حلقه وصل - به خواست خدای متعال، همزمان با ماه مبارک رمضان، همه روزه مجموعهای از احادیث موضوعی اهلبیت علیهمالسلام با نام «رهتوشه معرفت» تقدیم مخاطبین میشود. امیدواریم از نظرات و پیشنهادهای سازندهتان برخوردار شویم.
بیان مسئله؛ فروتنی و تواضع
ضرورت فروتنی: 1. فروتنی با مؤمنین: «وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلمؤمِنینَ» ؛ «بال خویش را بر مؤمنان بگستر» (تواضع کن).
2. فروتنی با زیر دستان: «وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ المُؤمِنینَ»؛ «بال خود را بگستر در مقابل مؤمنانی که از تو اطاعت میکنند.»
3. فروتنی با عموم افراد جامعه: «وَلا تَمْشِ فِی الْأرْضِ مَرَحاً إنَّ اللهَ لایحِبُّ کُلَّ مُختالٍ فَخُورٍ»؛ «و در زمین با تکبر راه مرو که خداوند انسان خود پسند فخرفروش را دوست ندارد.»
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است ضرورت پرهیز از تکبر:
1. عبادت بودن مبارزه با متکبر: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «تَواضَعُوا مَعَ المُتَواضِعینَ فَإنَّ التَّواضُعَ مَعَ المُتَواضِعینَ صَدَقَةٌ وَتَکَبَّرُوا مَعَ المُتَکَبِّرینَ فَإنَّ التَّکَبُّرَ مع المُتَکَبِّرینَ عِبادَةٌ؛ با مردم متواضع، فروتنی کنید که تواضع در مقابل متواضعین صدقه است و تکبر کنید با متکبرین که تکبر کردن با متکبرین عبادت است.»
2. توهم در خود بزرگ بینی: عن علی بن ابی طالب علیه السلام أنَّهُ قالَ: «عَجِبْتُ لِلْمُتَکَبِّرِ الَّذی کانَ بِالاَمْسِ نُطْفَةً فَیکُونُ غَداً جیفَةً؛ در شگفتم از انسان متکبری که دیروز نطفهای بود و فردا جنازة بدبوئی است.»
3. تکبر، مایة کینه توزی: عن الباقر علیه السلام انّهُ قالَ: «إیاکَ وَالکِبْرَ فَإنَّهُ داعِیةُ المَقْتِ وَمِنْ بابِهِ تَدْخُلُ النِّقَمُ عَلَی صاحِبِهِ وَمَا أقَلَّ مَقامَهُ عِنْدَهُ وأسْرَعَ زَوَالَهُ عَنْهُ؛ از تکبر بپرهیز، به درستی که خود بزرگ بینی فرا خوانندة کینه است و از درِ آن، سختیها به سوی فرد راه مییابد و چقدر مدتش کم و زوالش سریع خواهد بود.»
4. تکبر، مایة خشم خدا: عن ابی عبد الله علیه السلام أنَّهُ قالَ: قالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله: مَن مَشی عَلَی الْارْضِ إخْتیالاً لَعَنَتْهُ الاَرْضُ مِنْ تَحْتِهَا وَفَوْقِهَا؛ هر کس با تکبر روی زمین راه برود، زمین از زیر و بالایش او را لعن میکند.» تکبر برای چه؟
آوردهاند فرد ثروتمندی سوار بر اسب گران قیمتی شده و با تکبر از محلهای عبور میکرد. او از مقابل فرد ساده و ژندهپوشی گذشت و با فخرفروشی به او نگریست. مرد ژندهپوش دهانه اسب او را گرفت و گفت: «اگر تکبر تو به خاطرحسب و نسب و پدرانت است پس برتری از آنِ آنها میباشد، نه برای تو. اگر تکبرت به خاطر لباسی است که پوشیدهای، پس شرافتات برای لباست است، نه خودت. و اگر تکبر تو به دلیل مرکب گران قیمتی است که سوار شدهای پس این فضیلت برای مرکبت میباشد. حال بگو خود چه داری که با آن فخر فروشی کنی؟!» ز خاک آفریدت خداوند پاک پس ای بنده افتادگی کن چو خاک تواضع سر رفعت افرازدت تکبر به خاک اندر اندازدت به عزت هر آن کو فروتر نشست به خواری نیفتد ز بالا و پست