به گزارش حلقه وصل، صبح جمعه ۱۳ دی ماه بود که خبری از رسانه ها به ایران مخابره شد «ترور سرداران مقاومت»، هیچ کس باورش نمی شد و گمان بر این بود که شاید همانند اخبار دروغ دیگری است که رسانه های دشمن درحال مخابره آن هستند؛ چون این طور اخبار سابقه داشت. مثلا هفته پیشش اعلام کرده بودند که سردار حاجی زاده در سوریه ترور شده است که بعدش تکذیب شد. همه خدا خدا می‌کردند که این خبر هم تکذیب بشود اما متاسفانه این خبر به صورت رسمی تایید شد. هیچ کس باورش نمی شد، سردار دلها پر کشید، آن هم به دست فردی که خود به زباله دان تاریخ پیوست. با توجه به دومین سالگرد شهادت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، میزگردی در این رابطه با حضور ابراهیم عزیزی نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و فداحسین مالکی عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس شورای اسلامی برگزار شده است.
مشروح این گفتگو در ادامه می‌آید:
*** آقای عزیزی مهم ترین ویژگی شهید سلیمانی چه بود که باعث شد این شهید به این درجه برسد؟
عزیزی: اولین ویژگی که می توان برای شهید سلیمانی یاد کرد و همیشه به آن اشاره کرده‌ام که این ویژگی توانست شهید سلیمانی را به این عظمت برساند تبعیت از ولی امر خود بود. این حرکت چه در زمان حیات امام خمینی (رحمت الله علیه) و چه در زمان زمامداری رهبر معظم انقلاب همواره قابل مشاهده بود؛ زیرا حقیقتا شهید سلیمانی ولایتمدار به تمام معنا بود و در طول حیات طیبه این شهید ویژگی ولایت مداری به عنوان منحصر به فرد ترین ویژگی نمایان بود. این مورد نیز از اخلاص و ایمان شهید سلیمانی نشات می گیرد.
دومین ویژگی این شهید، جهادی بودنش بود. یعنی داشتن روحیه جهادی و جهادی عمل کردن از خصلت‌های شهید سلیمانی بود. وقتی به عمر پاک شهید سلیمانی می‌نگریم در می یابیم که از ابتدای رسیدن به سن تکلیف تا روزی که شهید شد مجاهدت، مبارزه و ایستادگی در جبهه حق را به عنوان یک امر مهم ترک نکرد. وقتی کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» که خاطرات شهید سلیمانی در آن به رشته تحریر درآمده است مطالعه می‌کردم، دریافتم که سلیمانی از سن تکلیف تا لحظه شهادتش هیچگاه امر جهاد و مبارزه با باطل را رها نکرد و هیچگاه از هیچ چیز به غیر از خدا ترس و واهمه نداشت.
شهید سلیمانی یک تحلیلگر تمام عیار بود
شهید سلیمانی یک فرماندهی بود که قدرت تشخیص و محاسبه بسیار بالایی داشت. یعنی بسیار به موقع و خوب موضوعی را تشخیص می‌داد و در جهت آن حرکت می‌کرد؛ زیرا اگر فرماندهی نتواند به موقع شرایط را بسنجد و تشخیص دهد هم خود را در معرض خطر قرار می‌دهد و هم سربازانش را، از این رو شهید سلیمانی از قدرت تشخیص و تحلیل بالایی برخوردار بود که می توانست یک سپاه را به درستی فرماندهی کند. به نوعی یک محاسبه گر به تمام معنا بود. همچنین با قدرت تحلیلی که داشت می توانست محاسبات دشمن را خنثی یا به انحراف بکشاند.
نکته بعدی که وجود دارد این است که شهید سلیمانی یک تحلیلگر تمام عیار بود و می توانست شرایط را بر اساس داده ها و اطلاعاتی که دارد تحلیل و برای آنها نقشه هایی ترسیم کند. پس رسیدن به این قدرت تحلیل، نیازمند در میدان بودن است و شهید سلیمانی در دورانی که در مناطق جنگی و جبهه های جنگ حضور داشت با تجربه شده بود. در میدان بودن با پشت میز نشستن زمین تا آسمان متفاوت است؛ زیرا کسی که پشت میز می نشیند و با مطالعه چندین کتاب و روزنامه نسبت به شرایط تحلیل هایی را ارائه می دهد با کسی که در میدان است تفاوت فاحشی در تحلیل دارد. از این رو تحلیل های شهید سلیمانی برگرفته از کف میدان جنگ بودن بود؛ زیرا همیشه بیان می‌شود که تجارب و قدرت تحلیلگری در عمل به دست می‌آید. شهید سلیمانی فرمانده‌ای بود که هیچگاه سپاهش را از مقر فرماندهی اداره نمی‌کرد بلکه خود در خط مقدمه جنگ حضور داشت و از نزدیک سربازانش را فرماندهی می‌کرد. عموماً فرماندهان دفاع مقدس چنین ویژگی را دارا بودن از این رو شهید سلیمانی دانش آموخته همین مکتب و تفکر است.
بزرگ شدگان مکتب دفاع مقدس دارای چنین ویژگی هایی هستند که قاسم سلیمانی متولد این تفکر بود. همچنین این شهید انقلابی عملگرا بود؛ زیرا این موضوع مهم است که وقتی صحبت از انقلابی بودن می‌شود به این معناست که این انقلابیگری باید همراه با عمل باشد.
شهید سلیمانی را نباید مختص به یک جریان یا یک منطقه خاصی بدانیم
*** آقای مالکی، شهید سلیمانی مختص به چه جغرافیایی است و چگونه این شهید جهانی شد؟
مالکی: نکته‌ای که وجود دارد این است که شهید سلیمانی را نباید مختص به یک جریان یا یک منطقه خاصی بدانیم؛ زیرا این مرد بزرگ به گونه‌ای بود که تمام دنیا را در بر می‌گرفت. در دنیای امروز هر شخصیت با یک عنوان شناخته می‌شود، اما کمتر انسان‌هایی پیدا می‌شوند که تمام ویژگی ها را داشته باشند. مثلاً در زمانی که انقلاب اسلامی به وسیله حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) به وقوع پیوست، تمام جهان به اتفاق نظر امام را مرد سال آن زمان می دانستند. بعد از سالیان طولانی شخصی پیدا شد که همچون امام دارای ویژگی هایی بود که در دنیای امروز آن فرد را منحصر به فرد می‌کرد که آن مرد بزرگ شهید سلیمانی بود.
یکی از ویژگی‌های شهید سلیمانی این بود که این فرد بسیار عملگرا بود و کمتر به مسائل حاشیه‌ای می‌پرداخت در این اواخر نیز شاهد بودید که بیشتر لب به سخن باز می‌کرد که علت آن نیز زیادی خواهی‌های دشمنان از جمله ایالات متحده آمریکا بود؛ زیرا شهیدسلیمانی سالیان متمادی با آمریکایی‌ها در منطقه و دنیا دست و پنجه نرم کرده بود، اما در اواخر عمر خود زمانی که پی به فتنه‌های استکبار که شمشیر را برای نابودی اسلام از رو بسته بود، برد تصمیم گرفت در مقابل این زیادی خواهی و دشمنی آشکار دشمنان بایستد از این رو مجبور شد جواب یاوه گویی های دشمنان را بدهد.
داعش برای نابودی اسلام تاسیس شده بود
شاید هدف تاسیس داعش جمهوری اسلامی ایران بود، اما غرب و آمریکا درصدد بودند که به وسیله داعش معادلات جهان اسلام را بهم بریزند که در اوایل نیز تا حدودی موفق شده بودند، اما عنایت خداوند متعال به شهید سلیمانی، این فرد توانست در مقابل دشمن خونخوار و تا بن دندان مسلح بایستد و آنها را نابود سازد. بعد از این اتفاق دنیا متوجه شد که اگر اسطوره‌ای در تاریخ وجود داشته باشد آن اسطوره حدود به منطقه خودش است، ولی در موضوع داعش دنیا فهمید اسطوره‌ای هست که توانسته با رشادت و شجاعت خود این گروه شوم و بد ذات را از سر دنیا رها سازد. واقعاً این موضوع به نبوغ و رشادت شهید سلیمانی بازمی‌گردد. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب در توصیف این شهید بیان کردند که ایشان یک دیپلمات کهنه کار و یک سیاستمدار کاربلد و همچنین شهید زنده است، واقعا در این شهید نمایان بود.
شما شاهد بودید که در زمان تشییع پیکر پاک این شهید از همه اقشار جامعه بزرگ و کوچک، مرد و زن و بچه از این شهید والامقام به نیکی یاد می‌کردند. یکی از مواردی که باعث شد شهید سلیمانی در دلها نفوذ کند این بود که برای این فرد مذهب یا دین ملاک کمک کردن نبود که این موضوع را می‌توان در کمک کردن به اقوام ایزدی که در چنگال داعش گیر کرده بودند مشاهده کرد. این رسم مردانگی باعث شد که در زمان مراسم تشییع پیکر این شهید در اقصی نقاط جهان مراسم سوگواری و عزاداری برای شهید سلیمانی برگزار شود. حتی شاهد بودیم که ژنرال‌های سایر کشورها نیز از نبوغ و رشادت‌های شهید سلیمانی به نیکی یاد می‌کردند. زمانی که بنده در سالیان گذشته با ایشان بر سر مسائلی همکاری داشتم از نبوغ و باهوشی این شهید پی بردم.
*** چه کاری انجام بدهیم که مکتب شهید سلیمانی فراگیر شود؟
عزیزی: به نظر بنده ابتدا باید ویژگی های شخصیتی این مرد بزرگ را احصا کنیم. دومین مورد این است که باید تلاش شود فرهنگ نابی که شهید قاسم‌سلیمانی به دنبالش بود را به خوبی فراگیر کنیم. سومین مورد این است که باید تلاش شود در مسیر این فرهنگ در مکتب شهید سلیمانی انسان‌های بزرگی را تربیت کنیم. بدون شک باید با بهره‌گیری از الگوی عمل و اندیشه شهید سلیمانی، جوانان امروز و آینده را تربیت کنیم. از این رو باید در همه زمینه‌ها مکتب حاج قاسم را گسترش دهیم؛ زیرا یک هدف نمی‌تواند این مکتب را بسط و گسترش دهد پس نیازمند آن است که در همه جوانب حرکت‌هایی شود. همچنین شهید سلیمانی خود شخصیت تمام عیار و کاملی بود پس باید مکتبش نیز همانند خود او کامل و جامع باشد.
شهید سلیمانی یک شخصیت جهانی بود
***برای اینکه مکتب شهید سلیمانی زنده بماند باید چه کاره ای انجام شود؟
مالکی: مکتب شهید سلیمانی از زمانی شروع شد که ایشان در قید حیات حضور داشتند، یعنی تمام ویژگی‌هایی که این شهید در خود داشت خود به تنهایی می‌تواند فرهنگ‌سازی کند. شهید سلیمانی در همه زمینه ها حرفی برای گفتن داشت. اخیراً سخنرانی از این شهید در رابطه با حجاب منتشر شد که کسی فکر نمی‌کرد یک فرمانده نظامی درباره مسائلی همچون حجاب حرفی برای گفتن داشته باشد. شهید سلیمانی برای همه اقشار محتوا داشت از نوجوان ۱۲، ۱۳ ساله تا یا یک پیرمرد ۷۰ ساله که این اتفاق نشان می دهد شهید از زمان حیاتش هم دارای مکتب غنی بوده است.
شهید قاسم سلیمانی همیشه گوش به فرمان ولی امر خود بود. حتی زمانی برای مقابله با داعش اختلافاتی در بین نظامیان ما وجود داشت. برخی‌ها معتقد بودند که باید جبهه اصلی ما در مبارزه با داعش مرزهای کشورمان باشد، اما رهبر معظم انقلاب بیان کردند که جبهه ما عراق و سوریه است. از این رو شهید سلیمانی بدون چون و چرا به این فرمان استجابت کرد و موبه‌مو فرامین رهبری را به مرحله اجرا در آورد.
وقتی بیان می‌کنم که شهید سلیمانی یک شخصیت جهانی بود به این علت است که این شهید محدود به یک کشور یا یک منطقه خاصی نبود بلکه این فرد، یک فرد جهانی بود که همین جهانی بودنش باعث شد در تاریخ به عنوان فرمانده‌ای دلیر یاد شود و تاکنون هیچ رقیبی برای آن نتوانسته‌اند در تاریخ پیدا کنند.
شهید سلیمانی نسبت به اقدامات برخی مسئولین خون دلها خورد
شهید سلیمانی ورای انقلابی عملگرا بودن، درون گرا نیز بود. یعنی نسبت به اقدامات برخی از مسئولین کشور ناراحت می‌شد و خون دلها می‌خورد و هیچگاه برای این شهید فرق نمی‌کرد که این مسئول منتسب به جریان چپ باشد یا جریان راست. تاکنون هم مشخص نشده است که شهید سلیمانی مرتبط به کدام جریان بوده است؛ زیرا نه طرفدار جریان چپ بوده و نه طرفدار جریان راست، بلکه خط مستقیم و مقتدای آن رهبر معظم انقلاب بود.
اگر در معرفی مکتب شهید سلیمانی افراط و تفریط نشود این مکتب پابرجا باقی خواهد ماند
فردی که به هیچ جریانی تعلق نداشته باشد، اما متعلق به تمام ملت باشد و در سخت ترین شرایط حضور داشته باشد، قطعا راه و رسم این فرد یک مکتب می‌شود. مثلاً در مشکلاتی که در داخل کشور وجود داشت از جمله سیل و زلزله در هر استانی اتفاق می‌افتاد شهید سلیمانی در آنجا حضور داشت و امدادرسانی می‌کرد. به نظر بنده اگر در معرفی مکتب شهید سلیمانی افراط و تفریط نشود این مکتب پابرجا باقی خواهد ماند.
برای اینکه مکتب شهید سلیمانی زنده بماند باید در دو بعد کار انجام شود یک داخلی و دو خارجی. در بعد داخلی باید طوری فرهنگ سازی شود که شهید سلیمانی همان طور که بوده به آیندگان معرفی شود تا بدانند که این مرد بزرگ که بوده و چه کارها کرده است. در بعد خارجی آن نیز باید کنگره‌هایی با حضور نخبگان سیاسی و نظامی جهان برگزار شود تا یاد و نام شهید سلیمانی در جهان طنین انداز باقی بماند.
موضوع بعدی که وجود دارد این است که مکتب یک فرد همان منش آن فرد است. مثلاً زمانی که صحبت از مکتب امام خمینی (رحمة الله علیه) می‌شود شاهد هستیم در منطقه شاخ آفریقا افرادی پیدا می‌شوند که دلباخته حضرت امام هستند و حتی نام فرزندانشان را به تاسی از امام خمینی، روح الله یا نام فرزندان امام خمینی می‌گذارند. شهید سلیمانی هم فرزند امام است؛ زیرا در هر کجای جهان که نهضت آزادی بخشی وجود داشته باشد نام شهید سلیمانی در آنجا دیده می‌شود. مثلاً بنده وقتی با مقامات افغانستانی بر سر مسائل آن کشورصحبت می‌کنم در پایان، مقامات افغانستانی اشک در چشمانشان حلقه می‌زند و بیان می‌کنند که ای کاش شهید سلیمانی اکنون حضور داشت؛ زیرا اگر بود شاید چنین اتفاقی برای افغانستان رقم نمی‌خورد.
جبهه میدان که در دستان شهید سلیمانی بود نتیجه ارمغان بخشی برای کشور داشت
*** چرا در کشور شاهد دوگانگی میدان و دیپلماسی بودیم؟
مالکی: در کشور دو جبهه وجود داشت. جبهه اول جبهه دیپلماسی بود و جبهه دوم جبهه میدان. جبهه دیپلماسی دست کسانی بود که کاملا نتیجه آن در ۸ سال گذشته مشخص است که منتهی به برجام نافرجام شد، اما در جبهه میدان که در دستان شهید سلیمانی بود نتیجه ارمغان بخشی برای کشور داشت که باعث شد اقتدار ایران روز به روز افزایش یابد.
***چه کارهایی باید انجام شود که مکتب شهید تحریف نشود و چطور باید مانع از تحریف آن بشویم؟
عزیزی: زمانی که میخواهیم مکتب یک انسان بزرگی همانند شهید سلیمانی را جاودانه نگه داریم باید به سه موضوع تکیه کنیم. مورد اول روش، مورد دوم منش و مورد سوم بینش شهید سلیمانی است. اگر متولیان امر بر سر این سه موضوع تکیه کنند قطعا مکتب شهید سلیمانی جاودانه خواهد ماند. نکته مهمی که وجود دارد این است که اگر به این سه موضوع به درستی ورود شود و به درستی روایت شود هیچگاه شاهد تحریف در مکتب شهید قاسم سلیمانی نخواهیم بود.
در توصیف شهید سلیمانی نباید غلو شود
موضوع بعدی که وجود دارد این است که نباید آنقدر در توصیف شهید سلیمانی غلو شود. یعنی نباید شهید سلیمانی را آنقدر ماورایی توصیف کنیم که به قول معروف از این ور بوم بیفتیم؛ زیرا بزرگنمایی کردن یک چیز باعث می‌شود که آن موضوع تحریف شود.
مالکی: در جامعه امروز موضوعاتی که دچار تحریف می‌شوند مورد قبول عام نیستند؛ زیرا مردم به سطحی رسیدن که تحریف را از حقیقت شناسایی می‌کنند. فلذا شهید سلیمانی از درون این جامعه متبلور شده است. از این رو اگر در توصیف شهید سلیمانی اغراق شود به نظر بنده جفایی در حق این شهید خواهد بود. پس باید آن چیزی که منطبق با واقعیت این شهید بزرگوار است بازگو شود.
شهید سلیمانی شخصیتی مردمی داشت یک زمانی بیان می‌کرد که آنقدر عاشق مردم سیستان و بلوچستان هستم که حاضرم به عنوان فرماندار این استان به مردم مظلوم این منطقه خدمت کنم. چنین شخصیتی نیاز به اغراق ندارد؛ زیرا همواره عاشق خدمت به مردم بوده است.
*** برخی اخبار درباره شهید سلیمانی منتشر می شود که خلاف واقع است چه کاری باید انجام گیرد تا این اخبار دروغ جای واقعیت را نگیرد؟
مالکی: موضوع دیگری که وجود دارد این است که امروزه دشمنان ما به راحتی موضوعات مختلف را با تحریف و طبق میل خودشان بازگو می‌کند که باید در رابطه با مکتب شهید سلیمانی مراقبت‌های لازم صورت گیرد. مثلا اخبارهایی منتشر می‌شود که شهید سلیمانی با کیف پر پول به لبنان یا جاهای دیگر سفر کرده است که این موضوعات همان تحریفاتی است که دشمنان ما نسبت به این شهید انجام می دهند ولی به صراحت بگویم که چنین موضوعاتی در جامعه ما خواهان ندارد؛ زیرا مردم ما آنقدر عاقل و بالغ هستند که تحریفات و دروغ‌ها را به خوبی شناسایی کنند.
باید مانع از سوءاستفاده شدن نام شهید سلیمانی در کشور شویم
ولی یک نگرانی در رابطه با شهید سلیمانی و تحریف این شهید در داخل وجود دارد آن هم این است که بخواهند از نام و یاد این شهید سوء استفاده کنند و در راستای جریان خودشان از آن استفاده کنند. خوشبختانه تا به امروز چنین اتفاقی رخ نداده است، اما باید برای آینده مراقبت‌های لازمی صورت گیرد.
عزیزی: در زمان پیامبر اصحاب ایشان به حضرت عرض کردند که بعد از شما احادیثی به نقل از شما روایت خواهد شد، چگونه باید بر درستی آن اطمینان پیدا کنیم؟ پیامبر (صلوات الله علیه) فرمودند اگر دیدی جمله ای با عقل و منطق شما همخوانی دارد بدانید که از ما نقل شده است و اگر چنین نبود بر درستی آن شک کنید. از این رو موضوعاتی که در رابطه با شهید سلیمانی مطرح می‌شود اگر با عقل و منطق همخوانی دارد آن موضوع یک موضوع درست و قابل پذیرش است و الا اگر با عقل و منطق همخوانی نداشته باشد باید دریابیم که این موضوعات تحریفاتی است که از سوی دشمنان ما نقل می شود.
*** چگونه خبر شهادت سردار سلیمانی را متوجه شدید و زمانی که خبر تایید شد چه حس و حالی داشتید؟
عزیزی: زمانی که خبر شهادت سردار سلیمانی را شنیدم درست قبل از اذان صبح بود که توسط یکی از دوستانی که در سازمان اطلاعات سپاه بود این خبر را به بنده داد، تا ساعت ۶ و۷ بر درستی این خبر شک داشتم و منتظر بودم که تلویزیون این موضوع را تکذیب کند، اما زمانی که تلویزیون را روشن کردم بر صحت این خبر ناگوار مطمئن شدم. حس بدی داشتم این حس درست شبیه حس بعد از شنیدن خبر قطعنامه پایان جنگ بود. هیچگاه این دو صحنه را فراموش نخواهم کرد؛ زیرا هر دو آن خبرهای جانسوز بودند.
به نظر بنده اگر چنین ماجرایی برای شهید سلیمانی اتفاق نمی‌افتاد جفای در حق این شهید بود؛ زیرا این شهید آن قدر بزرگ و والا بود که باید به دست شقی ترین افراد تاریخ به شهادت می‌رسید.
شهید سلیمانی همواره به فکر شهادت بود حتی در صحبت‌های این شهید هم می‌توانستیم این موضوع را دریابیم. مثلا زمانی که دشمنان مخصوصا آمریکا و رژیم صهیونیستی این شهید را تهدید به ترور می‌کردند بیان می‌کرد که در این چهل سال همواره در کوه و دشت و صحرا به دنباله شهادت دویده‌ام پس از این موضوع که مرا تهدید به ترور یا کشتن می‌کنید نمی هراسم. این نشان می‌دهد که شهید سلیمانی همواره به دنبال شهید شدن بوده است و مرگ با شهادت را ترجیح می‌داده است.
شهید سلیمانی در عمل به وعده خود صادق بود
نکته دیگری که وجود دارد این است که شهید سلیمانی همواره به دنبال گمنامی بود. این موضوع را می توان در وصیت این شهید والامقام پیدا کرد که نوشته بود بر روی سنگ قبرم بنویسید «سرباز قاسم سلیمانی» که این موضوع تجلی بخش شخصیت این شهید بزرگوار است. حاج قاسم سلیمانی همیشه به وعده های خود عمل کرده که نمونه عینی آن نیز نابودی داعش بود که اعلام کرد کمتر از سه ماه دیگر این شجره خبیث ریشه کن خواهد شد که بعد از سه ماه به این وعده خود عمل کرد.
مالکی: زمانی که در تشییع جنازه شهید سلیمانی در مشهد شرکت کردم چنین صحنه‌ای را اصلاً متصور نمی‌شدم و باور نمی‌کردم. جالب ماجرا آنجا بود که ۲۰ روز قبل از شهادت شهید سلیمانی قراری با این شهید در رابطه با مسائل منطقه داشتم و از بنده در رابطه با افغانستان پرسید و طرح و برنامه‌ای خواست، بنده برنامه‌های خود را شرح دادم. بیان کرد که اجرا کردن این برنامه خیلی سخت است. آیا خودت این موضوع را دنبال می‌کنی؟ گفتم اگر شما حمایت می‌کنید؟ بله. چون آن زمان دولت آقای روحانی سکاندار کشور بود که به این موضوعات زیاد اهمیت نمی‌داد یک شرطی هم داشتم که باید در اجرا کردن آن هم آقای قاآنی هم حضور داشته باشد. شهید بیان کرد پس یک قراری خواهیم گذاشت و در این رابطه صحبت خواهیم کرد. بعد از چند روز دفتر شهید سلیمانی با من تماس گرفت جهت ملاقات با این شهید، رفتم، اما دیدم شهید سلیمانی در دفترش نیست و فقط آقای قاآنی هست پرس و جو کردم حاج اسماعیل قاآنی گفت شهید سلیمانی به سوریه رفته است که رفتن شهید سلیمانی همان بود که بود و حسرت بر دل مانده‌ام که نتوانسته‌ام برای بار آخر این شهید را زیارت کنم و دیدار به قیامت رفت.
*** خاطره‌ای جالب از شهید سلیمانی دارید؟
مالکی: این خاطره به زمان سفیر بودنم در افغانستان باز می‌گردد. آمریکایی‌ها در هرات ایران را اذیت می‌کردند کار به جایی رسید که قصد داشتن در آن منطقه کنسولگری احداث کنند. بنده آمریکایی ها را تهدید کردم و به رابط آمریکایی‌ها که سفیر ایتالیا بود پیام فرستادم- به دستور رهبری آن زمان حق صحبت مستقیم با آمریکایی ها را نداشتیم- گفتم به آمریکایی‌ها برسانید که هرات برای ایران مهم است و اگر اقدامی انجام دهند و هر اتفاقی بیفتد مسببش آمریکایی‌ها هستند. بعد از این پیام سفری به ایران داشتم و در جلسه ای از شهید سلیمانی انتقاد کردم. این شهید با لبخندی بر روی لب گفت: باز دست گل به آب دادی؟. بنده هم ناراحت می‌شدم و می‌گفتم بله از دست شما. پرسید: چی شده؟. ماجرا را شرح دادم و گفتم تا از شما جواب و حمایت نگیرم به افغانستان بازنمی‌گردم. باز با لبخندی گفت: شلوغ بازی درنیار، امروز چندم ماه است؟ گفتم امروز دهم است. گفت: روز بیست و پنجم ماه ساعت ۶ صبح به من زنگ بزن. لحظه شماری می‌کردم تا آن روز، روز بیست و پنجم ساعت ۵ صبح بود سرکنسول ایران در هرات با بنده تماس گرفت و گفت آقای سفیر در این جا تمام هتل ها بهم ریخته و شهر شلوغ شده است. بنده می‌دانستم ماجرا چیست، ساعت ۶ بود با سردار سلیمانی تماس گرفتم. پرسید: خوبی؟ گفتم عالی عالی. فردای آن روز آمریکایی‌ها زنگ زدن گفتن باشد ما دیگر به هرات نمی رویم به نوعی ترسیدن و نزدیک هرات نشدن این خاطره نشان دهنده صلابت و اقتدار شهید سلیمانی بود.