به گزارش حلقه وصل، نیمه های شب بیست و دوم تیر سال گذشته بود که جوان ۲۷ ساله ای به نام احسان به همراه دو تن دیگر از دوستانش سوار بر خودروی ام وی ام به طرف جاده روستایی امرغان در حاشیه مشهد حرکت کردند. آن ها قرار بود در تاریکی شب افراد دیگری را ملاقات کنند اما وقتی سر قرار رسیدند و از خودروی ام وی ام پیاده شدند، ناگهان درگیری وحشتناکی به خاطر یک اختلاف نامعلوم رخ داد که دامنه آن به شلیک گلوله کشید.
در اثنای این آشوب هولناک صفیر گلوله فضای تاریک شب را شکافت و بر پیکر جوانی به نام «محسن» فرود آمد. با وقوع این حادثه دلخراش، همه عاملان درگیری درحالی از صحنه خونین این آشوب شرارت آمیز گریختند که «احسان» (دوست محسن) نتوانست پیکر غرق در خون او را در بیابان های جاده خاکی اطراف روستا رها کند به همین دلیل او پیکر مجروح دوستش را درون خودروی ام وی ام گذاشت و به طرف بیمارستان شهید هاشمی نژاد حرکت کرد.
او که خود از ترس دستگیری به دنبال راه گریز بود، هنگامی که از حضور کادر درمانی در بخش اورژانس بیمارستان مطمئن شد ناگهان سوار بر خودرو از مرکز درمانی گریخت و خودرو را نیز در منطقه ابوطالب مشهد رها کرد. «احسان» که همچنان دچار عذاب وجدان بود و نمی توانست اضطراب خود را پنهان کند سراغ مرد بنگاه دار رفت که از ماجرای آن ها مطلع بود. او از این مرد ۴۷ ساله خواست به طور ناشناس به بیمارستان برود و از حال «محسن» باخبر شود.
اما او زمانی به بیمارستان رسید که «محسن» بر اثر عوارض ناشی از اصابت گلوله جان باخته بود و قاضی ویژه قتل عمد به همراه سروان کبوتری (رئیس پاسگاه هلالی) مشغول تحقیقات غیرمحسوس درباره این جنایت هولناک بودند. هنگامی که مقام قضایی متوجه مرد ۴۷ ساله شد که به طرز مشکوکی از یک جوان مجروح برای کادر درمان سخن می گفت، بی درنگ دستور بازداشت وی را صادر کرد و بدین ترتیب با اعترافات «ز» تحقیقات قضایی برای دستگیری مهاجمان مسلح فراری و دیگر عوامل مرتبط با این ماجرا ادامه یافت.
چند ماه بعد وقتی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی نتوانستند مخفیگاه عامل اصلی این جنایت را پیدا کنند، بنا به دستور قضایی، تصویر بدون پوشش وی در تاریخ بیست و هفتم اسفند سال گذشته در روزنامه منتشر شد تا شهروندان به یاری پلیس بیایند.
درحالی که تحقیقات پلیس برای دستگیری «علی – م» (متهم اصلی پرونده) ادامه داشت، او مدتی قبل خود را تسلیم قانون کرد چرا که با انتشار تصویرش در فضاهای مجازی و رسانهها، نمی توانست از مخفیگاهش خارج شود و در تنگناهای وحشتناکی قرار گرفته بود. با این حال، او ضمن اقرار به حضور در درگیری مسلحانه ، مدعی بود که اسلحه از دستش به زمین افتاده و بدین ترتیب گلوله ای از آن به سمت محسن شلیک شده است! اما اظهارات وی با واقعیت های صحنه جنایت و گزارش کارشناسان سلاح مطابقت نداشت به همین دلیل و با صدور دستوری ویژه از سوی قاضی «محمود عارفی راد» ، وی توسط گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به محل وقوع درگیری هدایت شد تا جزئیات این آشوب مرگبار را بازسازی کند. «علی – م» این بار وقتی در برابر قاضی ویژه قتل عمد ایستاد، متوجه شد که داستان های ساختگی او برای قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد باورپذیر نیست بنابراین به ناچار پشت پرده این جنایت هولناک را فاش کرد چرا که محتویات پرونده و اقاریر دیگر شهود و همدستانش حکایت از آن داشت که این آشوب مرگبار به خاطر خرید و فروش سلاح رخ داده است!
به همین دلیل وی پس از تفهیم اتهام ارتکاب قتل عمدی از سوی مقام قضایی، مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و گفت: طرف های مقابل برای خرید سلاح آمده بودند. من و مهدی سوار بر یک دستگاه موتورسیکلت و یکی دیگر از دوستان مان هم با یک موتورسیکلت دیگر به محل قرار رفتیم. اسلحه در دست مهدی بود اما چون او حال طبیعی نداشت من سلاح را از او گرفتم تا در حالت مستی تیراندازی نکند!
زمانی که اسلحه را به آن ها نشان دادیم یکی از طرفین اسلحه را زیر نور چراغ قوه بررسی و آن را تایید کرد ولی ناگهان بر سر چگونگی پرداخت پول خرید اسلحه درگیری شروع شد چرا که خریدار سلاح قصد داشت پول را کارت به کارت کند ولی مهدی هم مدعی بود که باید نقدی پرداخت کند. زمانی که دعوا شروع شد، مهدی با قمه شیشه ماشین آن ها را شکست و من هم یک تیرهوایی شلیک کردم ولی این درگیری با فاصله گرفتن حدود ۷ متری از یکدیگر همچنان ادامه داشت تا این که به طور اتفاقی دست من روی ماشه اسلحه قرار گرفت و بی اختیار شلیک شد که گلوله به محسن (مقتول ۲۲ ساله) اصابت کرد و ...
در این لحظه قاضی «عارفی راد» سخنان وی را قطع کرد و پرسید: بعد از شلیک تیرهوایی، چه موقع دوباره اسلحه را مسلح کردی؟ متهم که با شنیدن این سوال دست و پایش را گم کرده بود و انتظار چنین سوالی را نداشت، با کلماتی شکسته گفت: وقتی با شلیک اول اسلحه لگد زد، روی هوا به طور ناگهانی خودش مسلح شده بود که وقتی محسن به طرف من آمد برای بار دوم شلیک شد! در ادامه این ماجرا، «مهدی- ه» متهم دیگر این پرونده نیز گفت: اسلحه متعلق به «علی» بود و از همان لحظه اول نیز آن را در دست داشت و من فقط در این درگیری شرکت داشتم ولی «محسن» با شلیک گلوله از اسلحه «علی» به قتل رسید.
در همین حال دوستان مقتول نیز ادعا کردند: وقتی برای خرید سلاح به محل قرار در اطراف روستای امرغان رسیدیم، آن سه نفر با دو دستگاه موتورسیکلت آمدند ولی قصد آن ها زورگیری بود چرا که در یک لحظه «علی» گلوله ای هوایی شلیک کرد و آشوب به راه انداخت. او به مهدی (متهم دیگر پرونده) گفت که سوئیچ خودروی ام وی ام را بردارد! در این هنگام محسن (مقتول) سوئیچ خودرو را برداشت تا به دست آن ها نیفتد ولی مهدی او را از داخل خودرو بیرون کشید و این گونه با هم گلاویز شدند. در ادامه این درگیری مهدی و دوستش از ما فاصله گرفته بودند که «علی» از فاصله ای نزدیک به سوی محسن شلیک کرد و او نقش بر زمین شد.
پس از اعترافات متهمان قاضی ویژه قتل عمد دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.