به گزارش حلقثه وصل؛ هر گاه کلامی و جملهای از زبان رهبر انقلاب خارج می شود ناگهان با حجم وسیع پویشها و رزمایشها و حرکتها و اقدامات کوچک و بزرگ و متنوع و پراکنده مواجه می شویم. اقدامی که هر چند خوب و پسندیده است اما به دلیل شکل کار و تزاحم برخی موارد، دچار آسیب ها و آفت هایی می شود. مثلا در همین بحث مواسات و همدلی، ناگهان انواع و اقسام پویشها و هشتکهای رنگارنگ از گوشه و کنار مملکت سرازیر شد. هر کس وظیفه خودش دانسته که پویشی راه بیندازد و شماره کارت و حسابی بدهد و از همگان بخواهد به این پویش بپیوندند و دمار از روزگار فقر و فلاکت مردم درآورند.
از دستگاهها و نهادهای حکومتی و مردمیِ کوچک و بزرگ گرفته تا افراد و شخصیتهای مشهور و غیرمشهور دست به کار شدهاند و با وام گرفتن از عناوین «مواسات» و «مساوات» و «همدلی» و «غمدلی» و اسم های جوروواجور و مختلف دیگر، مردم را به سوی خودشان میخوانند.
این در حالی است که مواسات، به معنای غمخواري و همدردي و ياري كردن ديـگـران است. يـعـنـي ديـگـري را در مـال و جـان، هـمـچـون خـود ديـدن و دانـسـتـن، يـا ديـگـري را بـر خـود مقدم قرار دادن و به دوستان و بـرادران ديـنـي يـاري و كـمـك مـالي و جـانـي رسـانـدن. مواسات، ترغیب مردم به کمک به همسایگان و اقوام و خویشان خود و آگاهی از حال آنان است نه آنکه مجموعهای یا فردی شماره حساب بدهد یا ستاره و مربع اعلام کند و مردم، پول را به آن حساب بریزند. مهم، نفس حضور خود افراد و ارتباط با کسانی است که دچار مشکل در زندگی شدهاند. با این تعریف، مواسات تنها مالی هم نیستند و جلوههای دیگری هم دارد.
گویا مفهوم اصلی مواسات به فراموشی سپرده شده و هر کس به فکر آرم و نشان و برندِ مجموعه خودش است. در این میان رقابتهای تنگاتنگی هم میان مجموعهها و دستگاههای مختلف شکل گرفته و هیچکس حاضر نیست از عنوان پویش و هشتک و برند خود هم کوتاه بیاید. تا جایی که سایت رهبر انقلاب وارد شده و با اعلام یک هشتک، تلاش می کند به آنها وحدت بدهد.
همه این اتفاقات هم معمولا در موضوعاتی که ساده و روان است و قرار نیست افراد و مجموعهها به خودشان سختی بدهند، اتفاق میافتد و تنها عده قلیلی در کارهای دشوار که نیاز به تفکر و برنامهریزی یا نیاز به گذشتن از جان و آبرو دارد، حاضر میشوند.
چطور هیچکس امر حضرت آقا درباره مبارزه با مفسدان و مطالبهگری را پیگیری نمیکند و برایش هشتک و پویش راه نمیاندازد؟ یا کسی شعارهای اقتصادی سال را پیگیری نمیکند و حرکتی شایسته و مناسب برایش انجام نمیدهد؟ چگونه است که برای استفاده از کالای ایرانی این همه مجاهدت به خرج داده نمیشود یا در مسیر غلبه بر تسلط دشمن در فضای مجازی هیچ اتفاق قابل ذکری رخ نمیدهد؟
همه اینها تنها یک دلیل مهم دارد و آن اینکه در کارهای دشوار، کسی کنار رهبرش نمیایستد! اما از کارهای آسان همه استقبال میکنند. علاوه بر اینکه در همین کارهای آسان هم هیچ وحدت و انسجام و همدلی میان گروههای مختلف به چشم نمیخورد.
نکته مهمتر آنکه در چنین حرکتهای مردمی و خیرخواهانه، همواره جریان خودجوش انقلابی و حزباللهی همیشه در خط مقدم هستند اما روشنفکرنمایان و جریان سیاسی مقابل این تفکر و سلبریتیها و جماعتِ متحجرِ وابسته به برخی افراد، در یک پیوند اتفاقی! هیچگاه در چنین مواقعی پیدایشان نمیشود؛ گویا مشکلات مردم و گرفتاریهای آنان در چنین روزهایی چندان برای این جماعت، اهمیتی ندارد. آنها مردم را برای روز انتخابات و کسب کرسیهای مختلف قدرت میخواهند و تلاش میکنند با طرح مسائل حاشیهای در روزهای سرنوشتساز و با غبارآلود کردن صحنه، جمعی از مردم را با خود همراه کنند. اما در چنین روزهایی نفس از آنها بلند نمیشود.