سرویس حاشیه نگاری: در روزهای اخیر موجسواری جریان ضدانقلاب و منافقان داخل کشور بر مطالبات بهحق مردم، همه کسانی را که دل در گرو جمهوری اسلامی ایران دارند، به واکنش واداشت. این واکنشها به جریان و طیف خاصی محدود نمیشد و همه جریانهای قانونی فعال در ایران نسبت به این اغتشاشات واکنش نشان دادند و محکوم کردند و تا آنجایی که میتوانستند و از دستشان برمیآمد روشنگری کردند. مردم ایران از هر قشر و صنفی با اینکه مرزبندی خود را با این افراد مشخص کردند ولی تاکید هم داشتند که گلایههایشان همچنان باقی است و نیاز است که تدبیری اندیشیده شود تا اقشار کم درآمد جامعه از زیر بار این گرانیها بیرون بیایند. در بین اهالی فرهنگ هم شاعران انقلاب اسلامی همیشه نشان دادند که نسبت به سایر عرصههای هنر پیشرو هستند. این بار نیز به همت موسسه فرهنگی و هنری شهرستان ادب، شب شعری برگزار شد که در آن شاعران انقلاب اسلامی برای ایران و پرچم سه رنگمان دور هم جمع شده بودند و شعرهای قدیم و جدید خود در رابطه با ایران و پرچم سه رنگمان را خواندند.
شکست پروژه سوریه کردن ایران
علیمحمد مودب آخرین شاعری بود که در شب شعر پرچم، شعر خود را خواند. او ابتدا ضمن تشکر از شاعران انقلابی که برای کشور و میهن عزیزمان شعر خواندند، گفت: من چند روز قبل گفتم که مدل ماشینها بعضا بر اثر گذر زمان فرقی نمیکند که هیچ بدتر هم می شود و مدل 96 بعضا پلاستیکیتر از 88 میشود. فتنه 88 و 96 با هم تفاوتهایی دارند و این خوب است که فتنه 96 نسبت به فتنه 88 تمایز دارد. در روزهای اول فتنه 96 سعی کردند که سوار بر مطالبات مستضعفین بشوند و این باعث شد که بچههای انقلاب که عدالتخواه هستند مقداری ساکت شوند. مردمی که در آغاز به خیابانها آمده بودند دنبال فتنه نبودند و داشتند درد خودشان را میگفتند ولی بلافاصله سیستمهای خشن و امنیتی -که بعدا معلوم خواهد شد کدام کشورها طراحی کرده بودند- به سرعت وارد شدند و سعی کردند فضا را خشن کنند و پروژه سوریه کردن ایران را پیش ببرند. در تحلیل تحلیگران هم بود که قائله دی ماه 96 کاریکاتوری از فتنه شام بود. آنها تلاش کردند که قصه سوریه را با تحریک کردن ظرفیت طبقات پایین جامعه تکرار کنند. لطف خدا و هوشیاری ملت، هوشیاری خود مستضعفین و تلاش نیروهای امنیتی، تلاش دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی برای سوریه کردن ایران را تبدیل به کاریکاتور کرد. به نظرم این اتفاق یک تجربه آگاهی بخش برای ما و همچنین برای آنها بود.
بدانیم ادبیات انقلاب اسلامی، امروزی نیست
مرتضی امیری اسفندقه نیز از معدود شاعرانی بود که پیش از خواندن شعرش صحبت کرد. وی گفت: اگر قرار باشد یک کارگردان سینما، بازیگر، خوشنویس و... سابقه خودش را ورق بزند باید تا کجا برود؟! قدمت یک شاعر خیلی بیشتر از سایر عرصههای هنر است چون یک شاعر برای ورق زدن تاریخ این عرصه باید تا فردوسی طوسی برود. وقتی به شعر شاعران دورههای مختلف تاریخی نگاه میکنیم میبینیم که فرازهای فاخر ادبیات پارسی، ادبیات انقلاب اسلامی است. در این تردید نکنید. کسی نمیتواند این را رد کند؛ کسی نمیتواند بگوید، فردوسی، ناصرخسرو، سنایی و حافظ لائیک بودند. اینها شاعرهای عشقباز، دیندار، مسلمان و ایرانی بودند. اینکه این مفاهیم را چگونه با هم جمع کردند این دیگر هنر آنهاست. لذا بدانیم ادبیات انقلاب اسلامی امروزی نیست و ریشه در ادبیات ما دارد. شما شعرهای شاعر انقلابی و ارجمندی مثل فروغ فرخزاد را ببینید. چه کسی میتواند بگوید او شاعر انقلابی نیست یا چه کسی میتواند بگوید اخوان شاعر ستیز نبوده است؟ دکتر قیصر امینپور و دکتر سیدحسن حسینی رسما به عنوان شاعر انقلاب اسلامی مطرح شدند. شما شعرهای این عزیران را ببینید، دردها همان دردهای سنایی، دردهای ناصرخسرو. این شاعران انقلابی یکجا خشم و خروش ناصرخسروی قبادیانی را دارند، یکجا ملایمت حافظ را و یکجا ستیز سنایی را.
جانم فدای یوسف کنعان انقلاب
مهدی جهاندار یکی از شاعرانی بود که در شب شعر سبز سپید سرخ، شعری با موضوع انقلاب و پرچم ایران خواند. در ادامه شعر او را میخوانید.
شاید رسیدهایم به پایان انقلاب
شاید که خستهایم و پشیمان انقلاب
شاید در این بلاکده کشتی شکستهایم
کشتی شکست خورده طوفان انقلاب
دنیا پر از ابوسفیان و معاویه است
کو حمزه و ابوذر و سلمان انقلاب
با یک تکان ساده مبادا که بشکینم
مانند میلههای خیابان انقلاب
ایران من مترس و برقص آ که زندهاند
شیران روزگار و دلیران انقلاب
گیرم برادران همه انکار او کنند
جانم فدای یوسف کنعان انقلاب
شاعر شهید باش مگر با شهادتت
بیتی کنی اضافه به دیوان انقلاب
آرام روی سرخی پرچم نسشته است
پروانهای حوالی میدان انقلاب
مطالبات مردم یا پرچم؟
پرچم سه رنگ ما در اغتشاشات اخیر آتش زده شد و این صحنه بارها و بارها از صداوسیما پخش و با هر بار پخش، دل هر ایرانی بیشتر به درد میآمد. برای همین هم شاعران انقلاب اسلامی اسم شب شعر خود را «سبز سپید سرخ» یا «پرچم» گذاشته بودند. نکته مهم در اتفاقات اخیر این بود که صدای مظلومان و مستضعفان جامعه که انقلاب و رهبری را دوست دارند ولی مسائل اقتصادی نفس آنها را بریده است، شنیده نشد و پاسخ مناسبی هم نگرفت. شب شعر سبز سپید سرخ میتوانست صدای رسا و بلند این مظلومان باشد و صدای شنیده نشده آن روز را با طنینی رساتر به گوش مسئولان برساند ولی این مطالبات به حق مردم در شب شعر سبز سپید سرخ هم زیر سایه پرچم مقدس ما قرار گرفت . شعرهای شاعران عزیز بیشتر در راستای تقویت میهنپرستی مردم بود تا صدایی که آن روز باید شنیده میشد ولی مورد سوءاستفاده قرار گرفت و شنیده نشد.
علت این اتفاق توسط خبرنگار حلقهوصل از علیمحمد مودب پرسیده شد و ایشان جواب داد: این حرف را قبول ندارم. چون در بین شعرهایی که امشب خوانده شد مطالبات مردم هم بود. از بین دو سه شعری که خوانده می شد حداقل یک شعر به مطالبات مردم میپرداخت، ولی چون موضوع اصلی برنامه، ایران و پرچم ایران بود شعرهای زیادی با موضوع ایران و پرچم ایران خوانده شد.
محمدعلی مودب در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار حلقهوصل در خصوص چرایی واکنش شعر به حوادث اخیر هم افزود: شعر، همیشه پرچمدار وحدت بوده و در همه بحرانها و فتنهها، جریان اولی است که روشنگری میکند. در واکنش به حوادث روزهای اخیر هم شعر به اقتضای نام و طبیعت خودش جزء اولین جریانهای هنری است که درباره حوادث اخیر حرف زد و اعلام موضع کرد و در عین تایید بعضی از مطالبات مردم، هشدارهایی هم داد. چون ممکن است از این وضعیت در آینده نیز سوءاستفادههای دیگری شود.