سرویس سیاست حلقه وصل - «وبلاگ حلقه وصل» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی حلقه وصل همراه باشید.
***
لاپوشانی این جنایت سیاسی ممکن نیست!
حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با ایلنا، درباره وجود برخی اختلافها میان احزاب اصلاحطلب در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ گفت: زمانی که همه گروههای سیاسی اصلاحطلب به ائتلاف رسیده و جبهه اصلاحات را شکل دادند، همه موافق شرکت در انتخابات بودند. بعد از آنکه کاندیداهای مصوب جبهه اصلاحات رد صلاحیت شدند، تعدادی از گروهها علاقهمند بودند که چون اکثریت کاندیداهای جبهه اصلاحات رد صلاحیت شدند ما کاندیدایی در انتخابات نداشته باشیم و این به این معنی نبود که در انتخابات شرکت نمیکنیم!
وی افزود: با توجه به آنکه آقای همتی جزو کاندیداهای جبهه اصلاحات نبود، حزب کارگزاران سازندگی به همراه بیش از نیمی از احزاب جبهه اصلاحات، از کاندیداتوری آقای همتی حمایت کردند. بنابراین اصلا موضوع شرکت در انتخابات نبود. همه گروهها در انتخابات فعال بودند و ۹ کاندیدای مصوب نیز در جبهه اصلاحات حاضر بودند. بعد از رد صلاحیت همه کاندیداهای اصلاحات از جمله آقای جهانگیری، محسن هاشمی، مسعود پزشکیان، محمد شریعتمداری و سایر دوستان، نام دو نفر در جبهه ظاهر شد و با توجه به رد صلاحیت همه کاندیدای جبهه اصلاحات و اعلام نداشتن کاندیدا، کارگزاران و جمع دیگری از گروههای اصلاحطلب تفاوتی بین آقای همتی و رئیسی میدیدند که در نهایت از آقای همتی حمایت کردند.[۱]
*اظهارات مرعشی در حالی است که ستاد هسته سخت اصلاحات و جبهه اصلاحات با اعلام بینامزدی در انتخابات ۱۴۰۰، رسما و علنا دست به تحریم خاموش انتخابات زدند.
اقدامی کپیبرداری شده از اقدام سال ۹۸ آنها در انتخابات مجلس یازدهم که به معنی قبول نداشتن ساختار و قانون و دموکراسی در کشور بود و آقایانی مثل حجاریان و ظفرقندی هم پس از انتخابات ۱۴۰۰ صراحتا مرگ اصلاحات صندوقمحور و پایان جمهوریت نظام را اعلام کردند.
جالب است که آقای مرعشی باید بداند رفیق شفیق ایشان یعنی مصطفی تاجزاده پس از انتخابات ۹۸ اعلام کرده بود که انتخابات مجلس یازدهم تحریم خاموش شد!
بماند که آقایان دیگری از اصلاحطلبان هم در روایتگری از انتخاباتهای ۹۸ و ۱۴۰۰ صراحتا از لفظ تحریم استفاده کردهاند. [۲]
مسئله دیگر اصرار آقای مرعشی بر بازی بد سیاسی و لاپوشانی است.
ایشان و دوستانشان در حزب کارگزاران در ایام انتخابات ۱۴۰۰ رستگار شدند و بر خلاف تصمیم دشمنانه ستاد اصلاحات در انتخابات شرکت کردند.
آیا اکنون رواست که این حرکت درست سیاسی را با چنین لاپوشانیهای سخیفی ممزوج و اجر خود را در دنیا و آخرت ضایع کنند؟
ما قضاوت درباره آن لاپوشانی آشکار و این بازی بد سیاسی را اول از همه به قضاوت مردم عزیز و سپس به قضاوت رجال معقول حزب کارگزاران میگذاریم.
***
ناکارآمدی اصولگرایان در ۸ سال گذشته!
غلامرضا انصاری، فعال چپ و عضو ادوار مجلس و شورای شهر تهران در بخشی از یک مصاحبه با شماره سهشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی اظهار کرده است: اصولگرایان همچنان با بحران مقبولیت مواجه هستند. امروز بیتفاوتی مردم به جریانهای سیاسی باعث نوعی ناهنجاری در کشور شده است. هنگامیکه مشکلاتی مانند معیشت، مسکن و آسیبهای اجتماعی حل نشده به مسأله تبدیل میشود و هنگامیکه مشکلات حل نشده و رویهم انباشته شد به بحران تبدیل میشود.
او میافزاید:
ناکارآمدی اصولگرایان در سالهای گذشته باعث شده جامعه امروز ایران با بحرانهای مختلف مواجه باشد و با تجمیع این بحرانها باید انتظار فاجعه از چنین جامعهای داشت.[۳]
*آقای انصاری به هر دلیلی فراموش کردهاند که این ناکارآمدی اصلاحطلبان و آقای روحانی در سالهای گذشته بود که مردم را با برخی مشکلات مواجه کرد و اساسا اصولگرایان در سالهای گذشته در قدرت نبودهاند!
سالهایی که میشد در هرکدام از آنها به جای سرگرم شدن با برجام و برنامهریزی برای گرانی یک شبه بنزین و علمگردانی برای تحریم انتخابات، به حل مشکلات مردم مشغول شد.
در رابطه با مسئولیت اصولگرایان همچنین باید اشاره کرد که رئیس جمهور جدید هم رسما خود را مستقل نامیده است.
درباره آنچه که انصاری بیان کرده است، تذکر این نکته هم ضروری به نظر میرسد که واقعیتهای تاریخ و گزینه تحریف ممکن است به همین سادگی در یک جامعه رخ دهد. اگر خواص و تریبونهای جامعه متوجه نباشند و در فضای سکوت مشغول اشتغالات خود شوند...
قبل از انصاری، سعید حجاریان نیز در اظهاراتی عجیب و معارض عقلانیت اینطور ادعا کرد که مردم ایران یکروز خواهند فهمید ایران اسلامی حتی امن هم نیست! [۴]
***
ادعای بیاعتمادی مردم در سالروز تشییع میلیونی حاجقاسم
اسماعیل گرامی مقدم، قائممقام حزب چپ اعتماد ملی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره سخنان رئیسجمهور در بحث اعتماد مردم گفت: تاثیر بیاعتمادی بر جامعه فراگیر شده است؛ از ابتدای انقلاب به این طرف یک بخشی از جامعه به مسئولان اعتماد نداشت رفته رفته این بخش کوچک تبدیل به یک بخش بزرگ شد و آنقدر این بیاعتمادیها افزایش پیدا کرد که امروز مردم برای تعیین سرنوشت خودشان هم وارد عرصه انتخابات نمیشوند. به طوری که مشاهده کردیم چیزی حدود ۶۰ درصد آنان از آمدن پای صندوقهای رأی امتناع کردند؛ همین عدم حضور در انتخابات یکی از شاخصهای مهم بیاعتمادی است.
وی افزود: چندین عامل باعث بیاعتمادی مردم میشود، وعدههایی که مسئولان میدهند اما به آنها عمل نمیکنند و سیاستهایی که به واسطه آنها همه چیز را وارونه جلوه میدهند. به عنوان مثال هنگامی که تحریمها تاثیر بالای ۶۰ الی ۷۰ درصدی بر روی اقتصاد کشور دارد، روشن است اگر تحریمها برداشته شود چه میزان گشایش در حوزه اقتصاد به وجود میآید اما این را کاملا کتمان میکنند به گونهای که تحریم را یک چیز با برکت برای جمهوری اسلامی و ممکلت جلوه میدهند! که جالب است بسیاری این مطلب را عنوان میکنند. [۵]
*دقت شود که ادعای آقای گرامیمقدم در سالروز شهادت حاجقاسم سلیمانی عنوان شده است که میلیونها ایرانی در تشییع پیکر این سرباز نظام اسلامی حضور یافتند.
حضوری که به معنی اعتماد مردم به نظام و موافقت با رویکردهای اساسی ولایت فقیه است.
اما این گناه مردم و نظام نیست که افرادی در ستاد هسته جریان سخت اصلاحات، بیش از یک دهه است که برای تحقق فتنه اقتصادی میکوشند و یکی از ارکان مقوّم این پروژه شوم را القای بیاعتمادی به جامعه میدانند.
جالب است که تقلای آقایان فاقد هرگونه استدلال عقلانی یا سند محکم است و برعکس، هرآنچه که هست تأیید اعتماد مردم به نظام اسلامی است.
آیا مواردی مثل حضوری میلیونی مردم در تشییع سردار سلیمانی، مراجعات گسترده به قوه قضائیه برای طرح دعاوی ریز و درشت، افزایش کمکهای مردم به نهادهای خیریه حکومتی، رعایت شدن قوانین موضوعه کشور و افزایش ذخایر مالی مردم در بانکهای کشور نشانه اعتماد به نظام نیست!؟
دقت شود که این افراد به تازگی و پس از سالها القای بیاعتمادی توانستهاند بهانهای در اشاره به کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات ۱۴۰۰ پیدا کنند.
این در حالی است که کاهش مشارکت اولا به معنی بیاعتمادی نیست. ثانیا همین رفتار اشتباه نیز ناشی از تحریم خاموش اصلاحطلبان بود که عملا و رسما کسانی از مردم را به مشارکت نداشتن ترویج کرد.
چه اینکه وظیفه احزاب و فعالان سیاسی تشویق مردم به مشارکت است و هنگامی که کسانی از مردم ببینند کنشگران سیاسی از تحریم انتخابات حرف میزنند، طبعا متمایل به عدم حضور میشوند.
***
1_https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1177605
2_https://tn.ai/2265314
3_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/329313
4_ mshrgh.ir/1321849
5_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1177583