه این کتاب تفاوتهای جنسیتی، علمی، مدیریتی و بیولوژیک را مطرح و البته در انتهای کتاب اشاره کردم همه مطالبی که در این اثر ارائه دادهایم، درصورتیکه این کلام از امام صادر شده باشد میتوانیم به آن تمسک کنیم اما اگر ثابت شود که امام نفرمودند، اصلا نیاز نداریم که توجیه کنیم.»
طیبی افزود: «پس از آن سال 1395 مقالهای به نام «بازپژوهی عقل زنان از دیدگاه امام علی (ع) با رویکرد بر خطبه 80» نوشتم، در این مقاله کار خاصی انجام دادم و برای اولینبار اثبات کردم که این سخن از امام علی(ع) صادر نشده است. ردیابی تاریخی کردم که در ادامه خواهم گفت.»
نامه یا خطبه؟
دیانی افزود: «آیا شما معتقدید آنچه بهعنوان خطبه 80 است خطبه نیست، بلکه نامه است؟ اگر موافق هستید فرازهای مهم و حساسیتبرانگیز آن را مطرح کنید. فراز خاصی در آن در انگارههای زنستیزانه مورد توجه است.»
طیبی در پاسخ گفت: «در عنوان نهجالبلاغه در مساله موردبحث در مورد نگاه مزمتآمیز برای زن صحبت شده که نمیشود این را انکار کرد. خطبه این است: مَعَاشِرَ النَّاسِ آن النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْإِیمَانِ نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ نَوَاقِصُ الْعُقُولِ. در ادامه حضرت یکبهیک برای این سه مورد نواقص دلیل میآورند که: فَأَمَّا نُقْصَانُ إِیمَانِهنَّ فَقُعُودُهنَّ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ فِی أَیامِ حَیضِهنَّ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهنَّ فَشَهادَةُ امْرَأَتَینِ کشَهادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهنَّ فَمَوَارِیثُهنَّ عَلَى الْأَنْصَافِ مِنْ مَوَارِیثِ الرِّجَالِ فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ... .»
وی ادامه داد: «به نظر من اصلا منطق مرحوم سیدرضی برای گزینش این مطلب همین لف و نشر مرتب است. البته این برداشت من است یا جناسی که در آن وجود دارد بههرحال یک جمله ادبی است و ذیل آن، حضرت میفرماید زنان این سه نقص را دارند و در ادامه میگوید نقص ایمان از آن جهت است که زمانی در ماه را نماز نمیخوانند و روزه نمیگیرد، نقص حظوظ از این جهت است که ارثشان نصف مردان است و نقص عقول از این جهت است که شهادت دو زن برابر با شهادت یک مرد است.»
در ادامه دیانی گفت: «تمرکز ما در این بحث بر آن عبارت سهگانه اول است اما بر فرض صدور، یعنی جایی که حساسیتی نبود تا محققان اصل مساله را بررسی کنند، سوال این است که آیا این سخن برای حضرت امیر(ع) هست یا خیر؟ این جملات دستمایه برداشتهای منفی و زنستیزانه هم قرار گرفته است، اما سوال این است که درمجموع چه خوانشهایی از این سخن صورت گرفته است؟»
طیبی در پاسخ اظهار کرد: «عباس مخلصی مقالهای دارد که پیشنهاد میکنم مخاطبان برای آنکه با تمام دیدگاههای این خطبه آشنا شوند آن را مطالعه کنند. در این مقاله واکاوی دیدگاهها درمورد همان مساله خطبه 80 ارائه شده است. در بررسیای که شخصا داشتم دیدگاهها نسبت به خطبه مذکور به این صورت بوده است که برخی بهراحتی مساله را پذیرفتهاند، حتی جالب است دختر برادر مرحوم سیدرضی که دختر مرحوم سیدمرتضی است، در نهجالبلاغه بسیار به عمویش کمک میکند و حتی اجازه روایت نهجالبلاغه برای دیگران را نیز از عمویش داشته و بخشهایی از نهجالبلاغه را بررسی کرده است. برای او هم سوال ایجاد نشده بود که چرا خطبه 80 به این شکل است و آیا واقعا با مساله جامعه بیرون هماهنگی دارد یا ندارد؟ سوال نشده بود که آیا این خطبه با زنان عاقله کاملهای که ما داریم، آیا هماهنگی دارد یا خیر؟»
میزان حساسیت سیدمرتضی؟
دیانی در ادامه بحث به طرح این مساله پرداخت که در فضای سیاسی-اجتماعی قرون سوم و چهارم که زمان تدوین نهجالبلاغه است، نگاه نسبت به زن کجاست؟ چراکه امروز بههرحال نگاه به زن متعالی و مثبت است و قاعدتا این پرسش برای هر خوانندهای مطرح میشود که زن با این جایگاه در اسلام، در جامعه، این میزان زن نخبه و... این عبارت چیست؟ آیا در آن قرون زنان این جایگاه را داشتند که این حساسیت در دختر مرحوم سیدمرتضی ایجاد بشود یا نشود؟ آیا میتوانیم تخطئه کنیم که چرا این حساسیت را نداشته است؟»
طیبی در پاسخ گفت: «اصلا حساسیتی وجود نداشته است. اتفاقات مهمی در تاریخ اسلام تا آن زمان اتفاق افتاده است. نهضت ترجمه در این دوره و در زمان منصور عباسی شکل میگیرد و کتابهای ارسطو، افلاطون، کتابهای ایرانیان و رومیها را وارد پایگاه حکومت اسلامی میکند و شروع به ترجمه این آثار کردهاند.»
دیانی در ادامه گفت: «مولفههای زنستیزانه در این آثار ذیل ترجمه منتقل شد؟»
طیبی تصریح کرد: «بله دقیقا، کتاب ارسطو و زن از دیدگاه ارسطو، همین افکار و روایتهایی را که اکنون منتسب به اهل بیت(ع) است در یونان میبینید. جالب است که ابن ابیالحدید در کتاب شرح نهجالبلاغه وقتی به خطبه 80 میرسد، شروع میکند چندین صفحه دیدگاههای مختلف بقیه مردم و ملل را درمورد زن برای توجیه این خطبه میآورد. میگوید قبل از امام علی(ع) هم دیگران این اعتقادات را داشتند. از اینجا میتوانید ببینید که نگاه ایرانیان، یونانیها و رومیها چطور بود، البته ایرانیان نسبت به زن نگاه بهتری داشتند.»
وی ادامه داد: «بههرحال نهضت ترجمه شد و بعد در دوران مامون بیتالحکمه ایجاد شد که موسسه عریض و طویل با افراد بسیار زیادی بود و آثار یونانی را ترجمه میکردند و بعد از آن متاسفانه میبینیم اسم افلاطون و ارسطو برداشته میشود و دیدگاههای آنان میماند. میخواهم بگویم یکسری اتفاقات مهم در تاریخ اسلام داشتیم که باعث شد برخی دیدگاهها وارد شود، از طرفی مگر چندسال با عصر جاهلی فرق داریم.»
تغییر نگاه به زن پس از رحلت پیامبر
طیبی در ادامه تصریح کرد: «بعد از رحلت پیامبر(ص) نگاه به زن یکدفعه دوباره برگشت. از سوی دیگر در مورد فرض صدور و دیدگاهها نیز یک دهه پذیرش صددرصدی بود و گفتند نهجالبلاغه است و از امام علی(ع) است؛ یعنی شک و شبههای بهعنوان بهترین میراث مکتوب نداشتند اما نهجالبلاغه که مثل قرآن قطعیالصدور نیست. از قرآن به این طرف مجموعه سخنان اهل بیت(ع) از پیامبر(ص) تا امام زمان(عج) را نمیتوانیم قطعیالصدور بگوییم. باید فقهالحدیثی روی این موارد کار کنیم و ببینیم که آیا از معصوم صادر شده است یا نخیر. نهجالبلاغه ارزش خودش را دارد.»
وی با اشاره به ترجمه نهجالبلاغه و خطبه 80 از «احمد سپهر» افزود: «او مینویسد: «هیزمی چند بر این آتش مینهم گو اینکه زنان را خوش نیاید»، بعد شروع میکند یکسری مطالبی را درمورد زنان میگوید ازجمله اینکه حیوانی مو درازند و... و مطالبی را میگوید که اصلا قابل قبول نیست. این موارد همان مطالبی است که در تفکر یونانی بوده است. یک عده دیگر هستند که توجیهش میکنند.»
دیانی در ادامه اظهار کرد: «این توجیه نسبت به حضرت امیر(ع) شکل نگرفته و حتی نسبت به افلاطون و ارسطو و فیلسوفان بعد از خودشان مدام به دلیل آن بحث زنستیزانه توجیه میشد و بهگونهای تفسیر میشد تا از این اتهام رهایی یابند.»
طیبی افزود: «از سوی دیگر یک عده هم آمدند و یک زن تاریخی را عَلَم کردند و گفتند این خطبه چون مربوط به جمل است و حضرت از جمل این خطبه را فرمودند پس منظور همسر پیامبر(ص) است که قائله جمل را برپا کرد. آنها معتقدند که قضیه خارجیه است، قضیه خارجیه یعنی اتفاقی در خارج افتاده و مبتنیبر آن حرفی زده میشود. ما برای این موارد جواب داریم. جواب نخست اینکه حضرت امیر(ع) بعد از اینکه غائله جمل تمام شد، 40 بانویی که از قبل به آنان تعلیم نظامی داده شده بود، اطراف عایشه قرار دادند. همین که 40 نفر خانم در عصر امام علی(ع) تعلیم نظامی دیده باشند بسیار جالب و نشاندهنده این است که برای زنان حتی از بُعد نظامی برنامهریزی شده بود40 نفر را اطراف عایشه قرار دادند که به او گزندی نرسد و آنان هم خودشان را به شکل درآوردند که حتی به لحاظ روانی هم لرزشی بر عایشه ایجاد نشود. حال سوال این است که چطور حضرت چنین کاری میکند و از آن طرف در این خطبه چنین میگوید؟ آیا فقط عایشه مساله حیض را دارد یا همه زنان؟ آیا فقط شهادت او باید با شهادت یک زن دیگر باشد یا همه زنان؟»
این پژوهشگر گفت: «آیتالله جوادیآملی در کتاب «زن در آینه جلال و جمال»، سر کلاسها و مباحث بارها حضرت مریم و حضرت زهرا(س) را ولیهالله توصیف کردند. ایشان میفرماید بر فرض صحت صدور از امام علی(ع)، امام منظورش این بوده است که عقل عملی زنان قویتر از عقل نظری است. مثال دیگر علامه محمدتقی جعفری است که در شرح نهجالبلاغه میگویند که یک جدل منطقی شده است. البته باز هم نسبت به این مساله و خطبه میگویند باید تحقیق شود که آیا درست است و امام این را گفته یا خیر. یعنی ایشان هنوز تردید دارند.»
کدام نامه؟
طیبی ادامه داد: «در این بحث باید ردیابی تاریخی کنیم. قبل از نهجالبلاغهای که سیدرضی نوشت را بررسی کنیم. او متوفای 406 است و شرح را اواخر قرن چهارم نوشت. اگر ردیابی در منابع قبلی داشته باشیم به این نتیجه میرسیم که این خطبه بخشی از یک نامه است و اگر خطبههای 13-14-26 و 80 را کنار هم بچینید دقیقا از کنارهم قرار دادن آنها یک نامهای از امام علی(ع) به دست خواهید آورد که حتی «عبدالزهرا حسینی خطیب» که کتاب «مصادر نهجالبلاغه و اساتید» را نوشته است، در آنجا میگوید این خطبه نیست بلکه بخشی از یک نامه است.»
وی ادامه داد: «حال صحبت من در این بخش از بحث این است که دو نامه داریم. یک نامه مفصل در حد 9 صفحه که در «المسترشد» طبری است که او متوفای 326 است. یعنی چهار سال قبل از مرحوم کلینی از دنیا رفته است. همچنین یک کتاب دیگر به نام «رسائل الائمه» داریم که تالیف مرحوم کلینی بود که متوفای 329 است و این کتاب درحال حاضر در دست ما نیست. زمانی که «سیدبن طاووس» میخواست کتاب «کشف المحجه» را بنویسد کتاب رسائلالائمه مرحوم کلینی دست او بوده است و در کتابش به آن اثر ارجاع داده است.»
طیبی تصریح کرد: «با توجه به آنچه ذکر شد، تحریر نامه به دو صورت بوده است، یکی در 9 صفحه که مرحوم طبری برای اولین بار میآورد و بقیه افراد هم از ایشان نقل کردند و دیگری تحریر مختصر در حدود یک صفحه و دو، سه سطر است که در این تحریر مختصر، عبارات یادشده(نواقص) مورد بحث را نمیبینیم.»
وی افزود: «همچنین قبل از المسترشد، دو کتاب دیگر داریم ازجمله «الامامه و السیاسه» دینوری که متوفای 276 است و کتاب «الغارات» تالیف ثقفی که او نیز متوفای 283 است. پاراگراف نواقص را در این آثار نمیبینیم. همچنین در کتاب «الجمل» ابومخنف که خیلی زودتر از افراد یادشده بود، نامه مختصر وجود دارد و این عبارت نواقص را در آن نمیبینیم.»
طیبی ادامه داد: «بنابراین از آنجا که به رسائل دسترسی نداریم نمیتوانیم چندان درموردش صحبت کنیم اما این دو تحریر از نامه را داریم. قاعده این است که اگر امام بعد از جمل صحبت کردند باید در کتاب الجمل وجود میداشت. البته تکنگاریهایی داریم. »
این پژوهشگر گفت: «اما قندهاری کار جالبی کرد. چرا امام علی(ع) این نامه را نوشتند؟ این نامه برای استنفار نوشته شده است. یعنی نفرگیری و جذب نیرو. حضرت بعد از قضیه خوارج دنبال جذب نیرو هستند. نامهای مینویسد و میفرماید به دست شیعیان برسانید اما معمول آن است که در نامههایی از این دست فقط به نکات اساسی پرداخته شود. چند اشکال مطرح است ازجمله اینکه ما میگوییم نامه یک صفحهای اصالت دارد و نامهای 9 صفحهای آن اصالت را ندارد، اصالت ندارد چون در شرایط جنگی برای جذب نیرو نامه نوشته شده و قرار بود در هر کوی و برزن خوانده شود. آیا نامه 9 صفحهای را اصلا مردم حوصله میکنند که بشنوند؟ نکته دیگر اینکه نامه مخاطب را درگیر مسائل اعتقادی کرده و از هدف امام علی(ع) دور میکند. در این نامه 9 صفحهای ریز به ریز مسائل ذکر شده و حتی اسامی افراد در آن آمده است. این درحالی است که در شرایط جنگی همه هدف فرمانده، جذب نیرو و ایجاد وحدت میان همه است حتی مخالفان، پس این نامه با منطق حضرت و با منطق هیچ فرماندهای سازگاری ندارد؛ اما نامه یکصفحهای یکپارچگی دارد و اینگونه آغاز میشود که شما آمدید با من بیعت کنید. من بیعت کردم بر این اساس و این اتفاقات افتاد، بعد به اینجا میرسند که حضرت فرمود: آن دو نفر(طلحه و زبیر) عایشه را هم فریب دادند و او هم به طرف مکه رفت. در ادامه بلافاصله میفرماید من هیچ کسی را اجبار نمیکنم، حتی اگر آن دو نفر با من بیعت نمیکردند.»